یکشنبه، اردیبهشت ۰۷، ۱۳۹۳

بدهی زندان اوین به بیمارستان، مانع درمان علی سلان پور پس از ۹۴ روز شکنجه در انفرادی

imagesفعالان در تبعيد: على سلان پور، زندانى گمنام اوين است که پس از تحمل نود و چهار روز شکنجه در بندهاى انفرادى ٢٠۹ و ٢۴٠، با وضعيتى وخيم به بند ٣۵٠ منتقل شد.
او که اکنون دوران محکوميت ۵ سال حبس به اتهام اجتماع و تبانى را در بند ٣۵٠ اوين، مى گذراند، در  تاريخ  ٨۹/۹/٢٨  به اتهام ارتباط با مجاهدين بازداشت و بلافاصله به مدت ۴۴ روز در بند ٢۴٠ و ۵٠ روز در بند ٢٠۹، زير شکنجه تحت بازجويى قرار داشت.
عليرغم آسيبهاى جدى ناشى از شکنجه هاى دوران بازجويى، اما تا به امروز مسئولان زندان از اعزام وی به بيمارستان و هرگونه پيگيرى برای درمان ممانعت کرده اند و این در حالیست که این زندانی مسن، از ناحيه گردن درد شديدى را متحمل مى شود که به دو دستش نيز سرايت کرده و او را از انجام کارهاى روزمره عاجز ساخته است.
علی سلان پور، برخى شکنجه هاى  که توسط افسر نگهبان بند ٢٠۹ (معروف به حاج رضا) با همراهى ماموران اين بند، انجام گرفت، را اينگونه شرح مى دهد:
١.ضرب و شتم و لگد زدن به ناحيه دستگاه تناسلى به نحوى که بيضه چپ له شده و حدود ۵٠ روز ترشح خون از مجارى ادرار داشت.
٢. شکستن انگشت کوچک دست راست به طورى که در حال حاضر نقص عضو دارد.
٣. پابند و دستبند زدن از پشت، همراه با ضرب و شتم، سه مرتبه به مدت چندين ساعت
او شکنجه هاى اعمال شده در بند ٢۴٠ را نيز اينگونه توضيح مى دهد:
١-پخش صداى همسر و فرزاندانم از هواکش سلول و وانمود کردن به اينکه آنها را دستگير کرده اند و همسرم خودکشى کرده است (همسر و فرزندانم را به اداره پيگيرى اطلاعات جهت بازجويى برده بودند و با ضبط صداى آنها اين نمايش را اجرا کردند.)
٢. استفاده از شوکر در حين بازجويى و ايجاد شوک به پشت گردنم که دچار تشنج شدم که از آن زمان تا به حال، تا حدودى با دارو کنترل مى شود ولى هنوز سردرد هاى شديدى دارم و چشمانم سياهى مى رود و زمين مى خورم. براى پيگيرى بيمارى بايد ام آر آى شوم ولى اقدامى نمى شود.
٣.نگه داشتن با پاى برهنه روى زمين سرد که باعث شد کنترل ادرارم را از دست بدهم (وقتى به بازجو گفتم ادرار دارم، بگذاريد به دستشويى بروم، به سرم زد و گفت در شلوارت ادرار کن!)
على سلان پور، تاکيد دارد، موارد فوق که توسط بازجويان اعمال شده بود را در آخرين دفاعيات نزد بازپرس عبدى (شعبه٢)، نوشته است و به قاضى مقيسه (شعبه ٢٨) نيز گفته است. او مى گويد قرار بود که بازجويان را به دادگاه احضار کند ولى اين کار انجام نشد.
اين زندانى ۵۵ ساله و گمنام، به دليل لگد يکى از بازجويان ملقب به “حاج رضا”، در بند ٢٠۹ اطلاعات، از ناحيه بيضه نيز دچار مشکل شده است و درد شديدى را متحمل مى شود.
اما عليرغم ام آر آى از ناحيه سر و سونوگرافى و عکس رنگى از ناحيه بيضه، مسئولان تا به اين لحظه از اعزام به بيمارستان براى معالجه خوددارى کرده اند.
دکتر متخصص شهداى تجريش بعد از انجام معاينات و آزمايش و سونوگرافى اعلام کرده که فقط اجازه مسکن درمانى داريم و کارى بيش از اين نمى توانيم انجام دهيم. در همين رابطه پزشکان بيمارستان مدرس هم اعلام کرده  اند که در صورت خارج کردن بيضه، احتمال مشکل در بيضه راست وجود خواهد داشت، لذا او باید با همان شرايط مسکن درمانى، بايد سپرى کند.
على سلان پور در تاريخ  ۹٣/١/٢۴ جهت معاينه به پزشک متخصص در بيمارستان شهداى تجريش اعزام شد و مورد معاينه پزشک مغز و اعصاب، قرار گرفت. ابتدا به دليل حاد بودن وضع وى، دستور ام آر آى و آزمايشات لازم و نهايتا بسترى فورى، داده مى شود ولى نهايتا پزشک ارشد بيمارستان، “دکتر امير سعيد صديقى”، با بسترى DSC_0006شدن وى مخالفت مى کند و علت مخالفت را بدهى زندان، به بيمارستان ذکر مى کند. و اين در حالى بود که همين پزشک به وضعيت حاد و تنگى کانال نخاع و شرايط اورژانسى وى اذعان داشت.




نتیجه یکی از آزمایشات علی سلان پو

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر