![world 4eb24](http://www.iran-spring.com/images/2014/10/world_4eb24.jpg)
« نوري
المالكي معاون رئيسجمهور، تصميم پارلمان تركيه براي اعزام نيروي از تركيه
به عراق را "تجاوز غيرقابل توجيه" به حاكميت عراق توصيف كرد، و پارلمان
تركيه را به "پس گرفتن تصميم اعزام نيروي زميني به عراق باين دليل كه تجاوز
غيرقابل توجيه به حرمت و حاكميت اراضي عراق است" فراخواند.
وي افزود دولت و پارلمان عراق ميبايد موضع واضح و صريحي گرفته و وارد
شدن هرگونه نيرو به خاك عراق را اعم از تركيه و ساير كشورها رد كنند و
حاكميت عراق را خط سرخي بدانند كه در شرايطي اجازه داده نميشود به آن
تجاوز شود". مالكي بر روي اين كه "دولتهاي همسايه و همچنين كشورهاي جهان
نبايستي وضعيت بحراني كه عراق در آن بهسر ميبرد، فرصتي براي دخالت در
امور داخلي و هتك حرمت سرزمين و حاكميت بدانند چرا كه عراق خودش توان
حلوفصل اين وضعيت را دارد".پارلمان تركيه با اكثريت آراء طرح قانوني را تصويب كرد كه به ارتش اين كشور اجازه عمليات عليه داعش را در سوريه و عراق ميداد و اين قانون به ارتش اين كشور براي عمليات نظامي در سرزمين سوريه و عراق چراغ سبز ميدهد و آن را مجاز ميشمارد كه نيروهاي بيگانه در سرزمين تركيه گسترش يافته و در اين عمليات شركت كنند.
سؤالي كه بلافاصله با ديدن اين خبر مطرحميشود، اين است كه از كي مالكي براي حاكميت عراق اينقدر اهميت قائل شده؟ ؟ مالكي وقتي كه نخست و زير بود و كليد تمامي كارهاي نظامي و امنيتي را در دست داشت و خودش فرمانده كل نيروهاي مسلح بود و همزمان وزير دفاع و وزير كشور و وزير امنيت و اطلاعات و مسئول نيروهاي مسلح شبه نظامي بود كجا بود؟ چرا آنموقع قاسم سليماني را رها كرده بود كه در سراسر سرزمين عراق از شمال تا جنوب و از شرق تا غربش جولان بدهد، پس چرا آنموقع سپاه قدس و نيروهاي شبه نظامي مسلح وابسته به آن در عراق تاخت و تاز و ويرانگري ميكردند و پيدرپي در بين تركيبهاي مختلف مردم عراق فتنهانگيزي ميكردند، بدون اين كه مالكي چيزي به نام حاكميت عراق كه الآن مي گويد را به ياد داشته باشد، حتي توجهي به رضايت يا عدم رضايت مالكي داشته باشد، چرا كه او (مالكي) بيش از يك عروسك خيمهشب بازي در دست رژيم ايران نبود، اگر جز اين بود پس حاكميت عراق در برابر باندهاي مسلحي كه به اشرف تهاجم كردند و 7تن از آنها را ربوده و 52تن ديگر از ساكنان آن را به قتل رساندند، كجا بود؟ ساكناني كه بر اساس توافق با سازمان ملل و سفارت آمريكا وظيفه اشان فروش اموال و دارائيهاي اشرفيها بود. قتلعامي كه در اول سپتامبر سال 2013 بهدست نيروهاي عراقي و باندهاي وابسته به نيروي قدس صورت گرفت ولي مالكي هرگونه اطلاع از آن و شناخت مجريان آن را تكذيب كرد. بهنحوي كه مصداق اين ضرب المثل شد كه "اگر ميدانستي و مطلع بودي كه مصيبت است و اگر مطلع نبودي بسا مصيبت بزرگتري است" ؛ چيزي كه همدستي مالكي با رژيم ولايتفقيه و ژنرال سليماني معروف كه حاكم واقعي عراق ميباشد را اثبات ميكند، بهمين دليل است كه پيكرهاي شهدا بدون اطلاع خانواده آنها در محلي كه تا اين لحظه نامشخص است دفن شد، چرا كه پر واضح است كه او ميترسيد واقعيت جنايتي كه عليه آنها صورت گرفته و هويت مجريان آن و مسئول اين جنايت، افشاشده و لو برود، پس مالكي اكنون از كدام حاكميت صحبت ميكند در حاليكه خود او است كه در طي سالهاي حكمرانياش در باي دادن حاكميت عراق افراط كرده است، او حتي اين استعداد را داشت كه در دادن حاكميت به رژيم ايران و بهخاطر رسيدنش به دور سوم حكومت ارزانفروشي بيشتري كند، خدا را شكر كه در اين زمينه شكست خورد و تمامي برگهايش در برابر مردم عراق و نخبگان سياسي آن و در برابر جهانيان سوخت و تمام سناريوها و مكر وحيله و توطئهها وطرحهايي كه ريخته بود و براي رسيدن به كرسي نخستوزيري آنها را به اجرا در آورده بود، هيچ سودي برايش نداشت. حالا مالكي بايد لال و خفه شود چونكه او نمونه كثيفترين صفحه اي است كه براي عراق و تاريخ سياسي و تاريخ تمدن و كارنامه بينالمللي آن به ثبت رسانده است. روزگار آينده پرده از اين برخواهد داشت كه مالكي تا چه حد برعليه عراق و مردم عراق و حاكميت مردم و استقلال اراده و انتخاب آزاد آنها بهخاطر كرسياش عمل كرده است و تا چه قعري از چاه مزدوري سقوط كرد و چه ميزان در برابر آخوندهاي تهران كرنش كرده و به خاك افتاده است».
(به قلم صافي الياسري)
سايت واع4 آبان 1393 ـ26 اكتبر 2014
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر