شنبه, 09 ارديبهشت 1396
بنابرگزارش خبرگزاری بهایی نیوز نوید معلم شهروند بهایی زندانی در استان مازندران پس از ۴۸ روز بازداشت اجازه ملاقات با همسر خود کاملیا بیدلیان را پیدا کرد.
بنابرگزاش مجموعه خبری بهایی نیوز که پیشتر منتشر کرده است، نوید معلم شهروند بهایی ساکن مینودشت استان گلستان در تاریخ شنبه ۲۲اسفند ۱۳۹۵ مقابل محل کسب خود بازداشت و به زندان منتقل شد .
این شهروند بهایی که پیشتر به همراه همسر خود و بیست و دو تن از شهروندان بهایی دیگر در استان مازندران در تاریخ ۲۶ مهر ماه سال ۱۳۹۱ بازداشت شده بود به یک سال و شش ماه زندان محکوم شده است.
متن زیر که در اختیار خبرگزاری بهایی نیوز قرار گرفته شده است به شرح زیر می باشد.
بهترین عیدی عمرم :
۴۸ روز شد که ندیده بودمش ، تمام این روزها رو یکی یکی شمردم .
هفته ی گذشته ۴ ساعت تمام ایستادم در سرما و باران برای دیدن حتی یک لحظه .
در حین انتظار، از خودم میپرسیدم موفق به دیدار میشم ؟ میدونستم که جواب اینه: "در هر حالت امیدوار باش"
همین امیدواری باعث شد با تمام خستگی ها و باز هم ندیدن ، وقتی به خونه برگشتم خوشحال باشم .
امروز هم رفتم .دوست عزیزم سهیلا هم اومد مشغول گفتگو بودیم که نوید عزیزم رو آوردند با لباس راه راه و دستبند و پابند و سه مامور .با چنان ذوقی به طرفش دویدم که
اجازه دادن اونو در آغوش بگیرم و عوض همه ی این دلتنگی ها ببوسم .
گفتم پابند باعث میشه نتونی خوب راه بری گفت پابند نیست زنجیر طلاست .
من که راضی بودم حتی شده یک لحظه ببینمش ، بیشتر از سه ساعت کنارش بودم در اداره ی پزشکی قانونی و بعد مطب دکتر .
حضرت بهاالله به من و نوید عیدی داد.
این بهترین عیدی عمرم بود.
خدایا چطور میتونم سپاسگزار تو باشم
هفته ی گذشته ۴ ساعت تمام ایستادم در سرما و باران برای دیدن حتی یک لحظه .
در حین انتظار، از خودم میپرسیدم موفق به دیدار میشم ؟ میدونستم که جواب اینه: "در هر حالت امیدوار باش"
همین امیدواری باعث شد با تمام خستگی ها و باز هم ندیدن ، وقتی به خونه برگشتم خوشحال باشم .
امروز هم رفتم .دوست عزیزم سهیلا هم اومد مشغول گفتگو بودیم که نوید عزیزم رو آوردند با لباس راه راه و دستبند و پابند و سه مامور .با چنان ذوقی به طرفش دویدم که
اجازه دادن اونو در آغوش بگیرم و عوض همه ی این دلتنگی ها ببوسم .
گفتم پابند باعث میشه نتونی خوب راه بری گفت پابند نیست زنجیر طلاست .
من که راضی بودم حتی شده یک لحظه ببینمش ، بیشتر از سه ساعت کنارش بودم در اداره ی پزشکی قانونی و بعد مطب دکتر .
حضرت بهاالله به من و نوید عیدی داد.
این بهترین عیدی عمرم بود.
خدایا چطور میتونم سپاسگزار تو باشم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر