ترکیه قدرت تاثیرگذاری است که عملا می تواند رژیم سوریه را سرنگون کرد، گروه های تندرو را در تنگنا قرار داده، به دولت عراق کمک کرده و از اقلیم کردستان حمایت کند. با این همه ترک ها تاکنون دست به هیچ اقدام مهمی نزده اند، به همین دلیل رژیم اسد از سه سال پیش همچنان دست به ویرانی در سوریه و کشتار مردم می زند و باعث حضور گروه های تندرو در این کشور و بی پشتیبان ماندن کردستان شده است.

چرا آنکار تمایلی به ایفای نقشی تعیین کننده ندارد و میدان را به سود دیگران تخلیه کرده است؟ آیا از گیر افتادن در ورطه نظامی بیم دارد؟


ترکیه هم مرز با سوریه است، لذا بیش از سعودی، کشورهای خلیج و ایران تحت تاثیر رویدادهای این کشور قرار دارد، اما با این همه بسیار با شک و تردید عمل می کند، در حالی که ایران نیروهای سپاهی خود را برای جنگ در کنار ارتش اسد به این کشور اعزام کرده، تامین کننده ما یحتاج این رژیم از جمله پول، اسلحه و نان شده است، اما حمایت دولت ترکیه از (انقلابیون) بسیار محتاطانه و محدود بوده و تنها مرزهای خود را برای رزمندگان گشوده و از آنها بطور محدود حمایت نظامی و سیاسی می کند.

آنکارا از لحاظ سیاسی حامی انقلاب سوریه است، ولی با وجود داشتن قدرت بزرگ نظامی، از دخالت خودداری می کند و همسایه پر اهمیت خود را رها کرده تا صحنه درگیری قدرت های منطقه ای و بین المللی آنهم بر خلاف منافع ملت سوریه و منافع خود ترکیه شود.

اگر ترک ها به تهدیدهای مکرر خود جامه عمل می پوشانده برای سرنگون کردن اسد آستین ها را بلا می زدند، آنکارا پایتختی می شد که راه حل های در نظر گرفته شده برای آینده از آنجا هدایت می شد. هیچ کشوری نمی تواند با ترکیه در زمینه برخورداری از چنین حقی رقابت کند، زیرا حق دخالت در سوریه به خاطر همسایگی است، ترکیه بزرگ ترین همسایه سوریه است که در اثر روابط تاریخی و اقتصادی هم به اکثریت سنی و هم به اقلیت علوی نزدیک است.

همه بهانه ها برای دخالت ترکیه فراهم است، در صورتی که چنین دخالتی صورت گیرد از حمایت گسترده بین المللی و ملل مسلمان برخوردار خواهد شد. رژیم سوریه بارها دست به اقدامات تحریک آمیز علیه ترکیه زده از جمله می توان از آتشباری علیه شهرهای این کشور، سرنگون کردن یک جنگنده، ربودن فعالان سوری از خاک ترکیه و کشتن شهروندانی ترک در سوریه نام برد. آیا ترکیه با موانع قانونی روبرو است؟ هنگامی که دمشق اعلام کرد، حضور ائتلاف بین المللی در آسمان سوریه ناقض حاکمیت ملی این کشور است، آمریکا در پاسخ اعلام کرد که رژیم سوریه دیگر از مشروعیت برخوردار نیست و هنگامی که دولت مرکزی نتواند نفوذ خود را در کشور اعمال کند هر کشور دیگری حق دارد از شهروندان خود دفاع کند .

این دخالت در پی قتل گروگان های آمریکایی و بریتانیایی (توسط داعش) صورت گرفت و این کشورها در این امر توجیه کافی برای پیگرد گروه های مسلح بدون کسب اجازه از مقامات سوری و یا شورای امنیت را یافتند.

میلیون ها سوری که در آغاز انقلاب پرچم ترکیه را در دست داشتند دیگر از این که این کشور از انقلابشان حمایت کند قطع امید کرده اند. به دنبال وعده های تو خالی ترکیه، میلیون ها عرب خشمگین چشمان خود را به کمک های فرانسه و بریتانیا دوختند و دولت ایران نیز از ناتوانی ترکیه سوء استفاده کرده، کوس رسوایی آن را در جهان عرب به صدا در آورد. حسین امیر عبداللهیان در این راستا گفت دولت ایران در قبال هرگونه حضور نظامی زمینی در سوریه و یا هر اقدامی که منجر به تغییرات ریشه ای در این کشور شود به ترکیه هشدار داده است!

وقتی که ترکیه نمی تواند به ملتی که ربع میلیون از آن ها قتل عام شده اند کمک کند، قدرت نظامی اش چه ارزشی دارد؟ چرا آنکارا باید عضو پیمان نظامی غربی ناتو باشد و در ایجاد توازن راهبردی در برابر روسیه سهیم باشد، اما در پایان دادن به یک مناقشه منطقه ای در مرزهایش عاجز باشد؟ چرا ترکیه در برابر دخالت آشکار ایران در سوریه سکوت می کند، در حالیکه از این کشور قدرتمند تر و از لحاظ جغرافیایی به سوریه نزدیک تر است؟ این همان ترکیه ای است که در دهه نود میلادی با به حرکت در آوردن تعدادی از تانک هایش به سوی گذرگاه مرزی باب الهوی، حافظ الاسد رئیس جمهور فقد سوریه را ترساند، وی در پی این حادثه به سرعت اقدام به اخراج عبدالله اوجلان کرد، اما هم اکنون هزاران بی گناه سوری قتل عام و ده ها شهروند ترک نیز کشته می شوند و آنکارا تنها به تهدید شفاهی اکتفا می کند.
منبع: روزنامه الشرق الاوسط