جمعه، اردیبهشت ۱۸، ۱۳۹۴

برای محسن اميراصلانى زندانی عقيدتی كه ناجوانمردانه به دار كشيده شد



كانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتي ها 15 ارديبهشت 94 : متن زير نوشته يكي از نزديكان محسن امير اصلاني، استاد روانشناسي و زنداني سياسي است كه ظالمانه به دست جمهوري اسلامي در مهر ماه سال 93 به دار كشيده شد. محسن امير اصلاني با تهيه كليپي به اسم ” آلبوم عكسهاي من” وضعيت و شرايط فاجعه بار ايران كه مسبب آن نظام ديكتاتوري سركوبگر است را به تصوير كشيده بود. تنها چند روز پس از انتشار اين كليپ، محسن امير اصلاني اعدام شد.
متن ذكر شده به مناسبت سي و هشتمين سالروز ولادت وي نوشته شده است كه قسمتهايي از آن را در زير مي آوريم:

روزهایت گذشت، شبهایت گذشت، ۳۷ اردیبهشت بودی و ۳۸ امین اردیبهشت آمد و تو نیامدی...
از این پس هر لحظه میلاد توست در اندیشه ها...
...او مرد پروانه ای عصر خویش بود، هست!!!
جنسی از کلمه، واژه؛
جنسی از عشق، جنسی از مهربانی...
پروانه ها را زیستن بسیار، نیاموخته اند!!!
کم و گزیده اند این معجزات خدایی...
چه آرام به دنیا می آیند و چه زیبا و با شکوه می زییند و چه غریبانه و خاطره انگیز کوچ می کنند...
چه تبریکی می توان گفت، به کسی که خود متبرک نسل خویش است!؟
کسی که هر روز زندگی را میلادی دوباره می دانست...
واژه هایم را گم کرده ام برای از تو نوشتن، تویی که بزرگ بودی و بزرگ منشی را پیشه کردی...
این رسم دیرینهء طبیعت است که پروانه در پی باغ و گل سرگردان و حیران است...
پس چه سان است که اینبار، بوستان پی پروانهء خود می گردد...؟!
اولین سالروز تنهایی در روز میلادت چه سخت و چه پر غرور جلوه می کند بر ما؛
کدامین پیش گویی در زندگیت از لذت کوچ به این شیوه خبر داده بود تو را، که این چنین شوق پرواز داشتی و شکوه رهایی در وجودت موج می زد....
و باز خواهی آمد!
و ما همه روزه، هر لحظه، با میلاد نوزادی شکر معجزه به جای می آوریم ...
مژده آمدن آن کودک در حوالی خانه های ذهنمان، قلبمان، شایعه شده است؛ شایعه ای که به اندازه حقیقت می شود زندگیش کرد...
کودکی که از کوچه های ذهنهای غریب عبور خواهد کرد و جوانیش را در میان تارهای اندیشه اش به پیله خواهد کشید، تا بازهم پروانگی کند...
او خواهد آمد!...
تو می آیی!!!
با پروانه ای بر روی شانه ات؛ و باز اندیشه ها و افکارمان را نو خواهی کرد، جامه ای نو برای ذهنهایمان خواهی آورد به ارمغان...
و تا به آن روز موعود هر دم و در هر لحظه، در افکارمان و تصوراتمان بیشتر از پیش به دنیا می آیی، بزرگ می شوی و هیبتی ماندگار می یابی.
سالروز میلادت بر نزدیکان و عزیزانت مبارک باد ای اسطورهء صبر و غرور، و پر از معجزه، پر از وحی، پر از حقیقت خدا...
ای مرد کلام؛
ای اندیشه تغییر؛
ای روح عمل...
تولدت امروز و سی و هشت سالگیت و تولد هر روزت بر ما مبارک است...
پروانه ای که پروانه مان ماند...

پ.ن : محسن امير اصلاني چندين جلد كتاب به رشته تحرير در آورده بود. ازجمله آنها كتابي است به نام ” داستان پروانه اي”
كه در آن داستان پروانه اي را به تصوير ميكشد كه خود را فداي همنوعانش ميكند تا از شرايط فاجعه باري كه در آن زندگي ميكنند رهايي يابند و آغازگر تغيير ميشود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر