جمعه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۹۴

کارگران بهانه جنگ قدرت

اخبار - - ايران
تاريخ: PM 3:03:39 1394/2/11

روحانی - خامنه ای




آخوند روحانی در روز هشتم و خامنه‌ای ولی‌فقیه ارتجاع در روز نهم اردیبهشت، در نمایشهایی که به‌مناسبت روز کارگر ترتیب داده شده بود، راجع به کارگران صحبت کردند. اولین سوالی که به ذهن می‌رسد این است که چرا هم خامنه‌ای و هم رئیس‌جمهور رژیم با فاصله 24ساعت به این موضوع پرداختند؟
قبل از هر مسأله‌ای علت در وزن و اهمیت کارگران و زحمتکشان در جامعه امروز ایران، به‌عنوان عظیمترین بخش جامعه ایران است. جامعه‌ای با جمعیتی بالغ بر 12میلیون نفر (کارگران و زحمتکشان شهری) که با خانواده‌هایشان، جمعیتی در حدود 50میلیون نفر را تشکیل می‌دهند.

طبعا هیچ رژیمی حتی اگر به‌اندازه رژیم آخوندی هم ضد کارگران و زحمتکشان باشد، نمی‌تواند به چنین جمعیت و نیرویی، حتی به‌صورت ظاهر هم که شده، بی‌اعتنا باشد. به‌خصوص که در حال حاضر کارگران ناراضی‌ترین و عصیانی‌ترین بخش جامعه هستند. آن‌چنان که روزنامه حکومتی ابتکار هشدار می‌دهد که بی‌توجهی به مطالبات کارگران می‌تواند تبعات اجتماعی و حتی سیاسی داشته باشد.

روشن است که اگر از ظرفیت اعتراضی و انفجاری در جامعه ایران صحبت شود، عمده این ظرفیت که تماماً علیه رژیم است در جامعه کارگری متراکم و متمرکز است. واقعیت این است که کارگران ایران هیچ وقت مثل امروز، این طور زیر انواع فشارها نبودند، از سرکوب و فشارهای سیاسی تا فشارهای اقتصادی؛ مسأله‌ای که هردو باند رژیم آخوندی، از این وضعیت خبر دارند و هر کدام به شیوه خود در پی مقابله با این نیروی انفجاری و مهار و خنثی کردن آن هستند.

به عبارت دیگر اگر‌چه هر دو باند رژیم به‌دلیل ماهیت استثمارگرانه و ضدکارگری، با هم اختلافی در سرکوب کارگران ندارند ولی بر سر نحوه سرکوب و یا به گفته خودشان راههای متفاوت برای برخورد با بحرانهایی که گریبانگیر رژبم است از جمله مسأله کارگران، با هم اختلاف و تضاد منافع دارند. چنان‌چه در سخنان روحانی و خامنه‌ای این رودررویی کاملاً مشهود است.

روحانی در سخنرانی روز سه‌شنبه خود خطاب به کارگران، حل همه مشکلات را به رفع تحریمها در نتیجه مذاکرات گره زد و وعده داد: با توافق نهایی که در ماههای آینده امکانپذیر است شرایط تولید و وضعیت کارگران درست می‌شود. خامنه‌ای درست در نقطه مقابل روحانی گفت: کلید حل مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست، در داخل کشور است.

روحانی همچنین در مقام جوابگویی به ولی‌فقیه ارتجاع، در سخنرانی شیراز نیز گفت: آنهایی که می‌گویند نگاه ما به بیرون است، نخیر، نگاه ما اول به آسمان و بعد به مردم است!

اما گذشته از دجالگری که در رگ و پوست این رژیم است، در واقع هیچ کدامشان، راه‌حلی ندارند. چرا که مذاکرات فعلاً چشم‌اندازی ندارد، و اگر توافقی هم صورت بگیرد و خامنه‌ای ولی‌فقیه ارتجاع زهر اتمی را بخورد، همه می‌دانند که رفع تحریمها، حداقل 10، تا 15سال و بیشتر زمان می‌برد!

سخنان خامنه‌ای در مورد نگاه به داخل که لابد منظورش شعار بی‌محتوایی به نام اقتصاد مقاومتی است، به‌اندازه حرفهای روحانی پوشالی است. منظور از اقتصاد مقاومتی هم، لابد قبضه باز هم بیشتر امور اقتصادی توسط سپاه پاسدارانی است که سرنخ آنها دست ولی‌فقیه ارتجاع است!

دعوای بین خامنه‌ای و روحانی بر سرنحوه غارت، سهم از غارت و بر سر چگونگی سرکوب و ابزار سرکوب است که خود را در بیان دوخط سیاسی متفاوت نشان می‌دهد.

روحانی می‌خواهد این کار را با رنگ و روغن غربی پسند پیش ببرد، و خامنه‌ای با رنگ و روغن شرعی و فقهی. جنگ بین آنها از آنجا که بر سر منافع و قدرت است بسیار جدی است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر