مقابله جوانان با نیروی سرکوبگر انتظامی در کرج برای حق مشروع تفریح تابستانی
با
رسیدن به سرفصل ضربالاجل اتمی و تنگتر شدن حلقه بحرانها، سردمداران نظام
پرده را از گوشههای جدیدی از وحشت آخوندها نسبت به رویارویی رو به گسترش
نسل جوان جامعه، کنار میزنند.
از جمله روزنامه حکومتی اعتماد از قول کرباسچی شهردار سابق رژیم در تهران، مسأله را اینطور عنوان میکند: «دولت به رکن اساسی دیگری نیاز دارد و آن وفاق ملی است. «وفاق ملی» فقط وفاق دو جناح و چندجناح نیست. ما با پدیدههای اجتماعی تازهیی مواجه هستیم که همه جناحها را تهدید میکند!»
منظور کرباسچی از این «پدیده اجتماعی تازه» که به قول او تهدیدی برای تمامیت نظام آخوندی است چیست؟ کرباسچی جواب را اینطور میدهد: «یافتههای اجتماعی نشان میدهد که متأسفانه تغییر نسلها در ایران موجب بیگانگی نسلها شده است. نسلهای جوان و جدید خود را خارج از بافتهای قدیمی قرار میدهند و حتی فراتر از تقابل با حاکمیت به تنافر با آن رسیدهاند.. آنها راه خود را میروند و ما راه خودمان را»....
حالا این سؤال پیش میآید که هر کدام از این دو راه که شهردار سابق رژیم به آن اشاره و ابراز نگرانی میکند به چه سمتی است؟ راهی که «نسلهای جوان و جدید» در پیش گرفتهاند به چه سمتی است که از نظر این مهره کهنهکار رژیم «همه جناحها» را یعنی تمامیت نظام را «تهدید میکند» ؟ برای پاسخ نیاز به استفاده از کلمات ثقیلی مثل «تقابل» و «تنافر» و «وفاق ملی» و «وفاق جناحی» نیست. یک نگاه به آنچه در جامعه در حال وقوع است، پاسخ را بهدست میدهد، نگاهی به خبرهای رویارویی جوانان با مأموران و مزدوران سرکوبگر رژیم که هر روز از خیابانها و چهارراهها و پارکها و حتی روستاها و مناطق دورافتاده میرسد، پاسخ را روشن میکند. نگاهی به خبرهایی که از زندانها و سیاهچالهای رژیم میرسد و ایستادگی زندانیان بهویژه زندانیان سیاسی رودرروی دژخیمان، پاسخ را بهدست میدهد. نگاهی به اظهارات سردژخیم قضاییه مبنی بر اینکه خطر «فتنه» (یعنی همان قیام) همچنان نظام را تهدید میکند. جواب سؤال را میدهد. جواب این است: مسیر «نسلهای جوان و جدید» بیوقفه و در ابعاد میلیونی در امتداد ارتش آزادیبخش ملی جارو کردن نظام پر جنایت ولایت از سرزمین شیر و خورشید است. وحشت سردمداران نظام گویای این است که آن روز نزدیک است.
از جمله روزنامه حکومتی اعتماد از قول کرباسچی شهردار سابق رژیم در تهران، مسأله را اینطور عنوان میکند: «دولت به رکن اساسی دیگری نیاز دارد و آن وفاق ملی است. «وفاق ملی» فقط وفاق دو جناح و چندجناح نیست. ما با پدیدههای اجتماعی تازهیی مواجه هستیم که همه جناحها را تهدید میکند!»
منظور کرباسچی از این «پدیده اجتماعی تازه» که به قول او تهدیدی برای تمامیت نظام آخوندی است چیست؟ کرباسچی جواب را اینطور میدهد: «یافتههای اجتماعی نشان میدهد که متأسفانه تغییر نسلها در ایران موجب بیگانگی نسلها شده است. نسلهای جوان و جدید خود را خارج از بافتهای قدیمی قرار میدهند و حتی فراتر از تقابل با حاکمیت به تنافر با آن رسیدهاند.. آنها راه خود را میروند و ما راه خودمان را»....
حالا این سؤال پیش میآید که هر کدام از این دو راه که شهردار سابق رژیم به آن اشاره و ابراز نگرانی میکند به چه سمتی است؟ راهی که «نسلهای جوان و جدید» در پیش گرفتهاند به چه سمتی است که از نظر این مهره کهنهکار رژیم «همه جناحها» را یعنی تمامیت نظام را «تهدید میکند» ؟ برای پاسخ نیاز به استفاده از کلمات ثقیلی مثل «تقابل» و «تنافر» و «وفاق ملی» و «وفاق جناحی» نیست. یک نگاه به آنچه در جامعه در حال وقوع است، پاسخ را بهدست میدهد، نگاهی به خبرهای رویارویی جوانان با مأموران و مزدوران سرکوبگر رژیم که هر روز از خیابانها و چهارراهها و پارکها و حتی روستاها و مناطق دورافتاده میرسد، پاسخ را روشن میکند. نگاهی به خبرهایی که از زندانها و سیاهچالهای رژیم میرسد و ایستادگی زندانیان بهویژه زندانیان سیاسی رودرروی دژخیمان، پاسخ را بهدست میدهد. نگاهی به اظهارات سردژخیم قضاییه مبنی بر اینکه خطر «فتنه» (یعنی همان قیام) همچنان نظام را تهدید میکند. جواب سؤال را میدهد. جواب این است: مسیر «نسلهای جوان و جدید» بیوقفه و در ابعاد میلیونی در امتداد ارتش آزادیبخش ملی جارو کردن نظام پر جنایت ولایت از سرزمین شیر و خورشید است. وحشت سردمداران نظام گویای این است که آن روز نزدیک است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر