دوستان عزیز، همانطور که می دانم عدۀ زیادی از شما در اینباره با
من هم عقیده اید که با رشد تکنولوژی و بوجود آمدن وسایل ارتباط جمعی نظیر
فیسبوک و توئیتر؛ دنیای جدیدی بنام دنیای مجازی برای ما بوجود آمده است. در
این دنیای بزرگ، ما امکانات تماس بسیار بیشتری از گذشته را با یکدیگر، و
نیز با مراکز گوناگون اجتماعی، مدنی و سیاسی داریم؛ و بنابراین به همان
نسبت از امکانات تاثیرگذاری بیشتری هم بر جهان برخوردار شده ایم.
اگرچه برخی از ما تلاش می کنیم تا از این امکانات جدید بخوبی استفاده کنیم، و آنها را در حد آگاهی و توانمان در جهت نزدیکتر شدن به اهداف مثبت و انسانی خود بکار بگیریم؛ ولی متاسفانه – و این نکتۀ مهمی است که لازم دانستم با شما در میان بگذارم – هنوز عدۀ زیادی از حاضرین در این رسانه های اجتماعی به دلایل گوناگون، اعم از عدم آگاهی لازم، بی اعتنایی به امور واقعی زندگی، و یا تظاهر به انساندوستی؛ عملاً آنگونه که شایسته است از این امکانات بوجود آمده استفاده نمی کنند.
آنچه که امروزه در میان اکثریت روشنفکران و مبارزین چپ بعنوان یک اصل پذیرفته شده است، تاکید به اهمیت نقش رویدادهای داخل کشور، و داشتن پیوند ارگانیک و تنگاتنگ با آنها از طرق مختلف؛ در جهت دستیابی به هر گونه تغییر مطلوب است. بنابراین، استفاده کردن از هرگونه امکانات نیز برای برقراری این پیوند، قدرت تاثیرگذاری و امکان تغییر را بیشتر می کند و رسیدن به اهداف نهایی ما را سرعت می بخشد.
ما در دنیای مجازی بوجود آمده از این امکان برخورداریم که تاثیراتی را بر امور جاری داخل کشور بگذاریم که در گذشته خیلی مشکلتر، و یا تقریباً غیرممکن بوده است. از جملۀ این امور مهم در دوران ما اعتصابات و تحصن های کارگری به دلایل گوناگون، مثل اعتراض به حقوقهای پایین، حقوقهای پرداخت نشده، بالا رفتن درصد کارهای قراردادی و موقت، و سایر فشارهای وارد شده به کارگران و قشر کم درآمد جامعه می باشند.
همچنین، دستگیری، حبس، مورد آزار و شکنجه قرار گرفتن کارگران فعال از جانب رژیم، و اعتصابات غذای این زندانیان در اعتراض به شرایط سخت تحمیل شده به آنها و خانواده هایشان که پیامد اینگونه اعتراضات هستند؛ از جملۀ عمده ترین مسائلی می باشند که پیگیری آنها، بخصوص از جانب فعالین خارج کشور و نهادهای بین المللی می تواند نقش بسیار موثری در پیشبرد اهداف مشترک ما، و نیز مورد توجه قرار گرفتن خواسته های آنان، و یا حتی آزادیشان ایفا کند.
استفاده از دنیای مجازی در حد توان ما و بنحو شایسته، با پررنگ کردن خواسته های به حق کارگران و زحمتکشان ایرانی، ظرفیت انجام چنین تاثیراتی را داراست؛ و این در عین حال برای ما خارج کشوریها چندان مشکل نمی باشد.
اما متاسفانه، شاهدیم که بسیاری از افراد حاضر در این عرصه ها بطور روزانه از صفحه های خود بعنوان منابعی برای ابراز وجودهای شخصی، و ارضاء کردن نیازهای منحصر به خویش استفاده می کنند. این افراد با اکتفا کردن به نوشتن متون تکراری، و عکسهای متعدد با مضمونات شخصی یا خانوادگی، عملا فیسبوک را مبدل به دنیای کوچک خواسته های درونی و فردی خویش کرده اند.
حال آنکه، ما تنها با یک تأمل و تعمق کوچک دربارۀ رفتار خود در عرصه های اجتماعی می توانیم پی به نقش کند کننده و مخرب چنین کارهایی در دنیای پیچیده و شبکه ای امروز ببریم. البته باید این را اضافه کنم که طرف سخن من تنها بسوی فعالین چپ و یا گروه و سازمان خاصی نمی باشد، بلکه خطابم به کلیۀ افراد انساندوست و آزادیخواه است. ما لازم نیست که کتابهای زیادی را خوانده باشیم، اشعار و یا نقل قولهای بسیاری را از بزرگان جهان از بر کرده باشیم؛ تا به این مهم پی ببریم که هنگامیکه کارگران مبارز ما در کشاکش های روزمرۀ زندگی و در اعتراض به اسفناک ترین شرایط هم طبقه ای های خویش دست به تحصن ها و اعتصابات می زنند، و یا در درون زندانهای مخوف رژیم برای ما بیانیه منتشر می کنند و اعتصاب غذا می کنند؛ پایبند بودن به ساده ترین اصول انسانی از ما می طلبد که امکانات خویش را با خواسته های ایشان همسو گردانیم و از آنها طوری استفاده کنیم که در مسیر اقدامات صحیح ایشان و دستیابی به آن اهداف قرار بگیرند.
فراموش نکنیم که عدم درک و توجه ما به این نکات، و اعمالی که در نتیجۀ اینگونه سهل انگاریها از ما سر می زنند؛ بسادگی می توانند در سوی مخالف با اهداف و خواسته های انسانی ما نقش ایفا کنند.
ما می توانیم با انجام کارهایی مانند پیگیری کردن فعالیتهای کارگران و فعالین داخل کشور، بازتاب دادن آنها در صفحه های اجتماعی خود، مشارکت در بحث های مربوط به امور مهم روز، و همچنین کارهای تبلیغاتی و ابتکاری ساده، مثل ساختن و انتشار عکسهایی با پیام های کوتاه و بامحتوا؛ و نیز جایگزین کردن موقت عکسهای پروفایل خود با عکسهای فعالین دربند داخل کشور، عملا نقشهای مثبتی بر حوادث مهم روز داشته باشیم، و زمینه های پیوند فعالیتها را با یکدیگر، و اقدامات منسجم تر و نیرومندتری را در جهت آزادی مردم از چنگال فشارهای روزافزون رژیم حاکم بر ایران بوجود بیاوریم.
فعالیتهای ما در عرصه های اجتماعی، چه در دنیای مجازی و چه در غیر از آن؛ خواسته یا ناخواسته تاثیراتی را بر دنیای فراتر از دنیای شخصی ما می گذارند. بنابراین شایسته است تا پیش از هر سخنی و عملی، دربارۀ آن تأمل کنیم.
برای گام برداشتن در جادۀ ناصاف انسانیت، لازم است تا درِ دنیاهای “خود” را بروی دنیای روشن آزادگی باز کنیم!
اگرچه برخی از ما تلاش می کنیم تا از این امکانات جدید بخوبی استفاده کنیم، و آنها را در حد آگاهی و توانمان در جهت نزدیکتر شدن به اهداف مثبت و انسانی خود بکار بگیریم؛ ولی متاسفانه – و این نکتۀ مهمی است که لازم دانستم با شما در میان بگذارم – هنوز عدۀ زیادی از حاضرین در این رسانه های اجتماعی به دلایل گوناگون، اعم از عدم آگاهی لازم، بی اعتنایی به امور واقعی زندگی، و یا تظاهر به انساندوستی؛ عملاً آنگونه که شایسته است از این امکانات بوجود آمده استفاده نمی کنند.
آنچه که امروزه در میان اکثریت روشنفکران و مبارزین چپ بعنوان یک اصل پذیرفته شده است، تاکید به اهمیت نقش رویدادهای داخل کشور، و داشتن پیوند ارگانیک و تنگاتنگ با آنها از طرق مختلف؛ در جهت دستیابی به هر گونه تغییر مطلوب است. بنابراین، استفاده کردن از هرگونه امکانات نیز برای برقراری این پیوند، قدرت تاثیرگذاری و امکان تغییر را بیشتر می کند و رسیدن به اهداف نهایی ما را سرعت می بخشد.
ما در دنیای مجازی بوجود آمده از این امکان برخورداریم که تاثیراتی را بر امور جاری داخل کشور بگذاریم که در گذشته خیلی مشکلتر، و یا تقریباً غیرممکن بوده است. از جملۀ این امور مهم در دوران ما اعتصابات و تحصن های کارگری به دلایل گوناگون، مثل اعتراض به حقوقهای پایین، حقوقهای پرداخت نشده، بالا رفتن درصد کارهای قراردادی و موقت، و سایر فشارهای وارد شده به کارگران و قشر کم درآمد جامعه می باشند.
همچنین، دستگیری، حبس، مورد آزار و شکنجه قرار گرفتن کارگران فعال از جانب رژیم، و اعتصابات غذای این زندانیان در اعتراض به شرایط سخت تحمیل شده به آنها و خانواده هایشان که پیامد اینگونه اعتراضات هستند؛ از جملۀ عمده ترین مسائلی می باشند که پیگیری آنها، بخصوص از جانب فعالین خارج کشور و نهادهای بین المللی می تواند نقش بسیار موثری در پیشبرد اهداف مشترک ما، و نیز مورد توجه قرار گرفتن خواسته های آنان، و یا حتی آزادیشان ایفا کند.
استفاده از دنیای مجازی در حد توان ما و بنحو شایسته، با پررنگ کردن خواسته های به حق کارگران و زحمتکشان ایرانی، ظرفیت انجام چنین تاثیراتی را داراست؛ و این در عین حال برای ما خارج کشوریها چندان مشکل نمی باشد.
اما متاسفانه، شاهدیم که بسیاری از افراد حاضر در این عرصه ها بطور روزانه از صفحه های خود بعنوان منابعی برای ابراز وجودهای شخصی، و ارضاء کردن نیازهای منحصر به خویش استفاده می کنند. این افراد با اکتفا کردن به نوشتن متون تکراری، و عکسهای متعدد با مضمونات شخصی یا خانوادگی، عملا فیسبوک را مبدل به دنیای کوچک خواسته های درونی و فردی خویش کرده اند.
حال آنکه، ما تنها با یک تأمل و تعمق کوچک دربارۀ رفتار خود در عرصه های اجتماعی می توانیم پی به نقش کند کننده و مخرب چنین کارهایی در دنیای پیچیده و شبکه ای امروز ببریم. البته باید این را اضافه کنم که طرف سخن من تنها بسوی فعالین چپ و یا گروه و سازمان خاصی نمی باشد، بلکه خطابم به کلیۀ افراد انساندوست و آزادیخواه است. ما لازم نیست که کتابهای زیادی را خوانده باشیم، اشعار و یا نقل قولهای بسیاری را از بزرگان جهان از بر کرده باشیم؛ تا به این مهم پی ببریم که هنگامیکه کارگران مبارز ما در کشاکش های روزمرۀ زندگی و در اعتراض به اسفناک ترین شرایط هم طبقه ای های خویش دست به تحصن ها و اعتصابات می زنند، و یا در درون زندانهای مخوف رژیم برای ما بیانیه منتشر می کنند و اعتصاب غذا می کنند؛ پایبند بودن به ساده ترین اصول انسانی از ما می طلبد که امکانات خویش را با خواسته های ایشان همسو گردانیم و از آنها طوری استفاده کنیم که در مسیر اقدامات صحیح ایشان و دستیابی به آن اهداف قرار بگیرند.
فراموش نکنیم که عدم درک و توجه ما به این نکات، و اعمالی که در نتیجۀ اینگونه سهل انگاریها از ما سر می زنند؛ بسادگی می توانند در سوی مخالف با اهداف و خواسته های انسانی ما نقش ایفا کنند.
ما می توانیم با انجام کارهایی مانند پیگیری کردن فعالیتهای کارگران و فعالین داخل کشور، بازتاب دادن آنها در صفحه های اجتماعی خود، مشارکت در بحث های مربوط به امور مهم روز، و همچنین کارهای تبلیغاتی و ابتکاری ساده، مثل ساختن و انتشار عکسهایی با پیام های کوتاه و بامحتوا؛ و نیز جایگزین کردن موقت عکسهای پروفایل خود با عکسهای فعالین دربند داخل کشور، عملا نقشهای مثبتی بر حوادث مهم روز داشته باشیم، و زمینه های پیوند فعالیتها را با یکدیگر، و اقدامات منسجم تر و نیرومندتری را در جهت آزادی مردم از چنگال فشارهای روزافزون رژیم حاکم بر ایران بوجود بیاوریم.
فعالیتهای ما در عرصه های اجتماعی، چه در دنیای مجازی و چه در غیر از آن؛ خواسته یا ناخواسته تاثیراتی را بر دنیای فراتر از دنیای شخصی ما می گذارند. بنابراین شایسته است تا پیش از هر سخنی و عملی، دربارۀ آن تأمل کنیم.
برای گام برداشتن در جادۀ ناصاف انسانیت، لازم است تا درِ دنیاهای “خود” را بروی دنیای روشن آزادگی باز کنیم!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر