یکشنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۹۳

از داعش برایم مگو، خوب می‌شناسم‌شان ـ م.روانشید

از داعش برایم مگو، خوب می‌شناسم‌شان ـ م.روانشید


داعش چیزِ تازه‌ای نیست. ۱۴۰۰ سالِ گذشته را نادیده می‌گیرم، کشتار‌های وحشیانه‌ی دهه‌ی شصت را هم ناشنیده می‌گیرم، برمی‌گردم به همین سال‌های اخیر، به سال‌ ۱۳۷۷.

وقتی تاریخِ معاصر را دوباره و دوباره دوره می‌کنم، از آنچه به نامِ داعش می‌بینم و می‌شنوم، تعجب نمی‌کنم، و فراموش نمی‌کنم که حمید حاجی‌زاده در روز ۳۱ شهریور ۱۳۷۷ با ۲۷ ضربه‌ی چاقو، و کارون، پسرِ ۱۰ ساله‌اش با ۱۰ ضربه‌ی چاقو، به دستِ آدمکشانِ وزارتِ اطلاعاتِ ایران سلاخی شدند، همین‌جا، در ایرانِ اسلامی، در شهرِ کرمانِ خودمان…
حمید حاجی‌زاده شاعر بود، و معلمِ مدارسِ شهرِ کرمان، و کارون… کارونِ ۱۰ ساله چکاره بود راستی؟
نه، داعش حرف تازه‌ای برای من ندارد، سال‌هاست که می‌شناسم‌شان…
……………………
*) از خانواده‌ی حاجی زاده و فرخنده حاجی‌زاده عزیز عذر می‌خواهم که دوباره این تصاویر را منتشر می‌کنم.
…………………..
م.روان‌شید
بامداد ۱۵ شهریور ۱۳۹۳
۶ سپتامبر ۲۰۱۴

چهاردهمین سالگرد قتل حمید و کارون حاجی‌زاده ( قتل های زنجیره ای) ـ فرخنده حاجی‌زاده

حمید حاجی‌زاده – ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

سایت اخبارنیوز 1

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر