شنبه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۹۴

چرا باید از جاسوسی آن‌لاین بیمناک باشیم؟

مراقبت اینترنتی بسیاری از کاربران با جاسوسی دولت‌ها از ارتباطات دیجیتال مخالفت ندارند، با این
استدلال که: «من چیزی برای پنهان کردن ندارم٬ پس از این‌که زیر نظر باشم نمی‌ترسم.» هفت استدلال علیه این استدلال را در این مطلب بخوانید.

مراقبت اینترنتی در کمین شهروندان
صحبت از حریم خصوصی در دنیای دیجیتال و اقدامات گسترده دولت‌ها برای جاسوسی ارتباطات دیجیتال که به میان می‌آید٬ حتی در زمانه‌ای که ادوارد اسنودن جزئیات شوکه‌کننده‌ای درباره این ماجراها منتشر کرده٬ تصور بسیاری از کاربران این است که: «اگر چیزی برای پنهان کردن نداری٬ نباید هراسی از رهگیری و تجسس داشته باشی٬ چون مجرم نیستی و کسی کاری به کارت نخواهد داشت.»

استدلالی که گرچه در نگاه اول ممکن است قانع‌کننده به نظر برسد٬ اما ضعف‌های آشکاری دارد که ناشی از نادیده گرفتن جزئیاتی مهم از دنیای ارتباطات و تحولات زمانه است. سازمان عفو بین‌الملل از مخاطبانش درباره این استدلال نظرخواهی کرده و چکیده‌ای از تاثیرگذارترین استدلال‌های آنها را در قالب مقاله‌ای منتشر کرده است.

در این مطلب می‌توانید ۷ استدلال مهم کاربران در برابر این استدلال فراگیر اما نادرست دیگر کاربران را بخوانید تا بتوانید با آگاهی و تسلط بیشتری به جوانب موضوع بنگرید.

۱) «حریم خصوصی باید حق طبیعی هر فردی باشد٬ مگر در شرایطی که کاری انجام شده که به‌وضوح شک‌برانگیز بوده است»

کارین دیویسون می‌گوید معمولا دولت‌ها تجسس ارتباطات را به صورت هدفمند انجام می‌دهند: آنها یک شخص یا گروه را به دلایل موجه زیر نظر قرار می‌دهند. برای انجام این کار آنها باید مجوز ویژه‌ای از سوی دادگاه دریافت کنند تا مثلا بتوانند فعالیت‌های شخصی خاص را در اینترنت موشکافانه بررسی کنند تا موارد مجرمانه را بیابند.

امروز همه ارتباطات ما رصد می‌شود بدون این‌که هیچ شک موجهی نسبت به کاری که می‌کنیم وجود داشته باشد. دولت‌ها همه ما را مظنون و مجرم بالقوه می‌پندارند و همه جزئیات زندگی‌مان را زیر نظر دارند٬ در حالی که ما امکانات حقوقی بسیار اندکی برای کنترل فعالیت آنها در اختیار داریم.

۲) «یعنی حتی با این‌که دیگران با وب‌کم یا دوربین موبایل٬ حمام و اتاق خواب شما را زیر نظر بگیرند هم مشکلی ندارید؟»

اولف کارسن می‌گوید: شاید فکر کنید به حریم خصوصی اهمیت چندانی نمی‌دهید٬ اما واقعیت این است که در بسیاری از موارد ناخواسته حریم خصوصی را تضمین‌شده می‌خواهید. همه ما هر روز در خانه‌هایمان کارهایی می‌کنیم که از انجام دادن‌شان در برابر دیگران می‌پرهیزیم.

این به این خاطر نیست که لزوما چیزی برای پنهان کردن داریم. ما این کار را نمی‌کنیم چون بخش‌هایی از زندگی را می‌خواهیم که خصوصی نگه داریم. جان اولیور به تازگی نشان داد که وقتی موضوع جاسوسی مثلا با مشاهده بدن عریان شهروندان گره بخورد٬ تا چه اندازه برای شهروندان حساسیت‌برانگیز می‌شود. واقعیت این است که کمتر کسی از این‌که عوامل دولت بتوانند خصوصی‌ترین عکس‌هایش را به سادگی ببینند احساس راحتی می‌کند.

۳) «خواست احترام به حریم خصوصی لزوما به این معنی نیست که من چیزی برای پنهان کردن دارم»


ارل والش می‌گوید جاسوسی گسترده و فراگیر روی ارتباطات دیجیتال شهروندان٬ تهاجمی بی‌سابقه از سوی دولت به حریم شهروندان است. در هیچ برهه‌ای از تاریخ ما با دادن چنین حقی به دولت‌ها موافقت نکرده‌ایم؛ که بتوانند همه ما را زیر نظر بگیرند تا امنیت‌مان را تامین کنند. تصور کنید که از فردا به ما بگویند می‌خواهند در اتاق نشیمن‌مان دوربین نصب کنند٬ یا زیر میزهای همه کافی‌شاپ‌ها میکروفن بگذارند تا مطمئن شوند که می‌توانند جرم را کشف و مجرمان را از این طریق پیدا کنند.

این دقیقا معادل همان کاری است که دولت‌ها دارند در دنیای آنلاین می‌کنند. این تعدی فاحشی از سوی ارباب قدرت است و ما هر بار با گفتن «چیزی برای پنهان کردن ندارم» بر آن مهر تایید می‌زنیم. شاید بهتر است به جای آن بگوییم: «من چیزی برای پنهان کردن ندارم٬ اما زندگی خصوصی من هیچ ارتباطی به شما ندارد.»

۴) «این استدلال شاید معتبر باشد در صورتی که با سیاست‌ها و چشم‌اندازهای دولت حاکم بر کشورتان کاملا موافق باشید»


کیت گولدینگ می‌گوید حریم خصوصی هم همانند حق اعتراض و تظاهرات٬ حقی است که تا وقتی از ما سلب نشود و از کف‌اش ندهیم اهمیت‌اش را درک نمی‌کنیم. در طول تاریخ بارها از اطلاعات ظاهرا بی‌اهمیت درباره افراد بعدها در لحظات حساس علیه‌شان استفاده شده و زندگی‌شان را بر باد داده است.

شما ممکن است با دولتمردان حاکم بر کشورتان هم‌سو باشید و به آنها اعتماد کنید که فقط در جستجوی مجرمان‌اند و با داده‌های خصوصی شما کاری ندارند٬ اما اگر با جابجایی‌های سیاسی اوضاع دستخوش تغییرات اساسی شد و به چپ یا راست چرخید چه می‌توانید بکنید؟ در چنین شرایطی کسی که در قدرت است می‌تواند از داده‌های جمع‌آوری شده برای سرکوب استفاده کند. آنها می‌توانند با همان داده‌ها روزنامه‌نگاران٬ کنشگران مدنی٬ مخالفان و همه اقلیت‌ها را تحت فشار و ستم قرار دهند.



شورای امنیت ملی ایالات متحده در گردآوری اطلاعات خصوصی هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد شورای امنیت ملی ایالات متحده در گردآوری اطلاعات خصوصی هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد
۵) «این استدلال بر پایه این فرض شکل گرفته که همه آنها که ما را زیر نظر دارند حسن نیت دارند»
رولند اسلویس می‌گوید شما ممکن است تصور کنید که هیچ کار اشتباهی انجام نداده‌اید٬ اما با ایمان کور به کسانی که داده‌های شما را زیر نظر دارند این فرصت را به آنها می‌دهید که همین فکر را بکنند.

همان‌طور که اسنودن گفت: «این افراد (در آژانس امنیت ملی آمریکا) در جستجوی مجرمان هستند. شما ممکن است بی‌گناه‌ترین فرد در جهان باشید٬ اما وقتی کسی برنامه‌ای را برای کشف الگوهای ارتکاب جرم بر مبنای داده‌های دیجیتال طراحی کرده٬ در جستجوی شما نیست٬ در جستجوی مجرم است٬ بر اساس همان تعاریفی که در برنامه‌ها آمده است.»
۶) «آیا واقعا قصد دارید تا ابد به همین زندگی غیرمعقول و یکنواخت ادامه دهید و همواره مطیع باشید؟»

شواهد نشان می‌دهد که شما وقتی می‌دانید تحت نظرید رفتارتان تغییر می‌کند. چنانچه از الگوها و شیوه‌های رایج در دنیای اینترنت آگاهی بیشتری پیدا کنیم، قطعا در دنیای آنلاین محتاطانه‌تر عمل خواهیم کرد.

چه بسا از بیان کردن چیزهایی که گمان کنیم جنجال‌برانگیز هستند، بپرهیزیم و تن به خودسانسوری دهیم که مبادا برداشت نادرستی از گفته‌هایمان شود. نتیجه این است که جوامع بیش از پیش صرفا به تایید وضع موجود خواهند پرداخت و هیچ‌کس حکومت مستقر را به چالش نخواهد کشید.

۷) «اگر چیزی برای پنهان کردن نداریم٬ پس چرا دائم زیر نظریم؟»

خلاصه این‌که بهترین واکنش به «من چیزی برای پنهان کردن ندارم» این خواهد بود که: «اگر واقعا من جرمی مرتکب نشده‌ام٬ پس چرا حریم خصوصی‌ام بی‌وقفه نقض می‌شود؟»


  • تاریخ 01.05.2015
  • نویسنده EN

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر