شنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۹۲



8:47:00 AM 1392/6/9
1
1
به آتش کشيدن کودکان توسط رژيم سوريه با بمبهای آتش زا يا ناپالم
همزمان با ادامه اقدامات ديپلوماتيک در سوريه، خونريزی نيز ادامه دارد. اين گزارشی از حمله توسط رژيم اسد است که منجر به مجروح شدن دهها کودک شده است.
شبکه جهانی بی.بی.سی گزارش داد:
اين پتوهای کهنه برای پوشاندن اجساد است. هيچ کرامت انسانی در رابطه با اين اجساد نيست. کلمات قادر نيستند آنچه در اين جا اتفاق افتاده را بيان کنند. در پايان روز، هنگامی که کودکان از مدرسه به خانه باز می گشتند، يک بمب حرارت زا پرتاب شد و باعث کشته شدن بيش از ده نفر شد. بسياری را نيز در درد و عذاب باقی گذاشت.

گزارشگر تلويزيون بی.بی.سی جهانی گفت؛ با فيلمبردار به محلی که اين حادثه اتفاق افتاده بود، رفتيم. مدير اين مدرسه گفت؛ ”اين هولناک ترين صحنه زندگی من بود. ما تصاوير تکاندهنده در تلويزيونها زياد ديده و داستانهای بسياری شنيده ايم، اما هيچ کدام با اين صحنه قابل قياس نيستند. فجيع ترين لحظه در زندگی انسان زمانی است که شاهد مرگ کودکی در برابر چشمان خود باشيد و هيچ کاری نتوانيد برايش بکنيد. مردم در اثر انفجار بمب، آتش گرفته و به هر طرف فرار می کردند. اما جايی برای التيام درد خود نداشتند. هيچ کجا امن نيست. اين است سرنوشت مردم سوريه ”.
شاهدان گفتند جتهای جنگی بارها از بالای سرشان پرواز کرده بودند. به نظر می رسيد که هواپيما دنبال هدف خود می گشت. در طول اين جنگ همواره تجمع مردم هدف بمبارانها بوده اند، نانواييها، بازارها، بيمارستانها و مدارس. هنوز می توان بوی ماده شيميايی که به اين نقطه اصابت کرد را استشمام نمود. گزارشگر تلويزيون بی.بی.سی جهانی افزود، من قادر نيستم وحشتی که اين هواپيما آن روز خلق کرد را تصور کنم.
قربانيان را مانند مردگان متحرک می آوردند. معلوم نيست که در داخل بمب چه چيزی گذاشته شده بود. اما جراحات و ترکشها نشان دهنده اين است که يا بمب ناپالم بوده يا بمب حرارت زا. آثاری از جراحت ترکش يا خونريزی در بدن قربانيان ديده نمی شد. فقط سوختگی وحشتناک.

در ميان پزشکان، يک پزشک انگليسی بود که توسط يک انجمن خيره برای کمک به سوريه آمده است.

اين پزشک می گويد: بايد قدری تأمل کنم تا بتوانم اوضاع را کنترل کنم. اوضاع خيلی بهم ريخته است. برای ما تعداد زيادی قربانی که به نظر دچار سوختگی شديد شده اند، آورده اند. به نظر می رسد که چيزی شبيه بمب ناپالم استفاده شده است. اما در چنين شرايط بهم ريخته نمی توان درست فهميد چه اتفاقی افتاده است.

اين يک سلاح شيميايی نبوده، بلکه از سلاح به اصطلاح متعارفی استفاده شده است. البته استفاده از اين سلاح در مناطق غيرنظامی توسط کشورهای زيادی ممنوع شده است. اما رژيم سوريه متعهد به منع استفاده از اين سلاح نشده است.

محمد، يک شاهد می گويد: ”ای ملل متحد عزيز! شما حرف از صلح می زنيد، چه صلحی؟ کدام صلح؟ آيا اين است صلح شما؟ به اين صحنه نگاه کنيد. مگر اينها انسان نيستند؟ مگر اينها نمی خواهند زندگی کنند؟ آيا ما حق زندگی نداريم؟ ”

در اين بيمارستان که توسط کمکهای مالی مردم اداره می شود، تختهای اورژانس پر شده و مجروحان مجبورند روی زمين بخوابند. اين کودک برای قدری آب ضجه می زند.

اين وضعيت تا غروب آفتاب ادامه داشت. پزشک انگليسی می گويد: اين جا حتی احساس انسانهای دست دوم را هم نداريم، هيچ کس به ما اهميتی نمی دهد. مگر اين همه کودک و انسانی که اين جا کشته می شوند، ارزش حيات ندارند؟ جهان ما را رها کرده است، و بهای بی توجهی جهان را انسانهای بی گناه با جان خود می پردازند ”.

تلويزيون بی.بی.سی جهانی گفت؛ بيش از 50 درصد بدن اکثر اين قربانيان سوخته بود. يعنی اين که شانس زنده ماندن آنها کمتر از 50 درصد است. برای اين کودکان بحثهای کشاف جامعه جهانی در مورد استفاده از سلاح شيميايی معنی ندارد، چون آنچه با آن روبه رو هستند، فقط مرگ است.

تلويزيون سی.ان.ان:
يک دختر نوجوان که نيمی از بدنش سوخته خطاب به بشار اسد می گويد: ”ای بشار، ما ترا له خواهيم کرد. به خواست خدا ما پزشک، وکيل و مهندس خواهيم شد و اين کشور را دوباره پس از سرنگونی تو، سربلند خواهيم کرد ”.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر