سه‌شنبه، مهر ۲۲، ۱۳۹۳

مرگ تدریجی مردم و تولد کودکان معلول در چند صد متری صنایع بزرگ در اراک


 «داغ فرزندان مرده روی دل‌های کزاز» تیتر گزارشی است از شیده لالمی در روزنامه شهروند درباره «مرگ تدریجی مردم و تولد کودکان معلول در چند صد متری صنایع بزرگ در اراک.»
گزارش‌نویس روزنامه شهروند نوشته است: «در کَزاز پشت دیوار هر خانه‌ای، رد پایی، نشانی و گفت‌وگویی از بچه‌هایی هست که به دنیا نیامده با قلب‌های بی‌ضربان، با قلب‌های
سوراخ، با قلب‌های نارس در بطن مادرانشان، کزاز را ندیده
از دنیا رفته‌اند و زنان در این خانه‌ها پیش از آن‌که پیر شوند از مادر شدن منع می‌شوند. روی پیشانی‌هایشان، روی پرونده‌هایشان مُهرِ حاملگی پرخطر می‌خورد و مادرشدن برایشان می‌شود آرزو.» زنان جوان این روستا با اشاره به اینکه «دکتر‌ها به ما می‌گویند در روستای شما مادران جوان یعنی آنها که زیر ٢٠‌سال دارند فقط در زایمان اول می‌توانند زایمان سالمی داشته باشند. می‌گویند ما که سنمان به ٢۵‌سال رسیده در زایمان‌های بعدی مشکل پیدا می‌کنیم. وقتی می‌گوییم اهل کزازیم روی پرونده ما مُهرِ حاملگی پرخطر می‌زنند.»
روزنامه شهروند با اشاره به عوارض صنایع اراک برای ساکنان روستاهای اطراف به ویژه بر زندگی و سلامت ساکنان روستای «کزاز»، نوشته است: «زنان روستا(ی کزاز)یا بچه مرده به دنیا می‌آورند یا وقتی می‌روند برای سونوگرافی می‌گویند بچه ناقص‌الخلقه شکل گرفته است و باید بچه را بیندازید چون اگر به دنیا بیاید معلول می‌شود.» این روزنامه اشاره کرده است که در همسایگی همین خانه‌هاست که «روزانه ١۶‌میلیون لیتر بنزین و ١٢‌میلیون لیتر گازوئیل در پالایشگاه شازند تولید می‌شود و همین‌جاست که نیروگاه حرارتی با ظرفیت تولید ۱۳۰۰ مگاوات و ۴ واحد بخار ۳۲۵ مگاواتی فعالیت می‌کند و صنایع بزرگ آنچنان تنگاتنگ به کزاز چسبیده‌اند که پنجره همه خانه‌هایش رو به همین دودکش‌ها و رو به همین مشعل‌ها باز می‌شود.»
شیده لایمی نوشته است: «نعمت‌‎الله طهماسبی، دهیار روستای کزاز «نامه‌هایش را، نامه‌هایشان را به آدم‌های معروف... به آدم‌های مشهور... به محمود احمدی‌نژاد وقتی رئیس‌جمهوری بود، به حدادعادل وقتی رئیس مجلس بود، به سازمان محیط‌زیست، به مسئولان پالایشگاه و خیلی‌های دیگر بیرون می‌کشد و روی میز دهیاری روستا می‌گذارد: «نه... هیچ‌کدام از نامه‌هایمان اثر نکرد. به ما می‌گویند هوا آلوده نیست و همه چیز در حد استاندارد است! می‌گویند به شما حق آلایندگی می‌دهند دیگر اعتراضتان برای چیست؟»
به نوشته روزنامه شهروند در مقابل به اهالی این روستا حق آلایندگی پرداخت می‌شود: «حق آلایندگی یعنی ١۵هزارت ومان برای هرکدام از اهالی روستا، ١۵‌هزار تومان در ازای نفس‌های سوخته، قلب‌های مریض، بچه‌های لاغر بیمار و قلب‌های نوزادانی که در شکم مادرشان سوخته است.»
علیرضا قربانی، مسئول دفتر بهداشت و عضو شورای روستای کزاز نیز به این روزنامه گفته است: «حال اهالی روستا خوش نیست و درد و مرض، دردِ بی‌درمان به جانشان افتاده است. سرطان در روستا زیاد است، سرطان خون داریم. سقط جنین خیلی داریم. آسم و بیماری‌های عصبی هم بین مردم زیاد است. یک نوع سردردی در روستا شایع است که همه مردم دارند. برای همین خیلی مسکن می‌خورند. نه این‌که آمار نداشته باشیم اما گفتند محرمانه است نباید بگویید. فقط آلودگی هوا که نیست. آلودگی آب هم داریم؛ البته نه آب شرب اما آب کشاورزی ما آلوده است. پساب‌های پتروشیمی دقیقا وارد زمین‌های کشاورزی کزاز می‌شود. به خاطر همین هم هست روستا دیگر خاک خوب ندارد.»
رادیو فردا
سه شنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۳ تهران ۱۶:۱۵ - ۱۴ اکتبر ۲۰۱۴

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر