یکشنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۹۳

دزدهای میلیاردی و مصونیت مقامی!

3:14:40 PM 1393/6/16
پرونده اختلاس محمدرضا رحیمی
پرونده اختلاس محمدرضا رحیمی


در نظام فاسد ولایت فقیه، نفس منصب و مقام، ”حق“ غارت ایجاد می کند و به چپاول، ”مشروعیت“ می بخشد. میزان غارت را نیز میزان نزدیکی به ولی فقیه یا به عبارت دیگر میزان «اعتقاد قلبی و التزام عملی به ولایت فقیه» مشخص می کند. از این رو وقتی که در جریان جنگ و جدالهای باندی، جزیی از پرونده دزدیهای آنها برملا می شود، آنها بدون آن که اصل مطلب را انکار کنند، فوراً سوابق خدمت خود به ولی فقیه یا منصب و مقام خود را مطرح می کنند.
این چنین است که بابک زنجانی خود را سرباز ولایت می نامد و رحیمی معاون احمدی نژاد می گوید ”من فقط محمدرضا رحیمی نیستم من معاون اول این نظام هستم“ و 34سال سابقه خدمت دارم و ”به این موضوع نباید ساده نگاه کرد! “
چپاول و دزدی مقامها از هر دو باند رژیم آن چنان سرسام آور است که حسین راغفر یکی از کارشناسان رژیم بعید می داند دولت روحانی جرأت افشای اسامی دزدها و مفسدین را داشته باشد.
به نظر می رسد دولت آخوند حسن روحانی از دو بابت عاجز است که اقدام به افشای پرونده دزدها واسامی آنان کنند، اولاً از این جهت که به قول معروف «گر حکم شود که دزد گیرند» باید همه سران و مهره های دانه درشت نظام را بگیرند و کل نظام ولایت را به محاکمه بکشند.
ثانیا دزدها آن چنان دانه درشت هستند که به قول همان کارشناس افشای اسامی دزدها به مثابه ”دست کردن در لانه زنبور است“ و برای دولت روحانی و کل نظام تبعات سیاسی دارد.
عمده تبعات سیاسی افشای اسامی دزدها هم این است که در این صورت کل نظام آخوندی زیر سؤال می رود.
کارگزار رژیم اشاره می کند که دزدی فقط در دولت احمدی نژاد که ”غارتگری را درحد کمال انجام داد“ نبوده بلکه همه دولتها دزد و فاسد بوده اند.
راغفر در گفتگو باخبرگزاری حکومتی ایلنا از قول وزیر اقتصاد و دارایی دولت آخوند حسن روحانی می گوید: ”به گفته وزیر اقتصاد و دارایی تنها 3 درصد واگذاریهای دولت گذشته طبق قوانین اصل 44 بوده است. البته واگذاریها تنها در دولت گذشته نبوده که مشکل داشته است در همه دولتها این مسأله بوده است، “این کارشناس رژیم به هزار فامیل تودرتو در زمینه دزدی و چپاول در نظام آخوندی که خودش آن را «سرمایه داری خویشاوندی» می نامد اشاره می کند.
به نوشته روزنامه مردم سالاری 15 شهریو 93: ”وی یکی از ویژگی های اقتصاد کشور را سرمایه داری خویشاوندی دانست و افزود: بسیاری از این واگذاریها به آشنایان و نازل تر از قیمت واقعی صورت گرفته است که این امر یکی از مولفه های سرمایه داری خویشاوندی است. فرآیندی که منجر به ثروتمند شدن یک شبه قوم و خویش مسئولان می شود“.
وی به فساد و دزدی در دولت روحانی هم اعتراف می کند و ضمن اشاره به این که در نظام جهمنی ولایت فقیه مدعی العمومی برای اموال به تاراج رفته مردم وجود ندارد می افزاید: ”متأسفانه برخی از مسئولان دولت یازدهم هم تا حدودی دستشان در تجارت است و تعارض منافع بین افرادی که خود همزمان سیاستگذار و فعال اقتصادی هستند وجود دارد که این مانع برخی پیگیریها می شود“.
 این کارشناس رژیم تصریح می کند که مسئولان رژیم مقررات را با منافع اقتصادی خود و به مقتضای دزدی و غارت خود ا زاموال مردم تنظیم می کنند و ”در موضع سیاست گذاری به دنبال تأمین منافع خود هستند. “.
توصیف قاب عکس نظام در دزدی وچپاول را ذکر خیر! چند تن از دزدها در نظام آخوندی وبه نقل از روزنامه خود رژیم تکمیل می کند ”نام مشایی آن قدر برای دولت حاشیه ایجاد کرد تا بی سابقه ترین اتفاق در دولتهای پس از انقلاب، یعنی سؤال از رئیس جمهور نیز به نام محمود احمدی نژاد رقم بخورد. نام مشایی در بسیاری از پرونده های تخلف مالی، از زنجانی گرفته تا قراردادهای نفتی به چشم می خورد. از دوران مشایی به بعد، معاونان اول احمدی نژاد هم چنان با حاشیه به سر برده اند، یا در دادسرا پرونده داشته اند، یا شاکی خصوصی شده اند، یا شکایتهای مالی و اخلاقی و تهمتهای مالی به آنها زده شده است (مردم سالاری 15شهریور93).
از جمله در ”دوره کرباسچی (شهردار رژیم در تهران در زمان دولت رفسنجانی ویکی از کارگزاران وابسته به رفسنجانی)، گردش مالی شهرداری تهران به خاطر فروش گسترده تراکم و پروژه های عمرانی، حجم چند برابری پیدا کرد. پرونده های مالی این دوره از شهرداری جایی بود که قوه قضاییه (بخوانید باند مقابل) دست روی آن گذاشت و چند سالی عضو ارشد کارگزاران سازندگی را راهی زندان کرد. دهه های بعد، با تکراری شدن خبر اختلاس های کلان، اسکله های شبه خصوصی و حق دلالی قراردادهای نفتی، نام هایی چون شهرام جزایری، محمود رضا خاوری و بابک زنجانی در کنفرانس های خبری قوه قضاییه به مردم معرفی شدند، فسادهای مالی گسترده جامعه را بهت زده کرد، درآمد شگفت آور چند میلیارد دلاری بابک زنجانی، اختلاس 3هزار میلیارد تومانی را تبدیل به پول خرد کرد“ (ابتکار15شهریور93).
این چنین است که در نظام غارتگر و دزد پرور آخوندی سلسله به هم پیوسته ای از چپاولگران و غارتگران اموال مردم پرورش می یابند و بالا می آیند که با دزدیهای نجومی جیب مردم را آن چنان خالی می کنند که کارشناسان و رسانه های رژیم را نیز از عاقبت کار به وحشت می اندازند. واقعیت این است که مردم غارت شده و هستی از دست داده و ارتش گرسنگان با شنیدن خبرهای این غارتگریهایی که حتی خود روحانی هم آنها را «شگفت آور» می خواند، سراپا شعله ور از خشم و نفرت، دیر یا زود، و البته زود، سیل آسا و با امواجی کوبنده بر این رژیم سراپا فاسد خواهند تاخت و آن را از ریشه برخواهند انداخت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر