صدور
بنیادگرایی و تروریسم و دخالت در امور کشورهای منطقه، استراتژی رژیم برای
گسترش ارتجاع در منطقه است که البته این استراتژی برای فرار از رویارویی با
مردم و مقاومت ایران در داخل کشور است، همچنان که پاسدار علی شمخانی
دبیرشورای امنیت رژیم به صراحت به این امر اعتراف کرد و در توجیه دخالتهای
تجاوزگرانه رژیم در عراق و سوریه، گفت اگر رژیم در عراق و سوریه خط نبندد
باید در شهرهای بزرگ ایران خط ببندد که مفهوم حرف او هم رویارویی با مردم و
مقاومت ایران در شهرهای کشور است.
ولیفقیه نظام نیز بقای نظام را در وسعت بخشیدن به عمق استراتژیک نظام یعنی صدور تروریسم و ارتجاع منوط دانسته و صراحتاً به تفکر ارتجاعی بسیجی که سرمنشاء آن خمینی دجال بوده اشاره کرده و گفته است ”این تفکّر در لبنان دارد فعّالیت میکند، در عراق دارد فعّالیت میکند؛ در سوریه همین جور، در غزّه همین جور، در فلسطین همین جور، در یمن همین جور، (سایت دفتر حفظ و نشر آثا رخامنهای6آذر93) پاسدار جعفری سرکرده سپاه نیز بهاصطلاح پیروزیهای اخیر حوثیها در یمن را تجلی دستاوردهای ارتجاع آخوندی در خارج از مرزها میدانست (خبرگزاری ایرنا 27مهر93)
آخوند سعیدی نماینده خامنهای در سپاه گفت یک روزی مرزهای ما شلمچه بود، حاج عمران بود، مهران بود، امروز مرز ما ساحل مدیترانه است، امروز یمن دارد شعار اسلامی و انقلابی میدهد!
پاسدار حسین سلامی، جانشین سرکرده کل سپاه پاسداران نیز در مورد دخالتهای رژیم دریمن و آتشافروزیهای حوثیها در این کشور گفته بود ”در یمن، جایی که پاشنه سیاستهای شبه جزیره آمریکا است انصار الله همانند حزبالله با منطق انقلاب اسلامی عملکننده در فضای ژئوپلتیک ما است“.
نظام آخوندی پس از کودتای حوثیها در یمن سرمست از اینکه دخالتش را در یمن نیز گسترش میدهد، با تمام امکانات به حمایت از کودتاگران حوثی پرداخت و سران این گروه را به تهران دعوت کرد. قراردادهای متعدد اقتصادی با آنها بست و کمکهای لجستیکی و نظامیاش نیز علناً در فرودگاه صنعا تخلیه میشد.
ضمنا تلویزیون رژیم با شادی نوید میداد که: ”جنبش انصارالله نیروهای جدیدی به جنوب یمن اعزام کرده تا پس از تعز شهر عدن را نیز به کنترل خود درآورد ”(تلویزیون رژیم 4فروردین 94)
سرکردگان مزدور حوثی که بنا به دستور اربابشان یعنی رژیم آخوندی از مذاکره با دولت قانونی یمن و سایر احزاب یمنی طفره رفته و حتی درخواست عربستان برای گفتگو در ریاض را نیز رد میکردند، در توهم بادکنکی خود که توسط رژیم آخوندی باد شده بود، فکر میکردند که کاملاً بر خر مراد سوار شدهاند.
رژیم نیز در این گمان واهی بود که گویا یمن لقمه چرب و نرمی در عمق استراتژیک نظام است و آن را میتواند ببلعد. بنابراین بیاعتنا به هشدارهای کشورهای منطقه و بهویژه عربستان سعودی، دخالتهایش را در یمن ادامه میداد. اما با تشکیل ائتلاف گسترده عربی و منطقهای و تهاجم گسترده آنها به مراکز حوثیها در یمن و حمایت قدرتهای جهانی از این ائتلاف، دود و دم ترکتازی رژیم، دریمن به کناری رفت و حباب ”عمق استراتژیکی“ رژیم در یمن، ترکید.
رژیم آخوندی که در مورد یمن و حل مسالمتآمیز بحران این کشور به هیچ صراطی مستقیم نبود، و در رسانههایش از رئیسجمهور و دولت قانونی این کشور بهعنوان فراری نام میبرد، پس از ضربه سختی که مزدورانش در اثر حملات هوایی نیروهای ائتلاف خوردند، به ناگاه وحشتزده به فکر راهحل مسالمتآمیز افتاد و تلویزیون رژیم از قول سخنگوی وزارتخارجه رژیم گفت: ”توسل به اقدام نظامی علیه یمن که درگیر بحران داخلی و مبارزه با تروریسم است، موجب پیچیدهتر شدن اوضاع و گسترش دامنه بحران و از دست رفتن فرصتها برای حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات داخلی یمن خواهد شد“. (تلویزیون رژیم 6فروردین 93)
محمد جواد ظریف وزیرخارجه دولت آخوند حسن روحانی نیز راهحل از طریق گفتگو را تنها راهحل دانست و گفت ”لذا لازمه که هرچه سریعتر اقدامات نظامی پایان پیدا بکند و گفتگو برای راهحل شروع بشود“ ! (تلویزیون رژیم6فروردین).
در حالی رژیم به فکر راهحل مسالمتآمیز در مورد بحران یمن افتاده است که کشورهای منطقه خصوصاً کشورهای حوزه خلیج فارس ظرف ماههای گذشته بسیار تلاش کردند که بحران یمن از طریق گفتگو حل شود، اما این رژیم آخوندی و دست نشاندگانش دریمن بودند که در توهم اینکه بر اوضاع مسلطند، حاضر به گفتگو و راهحل مسالمتآمیز نبودند.
یک کارشناس رژیم به نام کنعانی مقدم نیز در وحشت از اقدام ائتلاف دریمن به قاطعیت ائتلاف و کشور عربستان برای پس راندن حوثیها اشاره میکند و میگوید: ”عربستان طبق آن طرحهایی که داشته مثل آن کاری که در بحرین انجام داده تمایل دارد به سمت عدن حرکت کند زمینی و بیاد. این حرکت عربستان به سمت عدن یا حتی به سمت صنعا یا ممکن است این پیشروی را تا صنعا هم دنبال بکنند “ (تلویزیون شکبه خبر6فروردین 93)
دراینجا لازم است که به حقانیت و اصالت این موضع مقاومت ایران هم اشاره بشود که د رهرکجا علیه سیاستهای مداخلهجویانه این رژیم قاطعیت به خرج داده شود، ناگزیر است سرجایش واپس بتمرگد و دست و پای خود را جمع کند و ضمنا صحت این موضع نیز به اثبات میرسد که قدرتنماییهای این رژیم پوشالی و کاذب است و بهمحض اینکه با قاطعیت روبهرو میشود حباب این قدرتنماییها میترکد. بعبارت دیگر دخالتهای رژیم در منطقه نه از موضع قدرت بلکه دقیقاً از موضع ضعف و برای پوشاندن و فرار از بحرانهای عمیق داخلی است.
ولیفقیه نظام نیز بقای نظام را در وسعت بخشیدن به عمق استراتژیک نظام یعنی صدور تروریسم و ارتجاع منوط دانسته و صراحتاً به تفکر ارتجاعی بسیجی که سرمنشاء آن خمینی دجال بوده اشاره کرده و گفته است ”این تفکّر در لبنان دارد فعّالیت میکند، در عراق دارد فعّالیت میکند؛ در سوریه همین جور، در غزّه همین جور، در فلسطین همین جور، در یمن همین جور، (سایت دفتر حفظ و نشر آثا رخامنهای6آذر93) پاسدار جعفری سرکرده سپاه نیز بهاصطلاح پیروزیهای اخیر حوثیها در یمن را تجلی دستاوردهای ارتجاع آخوندی در خارج از مرزها میدانست (خبرگزاری ایرنا 27مهر93)
آخوند سعیدی نماینده خامنهای در سپاه گفت یک روزی مرزهای ما شلمچه بود، حاج عمران بود، مهران بود، امروز مرز ما ساحل مدیترانه است، امروز یمن دارد شعار اسلامی و انقلابی میدهد!
پاسدار حسین سلامی، جانشین سرکرده کل سپاه پاسداران نیز در مورد دخالتهای رژیم دریمن و آتشافروزیهای حوثیها در این کشور گفته بود ”در یمن، جایی که پاشنه سیاستهای شبه جزیره آمریکا است انصار الله همانند حزبالله با منطق انقلاب اسلامی عملکننده در فضای ژئوپلتیک ما است“.
نظام آخوندی پس از کودتای حوثیها در یمن سرمست از اینکه دخالتش را در یمن نیز گسترش میدهد، با تمام امکانات به حمایت از کودتاگران حوثی پرداخت و سران این گروه را به تهران دعوت کرد. قراردادهای متعدد اقتصادی با آنها بست و کمکهای لجستیکی و نظامیاش نیز علناً در فرودگاه صنعا تخلیه میشد.
ضمنا تلویزیون رژیم با شادی نوید میداد که: ”جنبش انصارالله نیروهای جدیدی به جنوب یمن اعزام کرده تا پس از تعز شهر عدن را نیز به کنترل خود درآورد ”(تلویزیون رژیم 4فروردین 94)
سرکردگان مزدور حوثی که بنا به دستور اربابشان یعنی رژیم آخوندی از مذاکره با دولت قانونی یمن و سایر احزاب یمنی طفره رفته و حتی درخواست عربستان برای گفتگو در ریاض را نیز رد میکردند، در توهم بادکنکی خود که توسط رژیم آخوندی باد شده بود، فکر میکردند که کاملاً بر خر مراد سوار شدهاند.
رژیم نیز در این گمان واهی بود که گویا یمن لقمه چرب و نرمی در عمق استراتژیک نظام است و آن را میتواند ببلعد. بنابراین بیاعتنا به هشدارهای کشورهای منطقه و بهویژه عربستان سعودی، دخالتهایش را در یمن ادامه میداد. اما با تشکیل ائتلاف گسترده عربی و منطقهای و تهاجم گسترده آنها به مراکز حوثیها در یمن و حمایت قدرتهای جهانی از این ائتلاف، دود و دم ترکتازی رژیم، دریمن به کناری رفت و حباب ”عمق استراتژیکی“ رژیم در یمن، ترکید.
رژیم آخوندی که در مورد یمن و حل مسالمتآمیز بحران این کشور به هیچ صراطی مستقیم نبود، و در رسانههایش از رئیسجمهور و دولت قانونی این کشور بهعنوان فراری نام میبرد، پس از ضربه سختی که مزدورانش در اثر حملات هوایی نیروهای ائتلاف خوردند، به ناگاه وحشتزده به فکر راهحل مسالمتآمیز افتاد و تلویزیون رژیم از قول سخنگوی وزارتخارجه رژیم گفت: ”توسل به اقدام نظامی علیه یمن که درگیر بحران داخلی و مبارزه با تروریسم است، موجب پیچیدهتر شدن اوضاع و گسترش دامنه بحران و از دست رفتن فرصتها برای حل و فصل مسالمتآمیز اختلافات داخلی یمن خواهد شد“. (تلویزیون رژیم 6فروردین 93)
محمد جواد ظریف وزیرخارجه دولت آخوند حسن روحانی نیز راهحل از طریق گفتگو را تنها راهحل دانست و گفت ”لذا لازمه که هرچه سریعتر اقدامات نظامی پایان پیدا بکند و گفتگو برای راهحل شروع بشود“ ! (تلویزیون رژیم6فروردین).
در حالی رژیم به فکر راهحل مسالمتآمیز در مورد بحران یمن افتاده است که کشورهای منطقه خصوصاً کشورهای حوزه خلیج فارس ظرف ماههای گذشته بسیار تلاش کردند که بحران یمن از طریق گفتگو حل شود، اما این رژیم آخوندی و دست نشاندگانش دریمن بودند که در توهم اینکه بر اوضاع مسلطند، حاضر به گفتگو و راهحل مسالمتآمیز نبودند.
یک کارشناس رژیم به نام کنعانی مقدم نیز در وحشت از اقدام ائتلاف دریمن به قاطعیت ائتلاف و کشور عربستان برای پس راندن حوثیها اشاره میکند و میگوید: ”عربستان طبق آن طرحهایی که داشته مثل آن کاری که در بحرین انجام داده تمایل دارد به سمت عدن حرکت کند زمینی و بیاد. این حرکت عربستان به سمت عدن یا حتی به سمت صنعا یا ممکن است این پیشروی را تا صنعا هم دنبال بکنند “ (تلویزیون شکبه خبر6فروردین 93)
دراینجا لازم است که به حقانیت و اصالت این موضع مقاومت ایران هم اشاره بشود که د رهرکجا علیه سیاستهای مداخلهجویانه این رژیم قاطعیت به خرج داده شود، ناگزیر است سرجایش واپس بتمرگد و دست و پای خود را جمع کند و ضمنا صحت این موضع نیز به اثبات میرسد که قدرتنماییهای این رژیم پوشالی و کاذب است و بهمحض اینکه با قاطعیت روبهرو میشود حباب این قدرتنماییها میترکد. بعبارت دیگر دخالتهای رژیم در منطقه نه از موضع قدرت بلکه دقیقاً از موضع ضعف و برای پوشاندن و فرار از بحرانهای عمیق داخلی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر