سه‌شنبه، مهر ۲۲، ۱۳۹۳

زنان...انکار داعش


    iran 5a382
گوئیا داستان داعش طولانی تر از ان است که در نگاه اولبه به نظر میرسید. گسترش و رشد قارچ گونه این پدیده در منطقه، به خصوص در مقطع حذف مالکی در عراق،این تصور را ایجاد میکرد که حضور و فعالیت این گروه تروریستی ، حاصل استفاده ابزاری قدرت های ذینفع ،بخصوص عربستان و آمریکاست ولذا پس از سر آمدن تاریخ مصرفش ،از صحنه حذف خواهد شد .


واقعیت اما این نیست. با نگاهی به جغرافیای جدید سوریه و عراق، به خوبی میتوان دریافت که "دولت اسلامی عراق و شام" نه تنها سازماندهی، پول، قدرت نظامی و پتانسیل تعجب آور جذب نیرو (از سه هزار نفر در آوریل 2003 به سی هزار نفردر اخرین تخمین، که سه هزار نفرشان ازکشورهای اروپائی به آنان پیوسته اند ) ، بلکه کنترل عملا بلا منازع سرزمینی یکپارچه ونسبتا بزرگ (یک هشتم ایران ما )، که وسعت آن رو به گسترش است را، نیز در اختیار دارد.
هرچند که جهانیان امروز بیش از هر چیز از خشونت حیرت انگیز و وحشیگری بی حد و مرز داعش در هراسند،ولی به گمان من هولناک ترین بعد وجودی داعش هنوز برهمگان آشکار نشده است.
استراتژی داعش وحشت آفرینی از طریق خشونت عریان است. تاکتیکش نیزنمایش تهوع آور لحظه جان دادن قربانیان ، به خصوص سر بریدن آنان ، به گسترده ترین صورت است.
استفاده از قربانیان اروپائی وآمریگائی در راستای همین سیاست است چرا که بدون شک فیلم سر بریدن یک خبرنگار آمریکائی هزاران بار بیش از تر از سربریدن یک عراقی یا سوری گمنام ،"اکران" میگیرد و "رسانه ای"میشود .
با این وجود "آن بعد هولناک پنهان" نه آن فربانی سربریده است و نه آن جلاد سیاه پوش کارد بر دست. بلکه اندیشه ای است که آن کارد را بر آن گلو میمالد.اندیشه ای که قادر است یک جوان بزرگ شده اروپا را متقاعد کند که از همه" مواهب زندگی در غرب"دست بشوید وبا گذشتن از همه چیز ،منجمله جانش، به بیابان های عراق و سوریه برود، وکارد برگلوی انسان بیگناه دیگری بمالد، و به اینکار نیز افتخار کند .
برما ایرانیان خمینی زده ،این اندیشه ناشناخته نیست . علیرغم تفاوت های ظاهری اش به خوبی میتوانیم در پس اندیشه " به کنیزی بردن زنان" توسط داعش ، "خانه نشینی و حجاب اجباری" و دشمنی بیمارگونه خمینی با زنان را که مشخصه اصلی بنیاد گرایی و تحجراست ، ببنیم .
هر چند که آن یکی با لباس "اسلام شیعی " امده بود ،و این یکی با لباس "اسلام سنی "،و هرچند که این نورسیده چون در ابتدای راه است ، از سرخامی وبرخی منافع مقطعی دیگر، " پرچم شیعه ستیزی" هم بلند کرده است .ولی دیری نخواهد پایید که به" اصل " خویش "وصل " خواهد شد.
پس تردیدی نیست که پاسخ داعش نیز همان پاسخ خمینی است.این راه قانونمند است .اگر مریم رجوی به مثابه سمبل زنانی که قربانی اصلی ارتجاع خمینی در ایران هستند قد برافراشت و ایستاد وکابوس اصلی رژیم او شد، پاسخ قانونمند داعش نیز زنان هستند .
هرچند که به دلیل صف بندی های سیاسی این مرحله از تخاصمات منطقه ای ، این اندیشه مهیب شیطانی هم اکنون نیز متحدان و پشتیبانان سیاسی خود را دارد ، ولی با اینحال هنوز به حاکمیت نرسیده است .
اما در صورت وقوع چنین فاجعه ای، چشم انداز سرکوب گسترده زنان را بخوبی میتوان تصور کرد .چرا که از هم اکنون نیز با ربودن و اعدام سیتماتیک زنان فعال سیاسی و مدافع حقوق بشر، خود به بهترین وجه جدی ترین تهدیدش در آینده را، به جهانیان معرفی کرده است.
هم اینک نیز انبوهی از زنان مبارز از جان گذشته در برابرداعش سلاح به دست گرفته اند .بی شک این زنان نیز رهبری و تشکیلات خود را خواهند یافت. بویژه اینکه اکنون نسلی از زنان پیشتاز ایرانی، با بیش از سه دهه تجربه مبارزه با ارتجاع ، الگوی اجتناب ناپذیر آنانند.
حسن حبیبی
11 اکتبر 2014

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر