یکشنبه, ژوئن 29, 2014 - 07:39
در
اولین تجمع، ۲۰ نفر از زنان بازداشت شدند و پس از طی هفته های متوالی بیش
از ۱۰۰ نفر از مادران شنبه های پارک لاله، بازداشت و برخی از آنان به حکم
های سنگین محکوم و باز روانه زندان شدند، ولی حمایت های مادرانه، ادامه
یافت و بدین ترتیب مادران دادخواه به هم پیوند خورده و فشار و محدودیت هایی
مقامات اطلاعاتی و قضایی، به ضد خود تبدیل شده و باعث پیوندی ناگسستنی بین
مادران گردید و بار دیگر ثابت شد، زنان ایران از توانایی تبدیل تهدیدها به
فرصت ها، به خوبی برخوردارند.
.
شنبه، ششم تیرماه ٨٨، در جریان جنبش سبز، عده زیادی از مادران و زنان جوان
در هفتمین روز قتل ندا آقا سلطان، نماد زنان جوان آزادی خواه ایران، حوالی
محل قتل او در پارک لاله، یادآور تجمع فعالان جنبش های مدنی، در برگزاری
مراسم ٨ مارس روز جهانی زن و اول ماه مه روز جهانی کارگر، گرد هم آمدند تا
در سکوت فریاد زنند: به کشتار پایان دهید، زندانیان سیاسی - عقیدتی را آزاد
کنید و آمران و عاملان جنایت های ٣۱ ساله را محاکمه کنید.
در اولین تجمع، ۲۰ نفر از زنان بازداشت شدند و پس از طی هفته های متوالی بیش از ۱۰۰ نفر از مادران شنبه های پارک لاله، بازداشت و برخی از آنان به حکم های سنگین محکوم و باز روانه زندان شدند، ولی حمایت های مادرانه، ادامه یافت و بدین ترتیب مادران دادخواه به هم پیوند خورده و فشار و محدودیت هایی مقامات اطلاعاتی و قضایی، به ضد خود تبدیل شده و باعث پیوندی ناگسستنی بین مادران گردید و بار دیگر ثابت شد، زنان ایران از توانایی تبدیل تهدیدها به فرصت ها، به خوبی برخوردارند.
مادران ایرانی طی ۵ سال گذشته، درسراسر جهان در شهرهای مختلف ایران، اروپا و امریکا، تعریف کلیشه ای از مادر را تغییر دادند و خود را مادران ملتی دانستند که ندا و سهراب و مسعود و فاطمه و بهزاد و ترانه و اشکان و تمام شهدا و جان باختگان راه آزادی، عدالت و برابری و همه مفقود شدگانی چون سعید زینالی و همه مجروحان راه آزادی و اسیران در بند، فرزندان اش هستند و بدین طریق دادخواهی را به عرصه عمومی کشاندند و خود را "مادران عزادار" و در خارج از کشور "حامیان مادران عزادار" نام نهادند. پس از یک سال با بزرگداشت نام و یاد شهدا و اهدای شال های رنگین به تعدادی از مادران شهدای سبز، مادران عزادار تغییر نام داده و خود را "مادران پارک لاله "و در خارج از ایران "حامیان مادران پارک لاله" نام نهادند.
و اینک پنج سال است، مادران پارک لاله همه جا حضور دارند و حتی در زندان ایستاده اند. حکیمه شکری یکی از حامیان مادران پارک لاله با این که بیش از نیمی از حکم سه ساله زندان خود را تحمل کرده و طبق قانون می تواند آزاد شود، فقط به دلیل عدم امضای ندامت نامه از همراهی با مادران پارک لاله، متاسفانه هنوز در زندان است.
مادران پارک لاله، طبق میثاق اولیه خود، فریاد دادخواهی را همچنان در کنار خانواده ها و فرزندان ملت با هر جنسیت و تفکر سیاسی، متعلق به هر ملیت و قومی و با هر مذهب و آیینی، دست در دست و شانه به شانه ی هم، فریاد می زنند تا داد خود و فرزندان شان را باز ستانند.
مادران پارک لاله، عشق مادرانه را با بی عدالتی های روزافزون پیوند زده، همه روزه، کنار خانواده های شهدا، خانواده های جان باختگان دهه شصت و مادران خاوران، خانواده های زندانیان سیاسی و عقیدتی، مفقود شدگان و مجروحان به ویژه خانواده های محکوم به اعدام، ایستاده اند و خواسته های خود را تکرار می کنند، تا ضمن همدردی با خانواده های آسیب دیده، مانع اجرای احکام اعدام شوند و خواسته های دادخواهانه ی خود را بیش از پیش فراتر از خانواده ها، به خواست عمومی مردم تبدیل کنند و یقین دارند، روزی مردم ایران شاهد آزادی سربلندانه زندانیان سیاسی و عقیدتی و محاکمه آمران و عاملان جنایت های ٣۶ ساله گذشته در دادگاه های عادلانه خواهند بود و مجازات اعدام در سرزمین ایران نیز تغییر خواهد کرد.
مادران پارک لاله ایران
۶ تیر ماه ۱٣۹٣
منظرجاوید
در اولین تجمع، ۲۰ نفر از زنان بازداشت شدند و پس از طی هفته های متوالی بیش از ۱۰۰ نفر از مادران شنبه های پارک لاله، بازداشت و برخی از آنان به حکم های سنگین محکوم و باز روانه زندان شدند، ولی حمایت های مادرانه، ادامه یافت و بدین ترتیب مادران دادخواه به هم پیوند خورده و فشار و محدودیت هایی مقامات اطلاعاتی و قضایی، به ضد خود تبدیل شده و باعث پیوندی ناگسستنی بین مادران گردید و بار دیگر ثابت شد، زنان ایران از توانایی تبدیل تهدیدها به فرصت ها، به خوبی برخوردارند.
مادران ایرانی طی ۵ سال گذشته، درسراسر جهان در شهرهای مختلف ایران، اروپا و امریکا، تعریف کلیشه ای از مادر را تغییر دادند و خود را مادران ملتی دانستند که ندا و سهراب و مسعود و فاطمه و بهزاد و ترانه و اشکان و تمام شهدا و جان باختگان راه آزادی، عدالت و برابری و همه مفقود شدگانی چون سعید زینالی و همه مجروحان راه آزادی و اسیران در بند، فرزندان اش هستند و بدین طریق دادخواهی را به عرصه عمومی کشاندند و خود را "مادران عزادار" و در خارج از کشور "حامیان مادران عزادار" نام نهادند. پس از یک سال با بزرگداشت نام و یاد شهدا و اهدای شال های رنگین به تعدادی از مادران شهدای سبز، مادران عزادار تغییر نام داده و خود را "مادران پارک لاله "و در خارج از ایران "حامیان مادران پارک لاله" نام نهادند.
و اینک پنج سال است، مادران پارک لاله همه جا حضور دارند و حتی در زندان ایستاده اند. حکیمه شکری یکی از حامیان مادران پارک لاله با این که بیش از نیمی از حکم سه ساله زندان خود را تحمل کرده و طبق قانون می تواند آزاد شود، فقط به دلیل عدم امضای ندامت نامه از همراهی با مادران پارک لاله، متاسفانه هنوز در زندان است.
مادران پارک لاله، طبق میثاق اولیه خود، فریاد دادخواهی را همچنان در کنار خانواده ها و فرزندان ملت با هر جنسیت و تفکر سیاسی، متعلق به هر ملیت و قومی و با هر مذهب و آیینی، دست در دست و شانه به شانه ی هم، فریاد می زنند تا داد خود و فرزندان شان را باز ستانند.
مادران پارک لاله، عشق مادرانه را با بی عدالتی های روزافزون پیوند زده، همه روزه، کنار خانواده های شهدا، خانواده های جان باختگان دهه شصت و مادران خاوران، خانواده های زندانیان سیاسی و عقیدتی، مفقود شدگان و مجروحان به ویژه خانواده های محکوم به اعدام، ایستاده اند و خواسته های خود را تکرار می کنند، تا ضمن همدردی با خانواده های آسیب دیده، مانع اجرای احکام اعدام شوند و خواسته های دادخواهانه ی خود را بیش از پیش فراتر از خانواده ها، به خواست عمومی مردم تبدیل کنند و یقین دارند، روزی مردم ایران شاهد آزادی سربلندانه زندانیان سیاسی و عقیدتی و محاکمه آمران و عاملان جنایت های ٣۶ ساله گذشته در دادگاه های عادلانه خواهند بود و مجازات اعدام در سرزمین ایران نیز تغییر خواهد کرد.
مادران پارک لاله ایران
۶ تیر ماه ۱٣۹٣
منظرجاوید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر