دوشنبه، مهر ۱۴، ۱۳۹۳

افشاگري هاي لیلا قدیمی، منشی محسن امیر اصلانی : مرا شکنجه کردند که به دروغ اعتراف كنم

در دوشنبه, 14 مهر 1393 
ليلا قديمي منشي امير اصلاني
كانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتي ها 14 مهر 93: لیلا قدیمی، منشی محسن امیر اصلانی در مصاحبه اي كه اخيرا به يكي از رسانه ها داشته از حقايقي در رابطه با فشارهايي كه بر او و تعدادي ديگر به منظور اعتراف گيري عليه محسن امير اصلاني از طرف دستگاه قضايي جمهوري اسلامي وارد شده است پرده برداشت. در قسمتهايي از اين مصاحبه چنين مي آيد:


● اعتراف به رابطه جنسی، خواسته ی "یک بازجوی روحانی" و دو بازجوی لباس شخصی از من بود.

محسن امیر اصلانی اخیرا به جرم بدعت در دین، مرتد فطری و اهانت به یونس پیامبر اعدام شد. این اتهام آنقدر مضحک و مشمئز کننده بود که رئیس دادگستری استان تهران در صدد توضیح و توجیه برآمد. او گفت: "جرم امیر اصلانی عقیدتی نبوده، امیر اصلانی به اتهام تجاوز به عنف اعدام شده است."
حالا لیلا قدیمی منشی موسسه‌ ای که محسن امیر اصلانی مسئول آن بوده و در آن مشاوره روانشناسی و کلاس‌های عمومی برگزار می‌ کرده می گوید : "یک هفته تمام تحت شکنجه روحی بودم و به صراحت از من خواستند که بگویم آقای امیر اصلانی با من رابطه جنسی داشته‌ است."

از نکات جالب دیگر این مصاحبه که در ایران وایر منتشر شده :

● لیلا قدیمی که آن زمان 23 ساله بوده می گوید : ۱۲ اردیبهشت ۸۵ همراه برادرم و یکسری از بچه‌ های موسسه در خانه آقای امیر اصلانی جمع شده بودیم. نزدیک ظهر بود که احساس کردیم در تکان می‌خورد. از پشت چشمی نگاه کردیم اما جلوی چشمی در را گرفته بودند. ما فکر کردیم شاید بچه‌ های خودمان دارند شوخی می‌کنند. در را که باز کردیم دیدم هفت، هشت نفر به خانه حمله کردند. کلمه حمله واقعا واژه درستی است برای اینکه با یک حالت توهین آمیز ما را یک گوشه نگاه داشتند و تا جایی که امکان داشت خانه را به بدترین شکل گشتند و وسایل را تخریب کردند. یادم می‌آید تمام مبلها را برگردانند، و آستر زیر مبلها را پاره می‌ کردند. واقعا نمی‌ دانستیم دنبال چه می‌گردند. اما هرچه بود و نبود را به همراه ما که در خانه بودیم، بردند. ما هشت نفر بودیم. آقای امیر اصلانی و خانمشان و ۶ نفر از شاگردان. به بند ۲۰۹ اوین منتقل شدیم.

● بازپرس رفتن به پزشکی قانونی را هم منع کرد. چون آخرش این بود که ما بگوییم برای اثبات ادعای رابطه جنسی، ما را به پزشکی قانونی ببرند. اما رفتن به پزشکی قانونی هم برای من و هم برای مدعیان تجاوز که یکسال بعد سر و کله شان پیدا شد، منع شد. ولی بعد از آن در مدت ۸ سال، دیگر هیچوقت در هیچ دادگاهی شرکت نکردند. آنها با استناد به این جرم ۴۰ ضربه شلاق برای من در نظر گرفتند و ۷۰ ضربه شلاق بابت این موضوع برای آقای امیر اصلانی در نظر گرفتند.

● امیر اصلانی در مدت هشت سال و خرده ای حبس، ۱۲ کتاب نوشتند که یک هفته قبل از اعدام خواستند که هر ۱۲ کتاب در دسترس عموم قرار گیرد. الان کتابها در پیج فیس بوکی که به نام ایشان وجود دارد، قابلیت دانلود و استفاده دارند. ایشان همیشه می‌ گفتند: "من زمانی آزاد می‌ شوم که اندیشه‌ هایم آزاد شود."

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر