سه شنبه 29 آوريل 2014 - 9 ارديبهشت 1393 ● اخبار ایران و جهان |
|
پای ترکیه هم به اتهامات «مرد وام مسکن ایران» باز شد
به گزارش سرویس انتظامی و حوادث خبرگزاری برنا، در هفته نخست اردیبهشت ماه مطلبی در اینترنت منتشر شد که هویت و اطلاعاتی جدید درباره یک اخلالگر اقتصادی را افشا میسازد. این شخص در دولتهای نهم و دهم تا جایی که در توان داشت، از بانکهای کشور وام دریافت کرده و املاک وثیقه را به راحتی به شهروندان فروخت، اما تاکنون جزئیات پرونده و منتشر نشده است.
نخستینبار در شهریورماه 1390 چند خبرگزاری و روزنامه، «مرد وامخوار ایران» را به جامعه معرفی کردند؛ کسی که پس از تشکیل یک مافیای کوچک، موفق شده بود تا با همکاری عوامل خود در شعبه یکی از بانکهای خصوصی کشور، 47 فقره وام مسکن به مبلغ بیش از 80 میلیارد ریال دریافت کند در حالی که روی 30 فقره از آن، وام دیگری نیز به صورت مازاد اختصاص یافته بود. در آن زمان برخی رسانهها با پرداختن به این موضوع، اظهار تعجب کردند که چطور یک فرد میتواند با دور زدن شرایط اعطای تسهیلات و با عقد مشارکت مدنی، در عرض تنها 24 ساعت وامهای میلیاردی دریافت کند.
به دنبال کنجکاوی کاربران اینترنت درباره صحت این ماجرا، اکنون خبرگزاری برنا در راستای مبارزه با مفاسد اقتصادی جزئیات بیشتری از مردی که به یک کابوس برای دایره حقوقی بانکها تبدیل شده را منتشر میکند.
رمزگشایی از نام «ک.ش»
شخصی که «مرد وام مسکن ایران» از دیگر القاب اوست، تاکنون بیش از 27 آپارتمان را با بیعنامه شخصی یا از طریق بنگاههای مسکن به شهروندان تهرانی فروخته، در حالی که این املاک از نظر قانون متعلق به بانکها بودهاند. او در حقیقت بازی پیچیدهای را هدایت کرده و ادامه داده که هنوز بعد از گذشت سالها دایره حقوقی بانکها راهی برای خروج از آن نیافتهاند.
نام اختصاری این فرد «ک.ش» زاده 28 شهریورماه 1347 در تهران است. اسمی که تا ماه گذشته، موتور جستجوگر گوگل آن را در لیست موارد پرطرفدار خود قرار داده و به کاربران پیشنهاد میکرد اما هیچ رسانه، سایت یا وبلاگی از او نام نبرده بود.
در شرایطی که تاکنون بسیاری از افراد نیازمند برای تامین هزینههای درمانی یا حتی ازدواج موفق نشدهاند تا از بانکها وام بگیرند، اما وی بین سالهای 1379 تا 1388 بیش از 100 میلیارد ریال وام بانکی دریافت کرده و اکنون بدهی او بابت اصل و فرع و جرایمی که مرتکب شده، به بیش از 600 میلیارد ریال میرسد.
سکانس نخست: میدان فاطمی تهران
در سال 1378 این فرد با افتتاح یک دفتر کار در خیابان چهلستون تهران، فعالیت تجاری خود را با خرید و فروش سیمکارت پیش گرفت. او سپس چند ملک در نقاط مختلف پایتخت خریداری کرد و تصمیم گرفت تا با دریافت وام بانکی، تجارت فاسد خود را آغاز کند.
وی در ابتدا با تاسیس چندین شرکت و ایجاد رابطههای فاسد مافیایی، از برخی شعبههای درخواست وام کرد. طبق نقشهای که او طرحریزی کرده بود، عواملی که در یکی از بانک ها قول همکاری داده بودند، در اقدامی غیرقانونی قیمت کارشناسی املاک وثیقه را بیش از ارزش واقعی آن اعلام کردند تا بتوانند وام بیشتری را تقاضا کنند. این راه نتیجه داد و بانک در دام مافیای «مرد وامخوار ایران» گرفتار شد.
با پرداخت شدن مبلغ وام، وی که راه تجارت بیدردسر از راه اخذ وام را تجربه کرده بود و قصد نداشت تا بدهی خود به بانک را بپردازد، فعالیت خود را گسترش داد اما پس از مدتی به علت عدم پرداخت سود مشارکت بانک، با مشکلاتی مواجه شد. زمانی که او در تلاش بود تا راهی برای دور زدن دایره حقوقی بانک پیدا کند، مدیرعامل آن به بانک دیگری رفت.
با منتقل شدن عوامل زیر نفوذ مافیای وام از این بانک به بانک دیگر، او نیز اینبار املاک خود را به همان بانک و همچنین شعبه ای از یک بانک دیگر معرفی کرد تا تسهیلات جدید دریافت کند.
وی تا سال 88 بر تعداد آپارتمانهای تحت مالیکت خود افزود و یک ملک را در چند بانک گرو گذاشت و وام گرفت، اما دوباره به علت عدم پرداخت سود مشارکت آنها، به مشکل برخورد. این در حالی بود که همه آپارتمانها در آن زمان مستاجر داشتند و او از محل دریافت اجارهها سود خوبی به جیب زده بود، اما تصمیم نداشت تا حتی یک ریال به بانکها بپردازد.
با ادامه یافتن سماجت این مرد برای فرار از پرداخت بدهیها، سرانجام بانکها شراکت خود را با او معلق کردند و دیگر هیچ قرارداد وام جدیدی امضا نشد. پس از آن، وی پس از تبانی با چند بنگاه املاک، حدود 27 واحد از آپارتمانهایی که همه در رهن بانکها بودند را به صورت غیرقانونی فروخت و موجودی خود را به نقطه دیگری منتقل کرد.
آشنایی با تشکیلات مافیای وام
«مرد وامخوار ایران» با تشکیل باند مافیایی خود متشکل از گروه وکلای زبده و همچنین چند مقام مسوول و کارمند در چند بانکو با ترفندهایی چون پرداخت رشوه و پروندهسازی، موفق شد تا پس از گرفتن مبالغ هنگفت وام، از پرداخت و تسویه آنها بگریزد و پولشویی را آغاز کند.
در این میان وی در حقیقت ریس مافیاست، اما یک مشاور و معاون دارد که بسیاری از امور به دستور او انجام میشود.
«م.ر» که خود را «رضا.ر» نیز معرفی میکند، حدود 34 سال سن دارد و در گرفتن تصمیمات به وی کمک میکند یا حتی گاهی خود به طور مستقیم و بدون اطلاع رئیس خود دست به کار میشود.
این شخص که به شدت مورد اعتماد رییس است، رسیدگی به امور پولشویی را بر عهده دارد. گفته میشود او با بخش بزرگی از پول رئیس خود در بازار ارز چهارراه استانبول تهران سرمایهگذاری کرده و بدون این که هیچ ردی از کسی به جا بگذارد، هر ماه به سودی هنگفت میرسد.
قربانیان مافیای وام
وی در سال 1386 با هدف فریب اعضای جدید مافیای خود، یک خانه ویلایی مجلل را در خیابان فرشته تهران با اجاره بهای ماهانه 10 میلیون تومان در اختیار گرفت.
در ساختمان شیکی که به ظاهر دفتر کارش بود، علاوه بر دکوراسیون و مبلمان ایتالیایی و نورپردازی داخلی مدرن، همیشه یک مرسدس E240 مشکی رنگ زیر سایهبان پارکینگ مقابل چشمان مراجعان و در بدو ورود آنها خودنمایی میکرد که مانندنقش یک ماکت را داشت و طی ماهها هرگز از جایش تکان نخورد. همچنین یک سگ شکاری نیز کنار اتومبیل با قلاده به لانه خود بسته شده بود تا کلاس و ثروت پوشالی صاحب شرکت را به نمایش بگذارد.
کسانی که برای آشنایی با این فرد به این خانه ویلایی قدم میگذاشتند، به تصور این که به همکاری با فردی ثروتمند دعوت شدهاند، تصور نمیکردند او قصد ندارد تا بدهی خود را پرداخت کند و تنها در پی استفاده از موقعیت شغلی عوامل خود در بانکهاست و فریب ظاهر را خوردند.
تجارت مافیا با آپارتمانهای بانک
دامنه کلاهبرداریهای وی در حدی است که علاوه بر بانکها، دهها شاکی خصوصی نیز پیگیر پروندههای او هستند، اما این افراد نه از راه قانونی و نه گفتوگو با رسانهها تاکنون نتوانستهاند تا به وضعیت پروندههایشان اعتراض کنند.
در سالهای گذشته، این فرد خود شخصا به بنگاههای املاک مراجعه کرده و آپارتمانهایی که در رهن بانک بوده را به مشتریان حقیقی فروخته است. اکنون نیز مالکان جدید که به علت ناآگاهی خود فریب خوردهاند، موفق نشدهاند تا سند ملکی که بابت آن پول پرداختهاند را دریافت کنند. این خانهها به اندازه بهای خود و یا حتی بیشتر از آن در گرو بانک هستند و تا زمانی که مبلغ وام تسویه نشود، خریداران آنها صاحبخانه محسوب نمیشوند.
مشاوران املاکی که با مافیای وام همکاری میکردند، هنگام تنظیم مبایعهنامه اشاره میکردند که آن ملک در رهن بانک است، اما میزان آن را نمینوشتند. همین عامل باعث شد تا مالباختگان برای پیگیری قانونی فریبی که خوردهاند با مشکل مواجه باشند، زیرا متن توافقنامه را امضا کرده و پذیرفتهاند که ملک در گرو بانک است. آنها که از قشر متوسط به پایین جامعه هستند، پیشتر به رسانهها گفتهاند حاصل سه دهه کار خود را برای فرار از اجارهنشینی پرداختند تا صاحب خانه شوند، اما اکنون تمام سرمایه خود را از دست دادهاند.
شرکتهای ساختگی مافیای وام
این فرد که میدانست چطور میتواند عوامل بانک را فریب دهد و به تخلف و اختلاس دعوت کند، با ثبت شرکتهای صوری متعدد و معرفی ملکهایی که در گروه بانکهای دیگر بود، بارها وام گرفت.
در این میان،یک شرکت که به عنوان تولیدکننده موادغذایی به بانکها معرفی شده، در اصل یک سوپرمارکت است هیچ فعالیتی در زمینه تولید یا بستهبندی موادغذایی نداشته است.
گفته میشود مدارک ارائه شده از سوی این شرکتها به اداره دارایی و مالیات و همچنین بانکها، با صورتسازیهای یک حسابدار به نام «مازیار» انجام شده که از «م.ر» دستور میگرفته است.
سکانس دوم: سفر به ترکیه
«ک.ش» پیشتر حدود پنج سال در ترکیه زندگی کرده و در آنجا همسری ترک داشته که حاصل ازدواج آنها فرزندی به نام «آریوبرزن» و زاده 1374 است. وقتی او از همسرش جدا شد، نام فامیل پسر به اسم مادرش تغییر کرد و فرزند آنها اکنون یک شناسنامه ایرانی با نام و یک شناسنامه ترک با نام جدید دارد.
وی از آنجایی که تنها به مشاور خود اعتماد داشت، گاهی نیز به ناچار مجبور شده تا از هویت افراد دیگری نیز برای پیش بردن اهداف خود بهره بگیرد. به همین منظور مادرش «فرخنده.س» و پسرش «آریوبرزن» را نیز درگیر کاغذبازیها کرد.
زمانی که «مرد وام ایران» تحت تعقیب قضایی قرار گرفت، تمام دارایی خود را به نام اطرافیانش ثبت کرد و سپس بخشی از آن را نیز به ترکیه منتقل کرد.
با توجه به این که «ک.ش» مجبور بود تا به طور مرتب به ترکیه سفر کند، تصمیم گرفت تا با تهیه هویت جعلی سفرهای خود را از بانکهای ایران پنهان کند. بدین ترتیب، او با پاسپورت ایرانی خود به استانبول رفت و در آنجا با پرداخت پول به یک جاعل حرفهای، هویت یک روستایی ترک را به مبلغ 2000 دلار خرید و پاسپورت و کارت ملی جدیدی با نام آن فرد و عکس ک.ش صادر شد.
از آنجایی که این مجرم تبهکار اقتصادی به زندگی مافیایی علاقهمند است، با پاسپورت جدید خود و به عنوان یک تبعه ترکیه به ایران بازگشت به طوری که تاکنون بارها ورود و خروج او در فرودگاه امامخمینی تهران، فرودگاه تبریز و یا مرز زمینی بین دو کشور با نام جعلی ثبت شده است.
وی در یکی از سفرهای خود به ترکیه، نمایندگی یکی از کمپانی های آمریکایی را که در حال ورشکستگی بود، خرید تا پولشوییها را با حسابهای این شرکت به انجام برساند، اما این مجموعه پس از مدتی به دلیل بدهیهای کلان تعطیل شد و دولت ترکیه نیز اموال آن را ضبط و مصادره کرد. طبق شنیدهها آریوبرزن اخیرا به ایران سفر داشته تا به احتمال زیاد انتقال مالکیت برخی اسناد و مدارک را انجام دهد.
سکانس سوم: فرودگاه بینالمللی تهران
در یکی از شبهای آذرماه 1389، شکوهی آذر همراه «م.ر» قدم به سالن اصلی فرودگاه بینالمللی امامخمینی تهران گذاشتند تا از آنجا به استانبول ترکیه پرواز کنند.
پیش از رسیدن به کانتر صدور کارت پرواز، «ک.ش» ناگهان متوجه شد که توسط دو مرد تعقیب میشود. وقتی به عقب برگشت و با دقت نگاه کرد، یکی از آنها را شناخت. در همین هنگام چمدان و کیف دستی خود را به «م.ر» سپرد و شروع به دویدن کرد.
وی با عجله به سمت پلهها رفت تا خودش را به پارکینگ فرودگاه برساند در حالی که آن دو مرد هم به دنبالش میدویدند، اما او خیلی زود خود را به اتومبیل ریو که در آنجا پارک کرده بود رساند، استارت زد و حرکت کرد.
دو مردی که در تعقیب وی بودند نیز سوار بر یک تویوتا پرادو شدند و تعقیب و گریز آغاز شد.
هنگامی که «مرد وامخوار ایران» در تلاش بود تا خود را به اتوبان قم برساند و سپس با سرعت میان اتومبیلهای دیگر ناپدید شود و بگریزد، اما پرادو نزدیک شد و سعی کرد تا آن را متوقف کند.
سرنشینهای اتومبیلهایی که در جاده فرودگاه تردد میکردند، شاهد بودند تویوتا پرادو مانند فیلمهای هالیوودی خود را محکم به ریو میکوبد و آن را به گاردریل میچسباند و از بدنه ریو جرقه به اطراف پخش میشود.
پس از آن که ریو در اثر تحمل ضربههای پیاپی متوقف شد، دو مرد از پرادو خارج شدند و پس از بیرون کشیدن «ک.ش» از داخل اتاق خودرو، تلاش کردند تا او را بازداشت کنند، اما متهم مقاومت میکرد و قصد داشت تا با پای پیاده بگریزد.
چند دقیقه بعد هنگامی که خودرو پلیس فرودگاه خود را به محل حادثه رساند، هر سه مرد را بازداشت کرد. در ایستگاه پلیس مشخص شد «ک.ش» یک مجرم اقتصادی متواری است که حکم جلب او نیز صادر شده و یکی از سرنشینهای پرادو نیز به دلیل صدور چک بیمحل از او شکایت کرده است.
فرد شاکی پس از نشان دادن حکم تعقیب، به پلیس گفت که متهم قصد داشته تا با پاسپورت جعلی از کشور خارج شود و برای پیگیری پولشویی خود به ترکیه پرواز کند. ماموران نیروی انتظامی وی را مورد تفتیش قرار دادند، اما هیچ مدرک شناسایی همراه نداشت. در این هنگام مشخص شد که مظنون پیش از آغار تعقیب و گریز، پاسپورت و اوراق شناسایی جعلی را در سالن اصلی فرودگاه به «م.ر» سپرده و او نیز ناپدید شده است.
«ک.ش» یک مجرم اقتصادی است که تاکنون بیش از 200 فقره چک بیمحل صادر کرده و اکنون 116 فقره از آن در بانکها ثبت شده است. وقتی او با پیگیری یکی از شاکیان چک بازداشت شد و به دادسرا رفت، «م.ر» نیز با پاسپورت جعلی فرودگاه را ترک کرد تا رئیس خود را از اتهام جعل هویت تبرئه کند و در دادگاه فقط اتهام مالی مطرح شود.
اما این پایان ماجرا نیست، زیرا وی به مدت هشت ماه در بازداشتگاه اوین به سر برد و سپس با قید وثیقهای سنگین آزاد شد و پس از آن دوباره اداره مافیای خود را از سر گرفت.
اکنون با شکایت خریداران و کسانی که با این فرد ارتباط کاری داشتهاند، حدود 60 پرونده در مجتمع قضایی شهید بهشتی تهران علیه او در حال رسیدگی است و متهم بیشتر روزهای هفته در دادگاههایی که در شعبههای مختلف برگزار خواهد شد، حاضر میشود اما هنوز حکم مشخصی برای او صادر نشده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر