پنجشنبه، مهر ۲۴، ۱۳۹۳



آيت الله جلال گنجه اي
سايت تاون هال (آمريكا) 15 اكتبر 2014
در آخرين سخنراني در مجلس خبرگان به تاریخ 4 سپتامبر، علي خامنه اي رهبر آخوندها، بازهم اعلام كرد كه راه حل برون رفت، بالا بردن ”اقتدار” رژيم است. در فرهنگ لغات اين رژيم، اقتدار به یکی از دو طریق حاصل میشود:
یکی از راه های کسب اقتدار، گسترش نفوذ منطقه اي از راه صدور تروريسم است كه رژيم رسماً آن را ”صدور انقلاب” می نامد.  همین سیاست است كه به تأسیس حزب الله لبنان انجاميده ، رژیم فرو افتاده اسد را سرپا نگهداشته، و اخيراَ به پيدايش و رشد داعش کمک کرده است.
راه دوم اقتدار در اين رژيم توسعه تسلیحات هسته ای براي بدست آوردن اهرم فشار در روابط بين المللي است.
از هنگامي كه فعاليتهاي پنهان اتمي اين رژيم توسط گروه اصلی مخالف ایرانی،  سازمان مجاهدين خلق ايران، افشا شد، رژيم ايران مدعي شده است كه يك فتواي مذهبي از رهبر عالی وجود دارد كه هرگونه استفاده از سلاح كشتار جمعي را حرام شرعي اعلام كرده است. حسن روحاني درست قبل از سفر به نيويورك برای سخنراني در مجمع عمومي سازمان ملل، یکبار دیگر به اين فتوا به عنوان دلیلی براي صلح آميز بودن برنامه هسته ایران اشاره کرد.
اما  كمي موشكافي در مورد اين فتوا نشان میدهد كه احتمالاَ چنين فتوايي یا اصلاَ وجود ندارد و اگر هم وجود داشته باشد قدرت های خارجی نمیتوانند روی آن به عنوان دلیلی بر نیات صلح  جویانه رژیم استفاده کنند. در هر دو حال، رژیم حقیقت را میداند واز داستان فتوا تنها براي مقاصد تبليغاتي و فریب استفاده میکند.
اين یک واقعیت است كه تا قبل از علني شدن اولين بمب هسته ای پاكستان در سال 1998، چنين فتوايي وجود نداشته است. در آن زمان،اکبر هاشمی رفسنجاني،رئیس جمهور سابق ایران و جانشین فرماندهی بعد از رهبر عالی، از سلاح پاكستان استقبال كرده و گفت كه وقتي مسلمانان چنين سلاحی داشته باشند، شانس  بیشتری برای غلبه بر اسرائيل و دشمنان دیگر خواهند داشت.
در آن زمان خامنه ای چنین اظهاراتی را رد نکرد و هرگز هيچ سند مكتوبي با دستخط و مهر خامنه ای علیه سلاح های هسته ای وجود نداشته است.این روش معمول در صدور کلیه فتوا ها است که به این صورت تهیه میشود و در مطبوعات و سایت های رسمی اینترنتی منعكس میشود. بعلاوه، اینطور نیست كه هر فتواي تحریم براي حاكميت و مقامات كشور الزام آور باشد.
افسانه فتوای خامنه اي به تاريخ 30بهمن88 برمیگردد که گفت: ”ما به بمب اتم ، به سلاح هسته ای اعتقاد نداريم؛ ما نباید به دنبال آن باشیم. برطبق مبانى اعتقادى ما، اصول دينى ما، به كار بردن اينگونه وسائل كشتار در اساس حرام است؛ در شرع ممنوع شده است. اين نسل انسان را از بین میبرد و قرآن آن را ممنوع كرده است؛ ما دنبال آن نخواهیم رفت”.
 اما اين بيان شعار گونه، حتي اگر با خوشبيني نگريسته شود، تنها يك تدبیر سياسي است و نه يك فتوا. زيرا يك فتوا، هرگز به برداشت شخصي كسي از متن قرآن یا يك متن دیگر استناد نمي کند. دراینجا خامنه اي اظهار میکند که در قرآن ضايع كردن نسل نكوهش شده است. حتی در مراجعه به قرآن،  مي بينيم كه این آیه  اینچنين معني نمي دهد و تفسیر خامنه ای از آیه مورد بحث، خیلی ساده، غیر دقیق است. تا كنون هم هيچ عالم ديني و هيچ مفسر قرآني، اين آیه از قرآن را بدين معني نگرفته است.
اعتبار یک فتوي را میتوان بر سه زمينه سنجید: صلاحیت فتوا دهنده، صحت فتوا، و كاربرد فتوا. استحكام استدلال در يك فتوي بطور عمده منوط است به توان و صلاحيت علمي فتوي دهنده و علی خامنه ای نه در ایران و نه در مراکز مذهبی شیعه به عنوان یک فقیه شناخته نمیشود.
روح الله خميني، بنیانگذار جمهوری اسلامی،اعلام کرد که ”جواهر الکلام” (تإليف 50جلدي شيخ محمدحسن نجفي در سال1850) بایدتنها مأخذ معتبر در فقه اسلامی تلقی شود. علی خامنه ای در مقام رهبر رژیم در اعلامیه های خود باید به این کتاب وفادار بماند، اما "جواهر الکلام" بطور آشکار در تناقض با حرف های او است: ”در نبرد با دشمن، محاصره كردن، مانع شدن از وارد شدن يا خارج  شدن هر کس مجاز است، میتوان از منجنيق، تفنگ، و باروت استفاده کرد، مارهاي كشنده يا عقربها و ساير جانواران كشنده را بر سر دشمن فروريخت، حصارها و خانه ها را ويران كرد، درختان را قطع کرد، آتش بارید، سيل جاري كرد، و هرکاری كه امكان چيره شدن بر دشمن را افزايش بدهد
مؤلف مي افزايد: ”در اين موارد هيچ اختلاف نظري ميان فقيهان نیست”. و بازهم در قسمت دیگری می افزاید: ”ريختن سم در آب يا خوراك دشمن را برخي مانند... حرام دانسته و برخي مانند... مكروه شمرده اند... اما اگر اين كار تنها راه پيروزي بر دشمن باشد، بدون اينكه كراهتي داشته باشد مجاز است”.
ملاحظه مي كنيم كه در اسلوب ”فقه جواهري” اصل بر پيروزي بر دشمن است و حتي كشتار جمعي با مسموم كردن آب و خوراك مردمان تحت محاصره، كه در شرايط عادي به زعم بعضي حرام و به زعم بعضي فقط مكروه است، در شرايطي كه تنها راه پيروز شدن باشد، ” مجاز است، بدون اينكه كراهتي داشته باشد”. حال، آيا علي خامنه اي در فتواي فرضي خويش مي خواهد بگويد كه ”اصل بر پيروزي” نيست؟  او و هيچ فقيهي از اين دست كه بر ميهن ما حاكم هستند، چنين جرأتي ندارند.
اما كاربرد فتوا، چنانچه صادر شده باشد، بسي ناچيز است، زيرا:
يكم اينكه فتوا تنها براي پيروان فتوي دهنده الزام آور است و هر افسر يا فرماندهي كه پيرو يك مفتي ديگر باشد و يا خودش را بي نياز به فتوا بداند، هيچ الزامي به عمل كردن ندارد. ، فتوي در برگيرندة هيچگونه مجازاتي هم براي  متخلف نيست.
دوم و مهمتر اينكه، هر فتوايي صادر شده از هركس كه باشد، مي تواند تابع شرايط ”احكام ثانوية” بي اثر شود. واردترين موارد احكام ثانويه، ”شرايط اضطراري” است و تشخيص اينكه آيا اينك در شرايط استفاده از سم يا بمب اتمي قرار گرفته ايم، به عهدة مفتي نيست. 
پر واضح است كه آنچه از آن صحبت ميشود هر چيزي هست جز يك فتوا. سوالي كه باقي مي ماند اين است كه   سياستي كه مخاطب اين فتوا است ، تا چه حد تشنة مماشات كردن با تبهكاران حاكم بر تهران باشد. در اين صورت، ممكن است اين بيان شيادانه كه به نام ”فتوا” توسط علي خامنه اي توليد و تبليغ شده، پذيرفته آيد.  
        آيت الله جلال گنجه‌اي يك شخصيت ايت الله مخالف مستقر در پاريس رئيس كميسيون آزادي مذاهب و اديان در شوراي ملي مقاومت ايران

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر