پنجشنبه، مرداد ۳۰، ۱۳۹۳

ارتقای مقاومت زندانیان سراسر کشور در برابر جنایت سازمان یافته رژیم ضدبشری

6:04:19 AM 1393/5/30
زندان قزلحصار
زندان قزلحصار


روز یکشنبه 26مرداد تعداد زیادی از زندانیان بند2 زندان قزل حصار در اعتراض به انتقال همبندانشان برای اجرای حکم اعدام، دست به اعتراض زده و با زندانبانان درگیر شدند. مزدوران جنایتکار گارد ویژه زندان با شقاوت تمام به روی زندانیان بی دفاع آتش گشودند و با شلیک مستقیم دست کم 5تن از آنان را کشته و چندین تن را مجروح کردند.
همزمان نیروهای سرکوبگر، خانواده های زندانیان را که در مقابل زندان تجمع کرده و به کشتار فرزندانشان اعتراض داشتند، مورد حمله قرار دادند و با استفاده از خودروهای آب پاش و شلیک تیر هوایی سعی در پراکنده ساختن آنان داشتند.
این اولین بار نیست که زندانیان در اعتراض به احکام جنایتکارانه اعدام که رژیم پلید ولایت فقیه روزمره و به طور جمعی به اجرا می گذارد، زندانیان دست به شورش و اعتراض می زنند، کمتر از دو هفته پیش از این، یعنی روز 13مرداد، زندانیان زندان شهرکرد در اعتراض به ابلاغ حکم اعدام چند زندانی، شورش کردند و دژخیمان برای سرکوب آن، اقدام به آتش زدن زندان کردند که طی آن دست کم 11تن از زندانیان، در میان دود و آتش مظلومانه جان باختند.
در جریان این شورش، دژخیمان در سلولها را بسته بودند و مانع از نجات زندانیانی که دچار حریق شده بودند، می شدند.
تا پیش از این، اعتراض و مقاومت در برابر احکام جنایتکارانه اعدام، مختص زندانیان سیاسی بود. تجربه موفق اعتصاب غذای 4تن از زندانیان سیاسی از هموطنان کرد، حامد احمدی، کمال ملایی، جمشید دهقانی و جهانگیر دهقانی، که بیش از 40روز ادامه داشت، با پشتیبانی سایر زندانیان سیاسی که در حمایت از آنان بارها دست به اعتصاب غذا زدند و رژیم وادار به عقب نشینی شده، اجرای احکام را متوقف کرد آنها را به نزد هم بندیان خود در گوهردشت بازگرداند؛ این تجربه موفق، که به همه زندانیان و قربانیان بی صدای رژیم ضدبشری نشان داد که با اتحاد وهمدلی می توان بر دژخیمان چیره شد و آنها را به عقب نشینی واداشت.
اکنون می توان گفت، اقدامات اعتراضی زندانیان علیه زندانبانان و مأموران رژیم و اعتراض به حکم اعدام به یک شیوه در پایداری علیه زورگویی مأموران رژیم و علیه احکام جنایتکارانه اعدام تبدیل شده است. در این رابطه به خصوص بایستی از مقاومت و حرکت شجاعانه زندانیان سیاسی بند350 اوین در فروردین ماه گذشته به عنوان یک فراز درخشان یاد کنیم که به رسوایی بزرگی برای رژیم در سطح بین المللی تبدیل شد. بر اثر پایداری زندانیان و همبستگی مردمی و بین المللی با آنان و همچنین زیر فشار افشاگریهای  سازمان مجاهدین خلق ایران و مقاومت ایران، رژیم ناگزیر شد سردژخیم رئیس زندانهای خود را تعویض کند و زندانیان بند350 را که به سلولهای انفرادی منتقل کرده بود، به بند برگرداند. به این ترتیب بند 350 زندان اوین به یکی از کانونهای شورشی مقاومت علیه رژیم آخوندی تبدیل شد. به همین دلیل بود که رژیم آخوندی در یک کینه کشی جنایتکارانه، مجاهد قهرمان غلامرضا خسروی را به دلیل این که سازمانده اصلی آن حرکت پیروزمند بود، اعدام کرد. اما با کوردلی ویژه مرتجعان نمی دانست که به این ترتیب راه و رسم مقاومت تا به آخر را ترویج می کند، مقاومتی که غلامرضای قهرمان از مظاهر برجسته آن بود و به گفته خودش آن را از مقاومت بیکران مجاهدین اشرفی در اشرف و لیبرتی الهام گرفته بود.
کمااین که با شهادت قهرمانانه غلامرضا، رسم مقاومت در زندانهای سراسر کشور آن چنان که دیدیم، اوج و گسترش بیشتری یافت و دژخیمان را عاجز و مستأصل کرد. آن چنان که پس از گذشت چند ماه از قضایای بند350 اوین ناچار شده است پس از انتقال آخرین دسته زندانیان سیاسی، بند350 را پلمپ کند. زیرا بند 350 اوین به یک کانون شورشی و سرمشقی برای پایداری زندانیان، اعم از زندانیان سیاسی و غیرسیاسی تبدیل شده است.
اکنون اقدامات جنایتکارانه رژیم در سرکوب و کشتار زندانیان و شلیک به زندانیان دست و پابسته و جلوگیری از ملاقات آنان با خانواده هایشان، تماماً بیانگر استیصال رژیم در برابر این مقاومت فزاینده و بازتاب وحشت، نشان دهنده شکنندگی و آسیب پذیری آن است.
به این ترتیب اکنون زندانها نیز به صحنه اعتراض علیه رژیم منحوس ولایت فقیه و به صحنه اعتراض علیه جنایت سازمان یافته اعدام تبدیل شده است و از این پس دیگر رژیم قادر نیست، زندانیان را با عناوین و اتهامات مختلف بی سر و صدا اعدام کند. زیرا زندانیان با این منطق ساده، اما برّا، به مصاف این رژیم آدمخوار می روند، که اگر قرار است بمیریم، چرا دست و پا بسته و بی صدا، می جنگیم و سربلند می میریم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر