خلع ید از رژیم ایران، یگانه راه حل بحران عراق حضار محترم!
به
همه شما و مهمانان گرامی درود می فرستم. یک سال پس از حماسه سر خفام اشرف و
اعدام جمعی 52 مجاهد سرفراز، در حالی که خونهای پاک و پرارج آنها هم چنان
می جوشد و راه می گشاید، دولت آدمکشان دست نشانده ولایت فقیه در بغداد،
ساقط شده است؛ اما مجاهدین و مقاومت ایران، استوار و مستحکم و شکوفان،
پابرجا مانده و می مانند تا روزی که کاخ ستم ولایت فقیه را از بنیاد
براندازند.
در 11سال گذشته، فاشیسم ولایت فقیه برای حفظ سلطه خود در عراق، به هر تبهکاری و جنایتی دست زد؛
از
قلع و قمع جنون آسای مردم عراق، تا محاصره ضد انسانی و حملات پی درپی علیه
اشرف و لیبرتی. اما سرانجام بزرگترین شکست رژیم در همان عراق رخ داد و
آثار دوران پایانی و جام زهر سرنگونی قبل از هر کجا و بیشتر از هر جا در
عراق ظاهر شد.
تا چند هفته پیش، مماشاتگران و متحدان ولایت فقیه در
ماندگاری مالکی کمترین تردیدی به خود راه نمی دادند. اما در میان بهت و
ناباوری آنها تمام امیدشان یکسره برباد رفت. پس بی تردید، برج و باروی
خامنه ای نیز، فرو خواهد ریخت.
هم چنانکه ارتش مالکی از هم پاشید، سپاه پاسداران ولایت فقیه نیز در برابر توفان اراده ملت ایران دوام نخواهد آورد.
دوستان عزیز!
به
مناسبت این وقایع بی سابقه و پیامدهای آن ـ که از رژیم ولایت فقیه در
تهران، تا اوضاع سراسر خاورمیانه و سیاستهای اروپا و آمریکا را تحت تأثیر
قرار داده ـ یادآوری برخی نکات زیر را ضروری می دانم:
1 ـ سقوط
مالکی یک ضربه استراتژیک بر نظام ولایت فقیه بود. رژیم آخوندها تا روز آخر
از هیچ تلاشی برای حفظ مالکی فروگذار نکرد. اما سرانجام جبهه گروه های تحت
امرش در عراق، تحت فشار قیام و مقاومت مردم عراق از هم گسیخت و مالکی را
کنار زد. در نتیجه، تکیه گاه اساسی این رژیم برای صدور بنیادگرایی در منطقه
و آرایش آن در جایی که در آن خط بسته بود، درهم شکسته است. حال اگر چه
خامنه ای و مالکی با تمام قوا تلاش می کنند آب رفته را به جوی بازگردانند،
اما بازگشت این رژیم به تعادل پیشین در عراق، دیگر ناممکن است.
2 ـ
دولت جدید عراق با میزان دوری جستن از رژیم ولایت فقیه به آزمایش کشیده می
شود. در این زمینه، رهبران ملی و مذهبی، شورای عشایر و هیأت علمای مسلمین
عراق، خواستار پاکسازی نهادهای نظامی و امنیتی از عوامل رژیم آخوندها
هستند. توقف بمباران غیرنظامیان، آزادی زندانیان سیاسی به ویژه زنان و
زندانیان اهل سنت، بازگشت آوارگان و انحلال تمامی شبه نظامیان، در
صدرخواسته های آنهاست. همچنین بر تشکیل یک دولت فراگیر ملی با سهیم کردن
نمایندگان واقعی همه بخشها و گرایشهای جامعه عراق، و برگزاری یک انتخابات
واقعاً آزاد، تحت نظر ملل متحد و به دور از سلطه رژیم ایران، تأکید کرده
اند.
3 ـ آدمکشی و شقاوت گروه داعش در عراق و سوریه، کشتار
ایزدیها، سرکوب و تحقیر مسیحیان و زنان و سربریدن خبرنگاران بیگناه در
منتهای قساوت توسط این گروه، وجدان مردم جهان را جریحه دار کرده است.
به
همین صورت، باندهای تروریستی تحت امر رژیم ایران در عراق، مانند عصائب ،
کتائب و 9 بدر با قتل عام مکرر زندانیان، انفجار مساجد و کشتار نمازگزاران
در ابعاد وحشتناکی به قتل و غارت و ارعاب مشغولند.
اما روشن است که رشد
و گسترش این جریانهای افراطی و تروریستی و ضداسلامی، قبل از هر چیز، ناشی
از سلطه رژیم ایران بر عراق و سیاستهای سرکوبگرانه مالکی علیه اهل تسنن
است. از این رو، هر چند مقابله با داعش امری مطلقا ً ضروریست، ولی این
مقابله بدون خلع ید از رژیم ولایت فقیه و باندهای تروریستی اش در عراق، آب
در هاون کوبیدن است.
4 ـ بی عملی دولتهای غرب و مشخصاً ایالات
متحده، در قبال جنایات ضدبشری اسد و جانبداری 8ساله آنها از مالکی در تولید
و رشد افراطی گری نقش جدی داشته است. این بی عملی باعث شده است که رژیم
ایران پس از سوریه و عراق و لبنان و فلسطین، یمن را صحنه تاخت و تاز خود
کرده و انبوهی آخوند و پاسدار به این کشور صادر کرده و بخشهای وسیعی از آن
را عملاً به اشغال خود در آورده است.
آتش تروریسم که امروز خاورمیانه
را فرا گرفته، بهایی است که ایالات متحده به خاطر کوتاه آمدن در برابر
مستبدان، به ویژه رژیم ایران، از جیب ملتهای ما پرداخته است.
پرزیدنت اولاند به درستی گفت که ما نباید بین دو بربریت که از یکدیگر تغذیه می کنند، یکی را انتخاب کنیم.
و من اضافه می کنم که دومی محصول اولی و زیر چتر خمینی و فاشیسم دینی ولایت فقیه، بزرگ شده است.
5
ـ رژیم ایران، با همراهی ریاکارانه با خواست جهانی برای مقابله با داعش، و
با تکرار سناریوی سال 2003، می خواهد به بهانه کمک به آمریکا، سلطه ضربه
خورده خود در این کشور را ترمیم کند. تأکید می کنم که سهیم کردن رژیم ایران
برای مهار بحران عراق، موجب افزایش خطر داعش و افتادن از چاله به چاه است.
6 ـ فجایع امروز در عراق، از آنجا ناشی می شود که آمریکا رژیم
ایران را در حاکمیت عراق سهیم کرد و با خروج نیروهای خود، این کشور را
عملاً به شبه نظامیان ملایان واگذار کرد. بنابراین هشدار می دهم. کسانی که
با نادیده گرفتن این فاجعه، باز هم خواهان نقش دادن به ولایت فقیه در مهار
بحران عراق هستند، فاجعه بزرگتری را تدارک می بینند. مگر این رژیم با شبه
نظامیان آدمخوار خود در عراق، هر روز مردم این کشور را سلاخی نمی کند؟ پس
چگونه ممکن است دسته آدمکشان، صلح بانی کنند و دسته دزدان، به نگاهبانی
بپردازند؟
7- در کوران بحران عراق، آخوندهای حاکم با انواع
فریبکاری می خواهند برون رفتی از بن بست اتمی پیدا کنند. می خواهند یا
امضای توافقنامه نهایی را به تأخیر بیندازند یا خواستهای خود را به
توافقنامه نهایی تحمیل کنند؛ به نحوی که راه برای دستیابی آنها به بمب اتمی
باز بماند. هشدار می دهم هر توافقی که شامل اجرای کامل قطعنامه های شورای
امنیت، توقف کامل غنی سازی و پذیرش بازرسیهای سرزده نباشد، راه دستیابی به
بمب اتمی را برای رژیم باز نگاه می دارد.
8 ـ کانون افراطی گری و
بنیادگرایی اسلامی در جهان امروز، تهران تحت حاکمیت رژیم ولایت فقیه است.
راه حل فرهنگی و ایدئولوژیک این پدیده شوم، تمرکز بر اسلام دموکراتیک است.
آنتی تز بنیادگرایی و افراطی گری، یک برداشت بردبار از اسلام است که منادی
برابری زن و مرد و مدافع آزادی، دموکراسی و حقوق بشر و خواستار عدالت
اجتماعی است. این همان اسلامی است که مسعود به خصوص در 36سال حاکمیت
ارتجاع، بر آن پای فشرد و به مردم ایران نشان داد که خمینی و باندهای
جنایتکار وابسته به او نه مسلمانند و نه شیعه، بلکه دشمن اسلام و سایر
ادیان هستند.
به لحاظ سیاسی هم، عراق فقط یک راه حل دارد؛ آن هم خلع ید از رژیم ولایت فقیه است.
9-
در همین ایام، دولت مالکی برای راضی کردن خامنه ای، در یک انتقام گیری
حقیرانه، به خاطر ضربه اساسی که در عراق خورده است، اذیت و آزارهای خود
علیه مجاهدین در لیبرتی را افزایش داده تا با قطع برق و سوخت و خدمات پزشکی
و سایر مایحتاج، آنها را به خیال خود از پای در بیاورد.
هفته پیش در
سفر وزیر خارجه آخوندها به بغداد، اعضای شورای عالی امنیت آخوندها به خاطر
تشدید محاصره لیبرتی، از مشاور امنیتی مالکی سپاسگزاری کرده و تأکید کردند
که علاوه بر آب و برق و سوخت، تمام خدمات کمپ لیبرتی را متوقف کنید تا
مجاهدین به ستوه بیایند.
مالکی و رژیم آخوندی در روزهای باقیمانده
مالکی با این فشارها، می خواهند به ما بگویند که هنوز در عراق هستند و ما
می گوییم که درست به همین خاطر باید ریشه کن و خلع ید شوند. و باید بدانند
هیچ یک از این فشارها بر اراده مجاهدان اثر نخواهد کرد؛ به عکس، هم عزم
مجاهدین و هم کارزار اشرف نشانها در سراسر جهان را مضاعف می کند.
10 ـ
در این جا اعلام می کنم: به رسمیت شناختن و محترم شمردن حقوق پناهندگی
مجاهدان آزادی در لیبرتی که کمیساریای عالی پناهندگی ملل متحد و
پارلمانترهای عراق و سایر کشورهای جهان، بارها بر آن تأکید کرده اند، معیار
مهمی در مورد رفتار دولت جدید در عراق است.
چنان که رهبر مقاومت مسعود
رجوی گفته است: «تنظیم رابطه با دیکتاتوری دینی ایران، مشخصه اصلی و خط
قرمز جبهه بندی نیروهای سیاسی در عراق است. زیرا دموکراسی در عراق و
دموکراسی در ایران، در این موقعیت ژئوپلیتیکی و در این برهه تاریخی، لازم و
ملزوم و تضمین یکدیگرند».
پس از سقوط دولتی که در 8سال گذشته، مجاهدین
را با محاصره و حمله های وحشیانه به شهادت رساند، اکنون زمان خاتمه این
محاصره ضدانسانی است.
دولت آمریکا و ملل متحد به خاطر تعهدات مکتوب و
مکررشان، باید از دولت جدید عراق بخواهند امنیت و حفاظت ساکنان را تضمین
نموده، موانع موجود در مقابل تأمین الزامات امنیتی را بردارد، دسترسی
آزادانه به خدمات پزشکی و لجستیکی را تضمین کند، 7 گروگان اشرفی را آزاد
کند و با استقرار یک واحد کلاه آبی ملل متحد در لیبرتی و تحقیقات ملل متحد
درباره 6 قتل عام موافقت کند و مسئولان این همه جنایت را در قبال عدالت
قرار دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر