جمعه، شهریور ۲۱، ۱۳۹۳

قرائت جدید از عبارت «خودکشی از ترس مرگ»!

8:32:30 PM 1393/6/20
رفسنجانی و روحانی
رفسنجانی و روحانی
رسانه های باند رفسنجانی ـ روحانی با زدن نعل وارو تلاش می کنند دریوزگی این باند در آستان ”کدخدا“ را توجیه کنند و با فرافکنی، نیاز خودشان به برقراری رابطه با آمریکا را معکوس وانمود کنند. روزنامه مردم سالاری 18شهریور93 در همین رابطه نوشته است: ”آنچه که از موضع گیریها و اقدامات اوباما برمی آید این است که رئیس جمهوری آمریکا در چارچوب تغییرناملموس دیپلوماسی کاخ سفید در مواجهه با تهران سعی کرده است با جمهوری اسلامی در مواجهه با داعش تعامل داشته باشد. واقعیت پنهان در راهروهای کاخ سفید این است که اوباما به شدت نگران شکست همگرایی با جمهوری اسلامی است!“
این در حالی است که دولت آمریکا رسماً اعلام کرده است که در زمینه مسائل منطقه یی و ائتلاف بین المللی علیه بنیادگرایی و تروریسم، نقشی برای رژیم قائل نیست و این به رژیم آخوندها بسیار گران آمده و آخوند صادق لاریجانی، سردژخیم قوه قضاییه به نیابت از ولی فقیه از این که توسط آمریکا به بازی گرفته نشده، به شدت سوز و گداز کرد.
جالب است که همان روزنامه مردم سالاری، به رغم تلاش برای محتاج نشان دادن آمریکا به ایجاد رابطه با رژیم آخوندی، اما نتوانسته است دم خروس نیاز نظام برای مذاکره و برقراری رابطه با کشورهای غربی و به ویژه آمریکا را پنهان کند و در همین رابطه تا توانسته تندروها در دو طرف (آمریکا و رژیم) را که مخالف رابطه فیمابین هستند و در مسیر آن سنگ می اندازند، چوب کاری کرده و قسم و آیه خورده که: ”جنگ طلبی موضوعی است که به هیچ عنوان نمی توان آن را به پای انقلابی بودن نوشت“. و در فرهنگ ایران اسلامی صلح طلبی به عنوان یک ارزش تلقی می شود اما ”در تهران متأسفانه برخی چشم به دهان هم مسلکان خود در میان جمهوری خواهان و جنبش افراطی «تی پارتی» دوخته اند موضوعی که می تواند موجب خطای محاسباتی شود“.
این روزنامه باند رفسنجانی ـ روحانی دریوزگی این جماعت را تا آنجا می رساند که مذاکره نکردن و تعامل نکردن با ”کدخدا“ را در حکم خودکشی می داند و می نویسد: ”همه در سرزمین پارس می دانند؛ اجنبی جماعت قابل اعتماد نیستند اما این موضوع باعث نمی شود که کسی از ترس مرگ دست به خودکشی بزند“. (مردم سالاری16شهریور)
بسیار جالب است که عبارت «خودکشی از ترس مرگ» در فرهنگ لغات رژیم معنای مشخص و شناخته شده یی داشت که عبارت بود از این که درست است که رژیم با سماجت و اصرار در حفظ اتمی، خود را در معرض تهدیدات خارجی، از جنگ تا تحریم قرار می دهد و درست است که این تهدیدها، حاوی خطر نابودی و سقوط است؛ اما ترس از این نباید باعث شود که خود رژیم داوطلبانه از اتمی که آن را تضمین بقای خود می داند دست بردارد و به این ترتیب دست به خودکشی بزند.
حالا عبرت روزگار را بنگرید که باند رفسنجانی ـ روحانی نه تنها از اتمی عبور کرده و فاتحه آن را خوانده، بلکه پشت کردن به مذاکرات با آمریکا و غرب را مترادف خودکشی می داند و به باند ولی فقیه می گوید درست است که آستان بوسی آمریکا و خط وابسته گرایی، چنان که شما می گویید ممکن است خطراتی (مرگ) داشته باشد، اما از ترس آن که نباید زیر مذاکرات زد و خودکشی کرد.
روزنامه دیگر باند رفسنجانی- روحانی نیز ضمن اعطای لقب ”مجری دیدگاه رئالیستهای آمریکا“ به رئیس جمهور آمریکا، نیاز باند رفسنجانی- روحانی روحانی به آویختن دامن غرب را به صورتی واژگونه به طرف مقابل نسبت داد و با دراماتیک نشان دادن اوضاع آمریکاییها در منطقه می نویسد: ”اوضاع برای آمریکایی ها در منطقه چنان دگرگونه و مغلوبه شده است که اوباما به عنوان یک رئالیست به اقتضای شرایط از رویکرد جدید دولت خود به عنوان یک «تاکتیک ناگزیر» رونمایی می کند. رویکردی که می خواهد ایران، آمریکا و پایتختهای سنی- عربی را در یک جبهه واحد جانمایی کند. بر این اساس هیچ جای تعجبی نیست که آقای رئیس جمهور در مقام مجری دیدگاه رئالیستهای آمریکا در حال پیدا کردن یک صفحه جدید در روابط با ایران است“ (ابتکار18شهریور93)
اشکال کوچک! این روزنامه، عقب ماندگی مفرط آن از تحولات روز است؛ بیچاره در حالی خواب طلایی «جبهه واحد رژیم آمریکا و پایتختهای سنی ـ عربی» و تعبیر آن توسط «رئیس جمهور رئالیست» آمریکا را می بیند که چنان که گفتیم، آمریکا رسماً دست رد به سینه رژیم زده و اوباما هم در سخنرانی شامگاه 19شهریور خود و اعلام استراتژی اش علیه داعش هیچ ذکری از رژیم به میان نیاورد.
از طرف دیگر، التماس و درخواستهای باند رفسنجانی- روحانی برای آویختن به دامان آمریکا حتی به بهای دست کشیدن از عمق استراتژیک نظام و حمایت نکردن این باند از دور سوم نخست وزیری مالکی در عراق و کوتاه آمدن ها درسوریه باز هم ”کدخدا“ هل من مزید می طلبد و خواستار گرفتن امتیازات هر چه بیشتر از رژیم است هم چنان که بعد از توافقنامه ژنو، آمریکا و آژانس بین المللی اتمی از رژیم می خواهند که زیر وبم برنامه اتمی را در زمینه موشکی را نیز افشا کند و از برنامه هایش در این زمینه نیز کوتاه بیاید.
اکنون دیگر مهم نیست که رژیم پای پاسخ دادن به این مطالبات می آید، زانو می زند و تقدیم می کند؛ یا طغیان می کند و با لگد زی میز مذاکره می زند؛ چرا که تفاوت این دو، تفاوت مرگ و خودکشی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر