سه‌شنبه، مهر ۰۸، ۱۳۹۳

گزارش گاردين از دستفروشان دوره‌گرد تهران






«وبلاگ «‌دفتر تهران» روزنامه بريتانيايي گاردين در گزارشي به وضعيت دستفروش‌هاي دوره‌گرد در تهران پرداخته و مي‌نويسد در سايه فروشگاههاي پر زرق و برق لباس در خيابان ميرداماد، «‌امانت»، يك خانم ۵۵ ساله دستفروش، بساطش را كنار پياده‌رو پهن كرده و سنجاق سر و جوراب و از اين قبيل خرت و پرت‌ها را به عابران مي‌فروشد.
او يكي از هزاران دستفروش دوره‌گردي است كه زندگي خود را از راه فروش اجناس عمدتاً دست دوم تأمين مي‌كند.
كارت معلوليتش را نشان مي‌دهد و مي‌گويد پليس مزاحم من نمي‌شود. مي‌دانند معلولم.
اين گزارش با استناد به درد دل‌هاي دوره‌گردهاي تهران مي‌افزايد مدام دستورات ضدونقيض درباره ممنوعيت دستفروشي و بساط پهن كردن در خيابانها صادر و اعلاممي‌شود و بايد به مأموران حق و حساب داد تا كمتر مزاحم كسب و كار دستفروشان بشوند و درنيتجه آنها نه از نظر مالي امنيت دارد، و نه از نظر فيزيكي.
با اين همه عده زيادي براي تأمين هزينه‌هاي كمرشكن زندگي ناچارند به اين قبيل مشاغل روي بياورند. خيابان‌هاي تهران پر است از كودكان خياباني، دانش‌آموزان و دانشجويان، مادراني كه نوزادشان را درپشت خود حمل مي‌كنند، و كارگران ساختماني معلول كه همه به كمك نياز دارند. در مترو نيز حضور آنها بسيار گسترده است و مقامهاي شهرداري براي چاره‌انديشي در مورد جمع‌آوري آنها از خيابانها و ايستگاههاي مترو، گاه به خشونت متوسل مي‌شوند.
مرجان، دخترك ۱۰ ساله‌اي كه در مترو فروشندگي مي‌كند، مي‌گويد وقتي مأموران شهرداري مي‌آيند اجناس را زير لباسش پنهان مي‌كند؛ هرچند آنها اين موضوع را مي‌دانند، و‌لي خيلي وقت‌ها به روي خودشان نمي‌آورند.
علي ۳۰ ساله در خيابان كريمخان زند در مركز شهر تهران مي‌گويد به مأموران حق و حساب مي‌دهد تا مزاحم كسب و كارش نشوند.
ماه پيش مأموران شهرداري يك دستفروش به نام علي چراغي را تا حد مرگ كتك زدند، آن هم در حضور پسر ۱۴ ساله‌اش ابوالفضل. روز بعد آقاي چراغي بر اثر شدت جراحات در بيمارستان نياوران درگذشت.
احمد مسجد جامعي رئيس وقت شوراي شهر تهران براي ابراز همدلي با خانواده علي چراغي به ديدار آنها رفت، اما محمدباقر قاليباف شهردار تهران، يك هفته بعد واكنش نشان داد و گفت اين قبيل حوادث به‌صورت مشكلي روزمره درآمده است.
رحمت‌الله حافظي رئيس كميسيون خدمات شهري شهرداري تهران با انتقاد از گزارش دفتر آقاي قاليباف درباره حادثه‌اي كه منجر به مرگ دستفروش شد، و نيز نكوهش پيمانكاران شهرداري در اين قضيه، مي‌گويد بايد با تضويب قوانين لازم، با رشوه و اخاذي پيمانكاران شهرداري و فساد موجود مقابله كرد.
رجب دستفروش خيابان ولي‌عصر از رشوه‌گيري مأموران مي‌نالد و مي‌گويد دفعه قبل، مأموران معادل ۳۰۰ هزار تومان از اجناسش را با خود بردند. او در ادامه مي‌گويد تنها راه ادامه كار، دادن رشوه به مأموران است و اين كار روزمره هم باعث مي‌شود درآمد چنداني براي آدم باقي نماند.
رجب، كه تنها نان‌آور خانواده است، مي‌گويد همسرش بيمار است؛ پسرش دانش‌آموز دبيرستان و دخترش دانشجوي دانشگاه است كه بابت هر ترم تحصيلي بايد بيش از يك ميليون تومان شهريه بپردازد. او هر روز از شهريار به تهران مي‌آيد و تا ساعت ۹ شب دستفروشي مي‌كند و آخر شب به خانه برمي‌گردد. او مي‌گويد كارگر ساختماني بوده كه ۱۸ سال پيش بر اثر سقوط از بالاي ساختمان و فرو رفتن شيشه در شكمش معلول شده و نمي‌تواند كار ساختماني بكند».
سايت صداي آمريكا5 مهر 1393 ـ 27 سپتامبر 2014

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر