دوشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۹۳

شعر افغانستان ۲۰ سال پس از قهار عاصی

 14 سپتامبر 2014 - 23 شهریور 1393

درخزان سال ۱۳۷۳ خورشیدی و در اوج جنگ داخلی افغانستان، عبدالقهارعاصی از شاعران پرآوازه این کشور در کابل پایتخت کشته شد. عاصی ساکن کابل بود اما قهرمانان رویایی شعرهای اودر آن سالها بیشتر "رستم‌ها و آرش هایی" بودند که علیه دولت کابل می جنگیدند.

پس از پیروزی مجاهدین و با آغاز جنگهای داخلی اما، زبان انتقاد عاصی به سمت محبوبان قبلی او چرخید. همین رفتارهای عاصی و نیز زبان متفاوت او در شعر، سبب شد که از ماندگاران شعر افغانستان شود.
مطالبی که در این صفحه گرد آورده شده نگاهیست گذرا برکار و زندگی شعر عاصی و اینکه شاعران امروز در نگاه، زبان و بیان چه مشترکات و چه تفاوت هایی با نسل قبل از خود از جمله عاصی دارند.

عاصی به مفهوم بومی کلمه

سمیع حامد، شاعر و دوست عاصی
عاصی از نظر ذهنی به مفهوم بومی کلمه "عاصی" بود: برآشفته و شورانگیز، سیمابی و تیزابی. پیش از"عاصی" اسم خانوادگی او "امان" بود: قهار امان.
قصه کرد که روزی در راه لوگر گشت نظامی ماشین آنها را ایست می‌دهد و مسافران را پیاده می‌کند تا بازرسی بدنی کند. عاصی عصبی می‌شود و با آنها درگیر می‌شود. یک سرباز برایش می‌گوید : چرا این قدر عاصی هستی؟ و عاصی حس می‌کند این سرباز دقیقترین تعریف روح و روحیهء او را بر زبان آورده است. ادامه مطلب را کلیک اینجا بخوانید.

قهارعاصی؛ عصیانش، شعرش و آوازه‌اش

کاوه جبران
در همان‌ ماه‌های نخست پیروزی جهادی‌ها، باورهای سیاسی شاعر درز برداشت. چندان‌که اندک اندک به مایۀ شرمساری‌اش تبدیل شد.
عاصی باز هم این جسارت اخلاقی را داشت که "از جزیرۀ خون" و "آغاز یک پایان" را بنویسد.
او در آغاز یک پایان، یگانه اثر منثور خود، آشکارا شرمساری‌اش را بیان کرد و جل و پوستک ممدوحان قدیمش را از آب بیرون کشید ولی انگار تقدیر و تصادف به‌گونه‌ای رفته بود که مداح پشیمانِ دیروزی، شاعر عاشقانه‌های ماندگار، عاصیِ پریشان‌احوال و سرخورده، نامۀ کار خود را تا پایان نتواند بنویسد. ادامه مطلب را کلیک اینجا بخوانید.

عاصی؛ خیال‌ها و یقین‌هایش

رضا محمدی
عاصی متولد روستای ملیمه در دره افسانه ای پنجشیر در قلب کوهساران افغانستان بود. همه روزگار کودکی اش در این دره طی شدند.
دره ای که در عین دور افتادگی، بزرگترین معدن زمرد افغانستان و شاید شرق را در خود پنهان دارد همچنان که معدن بزرگترین شاعران در طی سال ها بوده است.
دستگیر پنچشیری، استاد حیدری وجودی، عبدالله نایبی هر کدام در دسته ها و رسته های خاصی در افغانستان، افسانه اند. ادامه مطلب را کلیک اینجا بخوانید.

سیمای غزل امروز افغانستان

ضیا قاسمی، شاعر
دهه شصت را غزل افغانستان بیشتر در تأمل و سکوت گذراند. جنگ و تحولات اجتماعی بزرگ­تر از آن بود که شاعران بتوانند از کنار آن نادیده بگذرند و همچنان به سکونت­‌شان در جزیره منفصل سبک هندی ادامه دهند.
زلزله اجتماعی ناشی از جنگ این جزیره را هم تکان داد و زیر آب برد. بعد یک دهه طول کشید تا این تحولات در آن ذهن راکد دیر ساله راه پیدا کند و به زبان بیاید.
دهه هفتاد را می­‌شود آغاز این جاری شدن دانست. ادامه مطلب را کلیک اینجا بخوانید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر