دوشنبه، مهر ۱۴، ۱۳۹۳

نا گفته هاي برادر محسن امير اصلاني

دوشنبه, 14 مهر 1393 08:17
 
محسن امير اصلاني

به كدامين گناه كشته شد!


هم او كه ندايِ ”هَل مِن ناصِرٍ يَنصٌرٌني” سر داد


محسن امير اصلاني زنجاني  يكي از قربانيان سياست هاي ايجاد توحش در نظام جمهوري  اسلامي است. دليلي براي كشتن او وجود نداشت، وي در سال 85 به اتهام حكومتي ”بدعت در دين” توسط اطلاعات رژيم دستگير  گرديد و مدتي در بند اطلاعات سپاه در اوين در بازداشت بود. وي بدليل نظرگاه ، فهم و برداشت شخصي خودش نسبت به آيات قرآني مورد محاكمه قرار گرفت و در بيدادگاه اوليه به او 4  سال حبس داده شد. اين در حالي بود بازپرس وقت براي وي منع تعقيب صادر كرده بود،اما دست اندركاران اطلاعاتي و قضاييه منع تعقيب را به رسميت نشناختند.مجددا پرونده سازي هاي جنايتكاران بر عليه اين زنداني آغاز ميشود كه بتوانند هميشه يك قرباني در دست داشته باشند و در ”روز موعود” آنرا به ”قربانگاه” ببرند. در همين حال بعد از پرونده سازي هاي اطلاعاتي او را به نزد قاضي جلاد صلواتي ميبرند و بدون هيچ وكيل مستقل و مدركِ  مستند و جدي، صلواتي كه به قاضي اعدام معروف است، براي محسن امير اصلاني حكم اعدام صادر ميكند. با اعتراضات به پرونده و رفت و برگشت هاي طولاني دستگاه قضاييه كشور كه فقط براي بقاء نظام حكم صادر ميكند نهايتا بدليل خالي بودن پرونده از هر اتهامِ امنيتي و بي آبرويي فاحش حكم بي پايه و اساس دیوان عالی حكومتي ، اعدام محسن امير اصلاني را نقض و اجرای حکم را غیرقانونی و غیرشرعی اعلام ميكند و دستور رسیدگی مجدد به پرونده را در دادگاه هم‌عرض صادر ميكند.  این بار هم پرونده به بيدادگاه کیفری استان تهران ارجاع و مجددا حکم اعدام امیراصلانی تایید ميگردد.در همين پروسه تبادلات پرونده، كه لازمه اش حبس 8 ساله زندان و مصائبي بود كه  محسن امير اصلاني طي اين دوران با آنها مواجه بود، نهايتا سر كرده قوه قضاييه لاريجاني حكم اعدام را تأييد و محسن امير اصلاني در سحرگاه دوم مهرماه  93 بر طناب دار بوسه زد. او در كليپي ديدگاه و در واقع آلام خودش را با تصاويري از واقعيات ميهن اسيرمان به زباني روشن و ساده بيان ميكند. خيلي ها معتقدند كه به فاصله چند روز بعد از تكثير اين كليپ، نظام جهل و آدمكش،  جانِ او را گرفت و جوانان آزاده اين ميهن را داغدار نمود، او در آخرين كلام خودش ”هل من ناصر” طلبيد، او با صدايي رسا و نيازمند، از همه آزدگان ايران و جهان خواست، كه” آيا كسي هست ما را ياري كند”!
محسن امير اصلاني، همانند هزاران جوان غيرتمند ايراني جانش را فداي راه آزادي بيان و انديشه نمود  و البته كه در سكوتي جانسوز!
معمولا دست اندركاران اطلاعات حكومتي خانواده هاي زندانيان و بطور خاص زندانيان سياسي را از اطلاع رساني مي هراسانند و يا بانواعِ مختلف تهديد ميكنند كه نبايستي موضوعات آنان به رسانه ها بكشد، كه نهايتا نيز خط خودشان را در شرايط مقتضي پيش ببرند، لذا اين موضوع براي جامعه بيدار و سياسي ايران كاملا امري شناخته شده است و اين نوع جنايت نيز جزء بيشمار جناياتي است كه در حق و حقوق مردم ايران و بطور خاص خانواده هاي زندانيان سياسي روا داشته شده. به هر دليلي هم بعضا خود خانواده هاي زندانيان اقدام به اطلاع رساني وضعيت عزيزانشان نمي نمايند كه در حوصله اين نوشته كوتاه نيست.
ما چند روز بعد از سر بدار شدنِ محسن امير اصلاني جهت اظهار همدردي و تسليت افتخار آميز به برادرش.... با وي صحبت كوتاهي داشتيم فايل اظهارات اين برادر داغديده را به ضميمه ميگذاريم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر