دوشنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۹۴

ضرب و شتم مسعود كنعانی توسط نيروهای امنيتی در اهواز ونامه وی

14 ارديبهشت 1394 - 

بر اساس گزارش رسيده از اهواز روز جمعه مسعود كنعاني فعال محيط زيست كه در منطقه بروال در نزدیکی فرودگاه بین المللی اهواز در حال تهيه گزارشي بود مورد هجوم نيروهاي امنيتي موتورسوار قرار گرفته و ضمن ضرب و شتم وي، دوربين عكاسي وي را نيز شكستند.


قسمتی ازنامه مسعود کنعانی فعال محیط زیست واجتماعی  زیست و اجتماعی  :

سلام به دوستان و اساتيد عزيزو ارجمند

با كمال تأسف به اطلاع مى رسانم؛
اينجانب مسعود كنعانى كه دغدغه هميشگى ام حفاظت و صيانت از محيط زيست و ثروتهاى طبيعى خدادادى بوده و همواره قلمم در اين راستا به تحليل، آسيب شناسى ونقد عملكرد برخى مسئولان و يا سازمانهاى تخريب گر و سهل انگار در اين زمينه پرداخته است .متأسفانه امروز يازدهم ارديبهشت ماه حوالى ساعت ١٩ عصر و در حالى كه خانواده نيز همراهم بودند در اقدامى زشت و تأسف برانگيز مورد اهانت ، ضرب و تهديد دو نفر موتورسوار ناشناس قرار گرفتم.
بنده به همراه خانواده از كوى فرهنگيان اهواز به قصد عبور از جاده باّريكه منطقه بروال ( على آباد) به سمت جاده فرودگاه در حال حركت بودم كه باتوجه به دغدغه ها و حساسيتى كه هميشه نسبت به آلودگيهاى محيط زندگى خود و همشهريانم داشته ام با صحنه هاى بسيار تلخ و در حقيقت فاجعه بارى ازآلودگى در قلب كلانشهر اهواز روبرو شدم!
بلافاصله توقف نموده و آغاز به تصويربردارى از فاضلابهايى نمودم كه اين منطقه مسكونى را احاطه كرده است.آلودگى از هرنوعش در اين مكان و در نزديكترين فاصله با محل زندگى مردم مشاهده مى شود.
با كمال تأسف و پوزش از محضر برادران و خواهران فرهيخته ام بعرض ميرساند در همين لحظات كه درحال انجام وظيفه و تعهد اخلاقى و انسانى خويش بعنوان يك دوستدار زندگى سالم در محيطى مسكونى و در فاصله چندين متر با خانه هاى همشهريانم ايستاده بودم، ناگهان موتورسيكلتى با دو سرنشين بسرعت وهمراه با فرياد سرنشينانش خود را به من رسانيد.
برداشت اوليه ام اين بود كه جواناني هستند وبراى آزادسازى انرژى انباشته شده جوانى خود ،در اين مكان به تفريح مشغولند اما در يك چشم به هم زدن اين برداشت غلط از آب درآمد و مواجه با هجوم وحشيانه،غيرانسانى وبه دور از هرگونه ادب و اخلاق اين افراد به سمت خود گشتم.

يكى از آنها بدون رعايت حرمت وحريم خانواده ام كه درون خودرو ودر انتظار پايان
كارم بودند به سمت خودرو هجوم آورد و بلافاصله پشت فرمان قرار گرفت وديگرى با يك دست يقه ام و با دستى ديگر موبايل من را به زور از دستم مى كشيد!

قبل از هر سؤال و جوابى فقط ناسزا و اهانت هاى ركيك بود كه از سوى اين افراد و در حضور خانواده ام نثار بنده مى شد.
لباس شخصى ، نوع موتورسيكلت آنها و كلام بى ادبانه و حركتهايى چون چماق بدست داشتن وبوسيله آن تهديدكردن مرا به برداشت دوم سوق داد كه اينها قصد اخاذى و راهزنى دارند و براى اينكه آسيبى به خانواده نرسد، بهتر است مقاومت نكرده و اتومبيل و موبايل را تقديم نمايم تا شايد خانواده را از اين ترس مطلق و شرايط روحى ناگوار خارج نمايم...اما با كمال تأسف اين برداشت و گمان هم ثانيه هايى بعد به ابطال رسيد..آن گاه كه بعد از تقلاها و مقاومتهايم و تلاش خانواده براى تماس با پليس ١١٠ آقايان به زبان آمده و خواهان ضبط موبايل و هدايت خودرو به مقصد مورد نظر خويش بعلت عكاسى اينجانب از فاضلابها و محل پسماند هاى متعفن و آلوده ايى كه در وسط شهر و در دل يك منطقه مسكونى اما نزديك چاههاى قديمى و بهره بردارى شده نفتى قرار دارد.!!

با فهميدن قصد و هدف مهاجمان از آنها خواستم بدون ارعاب زن و بچه ها و درفضايى آرام من آماده هرگونه همكارى باشما هستم و در قبال ارائه كارت شناسايى موبايل و مدارك مورد نيازتان را تقديم خواهم كرد كه با پاسخ تند ، اهانت و ضرب روبرو شدم و كارت ملى مرا به زور گرفته و مشخصات را ثبت كردند.
بعد از درخواست من براى تماس با مسئولين شركت نفت و شركت ملى حفارى يا مسئولان حراست اين شركتها براى روشن شدن موضوع و همچنين اصرار من بر تماس با يكى از مسئولان استانى و لزوم حضور ايشان يا نماينده ايى از جانب وى براى مشاهده ماوقع، خوشبختانه مهاجمان كوتاه آمده ليكن با تهديد همراه با تحقير گفتند: امشب در خانه منتظر ما باش!

هرچند در اين ماجرا اهانت بسيارى به من شد و حضور خانواده ام را حرمتى ننهادند و براى انجام كارى فرهنگى و بنفع عموم بدون هيچ دليل و توجيه منطقى در جايى كه هر كسى از اهالى حتى از درون خانه خود قادر به تصويربردارى مى باشد...مورد آزار و اذيت قرار گرفتم..اما از اين پيشامد ناراحت نيستم. چون از وقتى تصميم گرفتم در مجال نفت و عدم پايبندى نفتى ها به رعايت اصول و استانداردهاى محيط زيست فعاليت نمايم با تبعات و پيامدهاى اين كار نيز بخوبى آشنا بودم.
من صنعت نفت و حساسيت هاى موجود در آن ، محدوده ارتباط و تعاملات آن با رسانه و همچنين ميزان پايبندى به محيط زيست پاك و حتى انواع آلودگى وآلاينده ها و آسيبهاى وارده از جانب اين صنعت به محيط زيست را كاملا ميشناسم و بعداز بيست سال حضور در صنعتى كه با احتساب سوابق پدر و پدر بزرگم تجربه صدسال فعاليت در بطن اين صنعت را بمن بخشيده به اندازه ايى اشراف و آگاهى دارم كه اصولا نيازى به مشاهده و تصويربردارى مجدد ندارم.

...................................................................
.............................
كوچك شما- مسعودكنعانى
دوستدار زندگى و محيط زيست پاك

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر