از یک
هفته پیش یک همبستگی و کارزار داخلی و بینالمللی در جریان است تا مانع
اعدام ریحانه جباری شود. ریحانه 7سال پیش، هنگامی که فقط 19سال داشت، در
دفاع از ناموس خود، مردی را که قصد دست درازی به او را داشت، به قتل رساند.
اما این مرد، یک مهره جنایتکار وزارت اطلاعات بود. به این ترتیب، ریحانه
از نظر رژیم مرتکب دو جرم نابخشودنی شده است؛ اول اینکه یک زن، مردی را به
قتل رسانده؛ اگر با زبان و فرهنگ شرع ناپاک خمینی بخواهیم صحبت کنیم، «یک
موجود» نیمه انسان که دیهاش و شهادتش و ارزشش نصف یک مرد است، یک مرد را
کشته است. اما نکته مهمتر این است که آن مرد، مهره وزارت جنایت و سرکوب
رژیم بوده است. این چیزی است که رژیم که بدون سرکوب و اعدام نمیتواند حتی
یک روز هم سر پا باشد به هیچوجه تحمل نمیکند، چرا که اگر عوامل جنایت و
سرکوب مصونیت نداشته باشند و دست مطلقاً باز در سرکوب و کشتار نداشته
باشند، در بنای سرکوب این نظام ضدبشری، سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.
بر
اساس یک قانون نانوشته اما بسیار متقن و محکم، رژیم از کسی که عوامل دژخیم
و سرکوبگرش را مجازات کند، نمیگذرد! علاوه بر اینها، رژیم در شرایط کنونی
بهشدت نیاز دارد که با اعدام یک زن جوان، هم از زنان و هم از جوانان که
رژیم بهشدت از جانب آنها احساس خطر میکند و همچنین از تمام مردم زهر چشم
بگیرد، بنابراین اعدام ریحانه برایش ضرورت بیشتری پیدا میکند.
اما
این بار همبستگی و کارزار داخلی و بینالمللی، ولو بهطور مقطعی، رژیم را
مجبور کرده که اعدام ریحانه را متوقف کند و به گفته آخوند اژهای 10روز
مهلت برای گرفتن رضایت اولیای دم قائل شود. دژخیمان خامنهای در حالی که
سهشنبه هفته گذشته، به مادر ریحانه که برای گرفتن خبری از دخترش تماس
گرفته بود، با شقاوت خاص دژخیمان خامنهای گفته بودند که فردا صبح بیا
جنازه دخترت را تحویل بگیر! همه قرائن هم حکایت از این میکرد که رژیم مصمم
به اجرای این حکم جنایتکارانه است؛ اما مجبور شد فعلاً از اعدام دست نگه
دارد و ریحانه را از زندان گوهردشت که محل اجرای احکام اعدام است، به زندان
شهر ری برگرداند.
اولین نتیجه و درسی که میشود گرفت این است که
همبستگی داخلی و بینالمللی جواب دارد و رژیم نمیتواند به موج همبستگی و
حرکتهای اعتراضی در داخل کشور و فشارها و محکومیتهای بینالمللی از خارج
بیاعتنا باشد. البته رژیم همیشه سعی میکند با فریبکاری و تهدید، خانواده و
بستگان قربانیان خودش را از هر گونه اقدام افشاگرانه و اعتراضی برحذر دارد
و به آنها میگوید که تنها راه نجات عزیز دربندشان این است که آنها ساکت
باشند و اگر دست به اقدامی بزنند، رژیم انتقام آن را از زندانی و محکوم
خواهد گرفت؛ اما این فریب خوشبختانه امروز رنگ باخته و خانوادهها بیش از
پیش به این حقیقت پی بردهاند که اگر راه نجاتی هم باشد، علنی کردن و
همگانی کردن موضوع و استمداد از هموطنان و مراجع بینالمللی است.
اگر
چه روز دوشنبه (14مهر) آخوند جنایتکار اژهای سخنگوی قوه قضاییه با این
ترفند که خانواده مقتول باید رضایت بدهند، سعی کرد از رژیم رفع مسئولیت کند
و دعوا را فردی و خانوادگی جلوه دهد، اما روشن است که دلیل تمام اعدامها
بهطور کلی و این مورد بهطور خاص، سیاسی است و تنها از این طریق هم میشود
رژیم را عقب راند.
بنابراین سرنوشت ریحانه و همه ریحانهها،
اساساً به همت و میزان تلاش و تکاپوی خانواده، دوستان محکومان و همچنین
همبستگی و اقدام یکپارچه هموطنان بسته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر