خامنهای
در روز 14تیر ماه در دیدار با عدهیی تحت عنوان ”اساتید دانشگاهها“ گفت:
”یکی از غلط ترین کارهایی که در این یکی دو سال اخیر اتّفاق افتاد، این
مسألهی بورسیهها بود. .. ... راهش این نبود که ما مسأله را روزنامهیی
کنیم. یک تعدادی برخلاف قانون یک امتیازی به دست آوردند؛ خیلی خب، راه
قانونی وجود دارد. لغو کنند آن امتیاز را؛ سر و صدا ندارد. جنجال درست
کردن، حاشیه درست کردن است و این سم برای محیط علمی است که بایستی با آرامش
کار خودش را دنبال بکند. این سم را متأسّفانه افرادی بر اساس همان
پایههای بینش فکری مبنی بر سیاسی کاری و سیاست بازی به کام دانشگاه کشور
ریختند؛ ... هم خلاف قانون بود این کار، هم خلاف تدبیر بود این کار، هم
خلاف اخلاق بود؛ آن وقت مدام دم از اخلاق هم میزنند. توبه فرمایان چرا خود
توبه کمتر میکنند؟ این کار اخلاقی بود؟“
وی به این ترتیب به شدیدترین بیان روحانی و دولت ”تدبیر و امید“ وی را در ماجرای اعطای بورسیههایی آنچنانی در دولت احمدینژاد، به سیاسی کاریهای غیراخلاقی و خلاف تدبیر متهم کرد و آب پاکی روی دست همه کسانی ریخت که میخواستند این پرونده را در جنگ باندی دنبال کنند.
ماجرای بورسیههای آنچنانی از این قرار بود که حدود یک سال قبل مقامات دولت روحانی، برای ضربه زدن به باند مقابل فاش کردند در دولت احمدینژاد به 3000 آقازاده و نزدیکان مقامات رژیم بورسیههایی غیرقانونی داده شده است
جواد هروی نماینده مجلس رژیم در این رابطه همانوقع گفت: ”آنچه که در این بورسیهها وجود داشته این است که اینها بدون آزمون و بعد از اینکه درسشون را تمام هم بکنند استخدام میشوند ”
قادر مرزی نماینده دیگری ازباند روحانی در مجلس رژیم که سخنانش در روزنامه حکومتی 16شهریور 93 شرق درج شده بود گفت که ”دراین پرونده 729میلیارد تومان تخلف شده است ”
مهدی دواتگری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس رژیم در گفتگو با روزنامه حکومتی مردمسالاری که 1 اردیبشهت 94 درج شده بود، با اشاره به پرونده بورسیهها گفت: «ما شاهد هستیم در حال حاضر 300هزار نفر در کنکور کارشناسی ارشد و دکتری صف کشیدهاند. اما متأسفانه در مقابل، افرادی بدون شرکت در آزمون، بورسیه دریافت کردند. لابد فردا هم عضو هیأت علمی میشوند».
با وجود اینکه باند روحانی خود این افتضاح را برملا کرده بود، اما از مدتی قبل این باند از دنبال کردن این پرونده عقبنشینی کرد. حالا با این مواضع خامنهای مشخص میشود، چه کسی نیش دولت روحانی را از قبل کشیده بود. ضمن اینکه همان زمان با استیضاح رضا فرجی دانا وزیر علوم روحانی، و برکناری او، این کار تکمیل شد.
در گزارش آبان ماه 93 وزارت علوم رژیم از همین بورسیهها دخالت شخص خامنهای کامل مشخص است. در این گزارش آمده است از بین 3770نفری که از بورسیههای غیرقانونی بهرهمند شدند نهایتاً با 850نفر برخورد شده است و بقیه به علت تبعات سیاسی و اجتماعی که در پی داشته مسکوت مانده است.
مشخصا آخوند روحانی بعد از برکناری وزیر علومش با کنایه گفت: ”بعضیها گفتند این وزیر دست به بورسیهها نزند.. فرجی دانا را آوردیم و ایشان شروع بهکار کرد که بورسیه و ما ادراک البورسیه“
در رژیم آخوندی از ابتدای برای بورسیه و اعزام به خارج امتحانی گذاشته میشد البته کسانی که برای امتحان پذیرفته میشدند دست چین شده و سهمیه ارگانهای مختلف رژیم و خلاصه حساب شده بودند. ولی در دولت احمدینژاد از یک نقطه امتحان برداشته شد و صرفاً به نفراتی که توسط نهادهای مشخصی از رژیم از جمله وزارت علوم، رؤسای دانشگاهها و ارگانهایی مثل سپاه و بسیج و حتی بعضی تشکیلات اصولگرای دانشگاهی معرفی میشدند، سهمیه بورسیه داده میشد
این که خامنهای در همین سخنرانی تأکید میکند که ”مبادا وفاداران به حکومت احساس کنند در دانشگاهها دیگر جایی ندارند... باید عناصر مومن و انقلابی در هیأتهای علمی قدر دانسته شوند“ مبین ترکیب کسانی است که در بورسیهها بهکار گرفته شدهاند
طبق قوانین خود رژیم نفری که بورسیه میگیرد باید در یک دانشگاه مورد تأیید وزارت علوم رژیم درس بخواند والا بورسیه موضوعیت ندارد و مدرکی هم که از دانشگاهی که مورد تأیید نباشد بگیرد معتبر نیست.
وقتی بورسیه به نفراتی انتخابی میشود عملاً در سطح علمی لازم قرار ندارند تا بتوانند در دانشگاههای معتبر درس بخوانند لذا وقتی به خارج میروند در رشتههایی وارد میشوند که مرغ پخته را هم به خنده وا میدارد مثلاً رشته زبان فارسی برای دانشجویی که از ایران به خارج رفته است یا تاریخ بهاصطلاح انقلاب اسلامی و... بعبارت دیگر به این شکل برای استفاده از بورسیه دانشجویی پوشش ظاهری درست میکنند.
معمولا خامنهای این مسایل را علنی نمیکند ولی علنی کردن این مسأله آن هم با این بیان تیز و تند حاوی واقعیت مهمی است
رژیم آخوندی با توجه به ریشههای جنبش دانشجویی در تاریخ ایران، از همان ابتدا برای سیطره بر دانشگاهها نیروی فعال و جوان کشور طرح و برنامه داشت. خمینی صراحتاً اعلام کرد هر چه فساد است زیر سر دانشگاههاست. سپس برای اعمال کنترل بر دانشگاهها بهاصطلاح انقلاب فرهنگی کردند و بعد از قلع و قمع و تصفیه گسترده اساتید و دانشجویان، مجدد دانشگاه راهاندازی شد و با تأسیس دانشگاه تربیت مدرس سعی کردند، اساتید مورد تأیید را در دانشگاهها بگمارند اما در این سیاست نیز شکست خوردند. مشخصاً در دوران احمدینژاد مسأله دانشجویان ستارهدار به میان آمد تا دانشجویانی که با نظام هماهنگ نیستند نتوانند در مدارج علمی بالاتر وارد بشوند. ضمن اینکه تصفیه گسترده اساتیدی که از همان دانشگاه تربیت مدرس درآمده بودند ادامه یافت. در ضدیت با جامعه دانشگاهی خامنهای به صراحت در سال 88 گفت ”در علوم انسانی چیزهایی که دانشجویان یاد میگیرند خلاف اندیشههای اسلامی است ”
بنابراین مسأله در یک کلام، مسأله تسلط و کنترل بر دانشگاهها بهعنوان کانون جنبش و حرکت اجتماعی است. دست چین کردن برای بورسیهها و یا اخراج و بگیر و ببند دانشجویان و ستارهدار کردن آنها و تصفیه اساتید، همه و همه در راستای تسلط وکنترل بر این نهاد عظیم است و اگر خامنهای برخلاف معمول این طور علنی وارد میشود دلیل بر اهمیت مسأله برای نظام آخوندی و وحشتی است که از دانشجویان شجاع دارند. ضمن اینکه نشان میدهد که سرمنشا و سرچشمه همه این مسایل در دانشگاهها و اعطای بورسیههای آنچنانی خود وی بوده است.
وی به این ترتیب به شدیدترین بیان روحانی و دولت ”تدبیر و امید“ وی را در ماجرای اعطای بورسیههایی آنچنانی در دولت احمدینژاد، به سیاسی کاریهای غیراخلاقی و خلاف تدبیر متهم کرد و آب پاکی روی دست همه کسانی ریخت که میخواستند این پرونده را در جنگ باندی دنبال کنند.
ماجرای بورسیههای آنچنانی از این قرار بود که حدود یک سال قبل مقامات دولت روحانی، برای ضربه زدن به باند مقابل فاش کردند در دولت احمدینژاد به 3000 آقازاده و نزدیکان مقامات رژیم بورسیههایی غیرقانونی داده شده است
جواد هروی نماینده مجلس رژیم در این رابطه همانوقع گفت: ”آنچه که در این بورسیهها وجود داشته این است که اینها بدون آزمون و بعد از اینکه درسشون را تمام هم بکنند استخدام میشوند ”
قادر مرزی نماینده دیگری ازباند روحانی در مجلس رژیم که سخنانش در روزنامه حکومتی 16شهریور 93 شرق درج شده بود گفت که ”دراین پرونده 729میلیارد تومان تخلف شده است ”
مهدی دواتگری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس رژیم در گفتگو با روزنامه حکومتی مردمسالاری که 1 اردیبشهت 94 درج شده بود، با اشاره به پرونده بورسیهها گفت: «ما شاهد هستیم در حال حاضر 300هزار نفر در کنکور کارشناسی ارشد و دکتری صف کشیدهاند. اما متأسفانه در مقابل، افرادی بدون شرکت در آزمون، بورسیه دریافت کردند. لابد فردا هم عضو هیأت علمی میشوند».
با وجود اینکه باند روحانی خود این افتضاح را برملا کرده بود، اما از مدتی قبل این باند از دنبال کردن این پرونده عقبنشینی کرد. حالا با این مواضع خامنهای مشخص میشود، چه کسی نیش دولت روحانی را از قبل کشیده بود. ضمن اینکه همان زمان با استیضاح رضا فرجی دانا وزیر علوم روحانی، و برکناری او، این کار تکمیل شد.
در گزارش آبان ماه 93 وزارت علوم رژیم از همین بورسیهها دخالت شخص خامنهای کامل مشخص است. در این گزارش آمده است از بین 3770نفری که از بورسیههای غیرقانونی بهرهمند شدند نهایتاً با 850نفر برخورد شده است و بقیه به علت تبعات سیاسی و اجتماعی که در پی داشته مسکوت مانده است.
مشخصا آخوند روحانی بعد از برکناری وزیر علومش با کنایه گفت: ”بعضیها گفتند این وزیر دست به بورسیهها نزند.. فرجی دانا را آوردیم و ایشان شروع بهکار کرد که بورسیه و ما ادراک البورسیه“
در رژیم آخوندی از ابتدای برای بورسیه و اعزام به خارج امتحانی گذاشته میشد البته کسانی که برای امتحان پذیرفته میشدند دست چین شده و سهمیه ارگانهای مختلف رژیم و خلاصه حساب شده بودند. ولی در دولت احمدینژاد از یک نقطه امتحان برداشته شد و صرفاً به نفراتی که توسط نهادهای مشخصی از رژیم از جمله وزارت علوم، رؤسای دانشگاهها و ارگانهایی مثل سپاه و بسیج و حتی بعضی تشکیلات اصولگرای دانشگاهی معرفی میشدند، سهمیه بورسیه داده میشد
این که خامنهای در همین سخنرانی تأکید میکند که ”مبادا وفاداران به حکومت احساس کنند در دانشگاهها دیگر جایی ندارند... باید عناصر مومن و انقلابی در هیأتهای علمی قدر دانسته شوند“ مبین ترکیب کسانی است که در بورسیهها بهکار گرفته شدهاند
طبق قوانین خود رژیم نفری که بورسیه میگیرد باید در یک دانشگاه مورد تأیید وزارت علوم رژیم درس بخواند والا بورسیه موضوعیت ندارد و مدرکی هم که از دانشگاهی که مورد تأیید نباشد بگیرد معتبر نیست.
وقتی بورسیه به نفراتی انتخابی میشود عملاً در سطح علمی لازم قرار ندارند تا بتوانند در دانشگاههای معتبر درس بخوانند لذا وقتی به خارج میروند در رشتههایی وارد میشوند که مرغ پخته را هم به خنده وا میدارد مثلاً رشته زبان فارسی برای دانشجویی که از ایران به خارج رفته است یا تاریخ بهاصطلاح انقلاب اسلامی و... بعبارت دیگر به این شکل برای استفاده از بورسیه دانشجویی پوشش ظاهری درست میکنند.
معمولا خامنهای این مسایل را علنی نمیکند ولی علنی کردن این مسأله آن هم با این بیان تیز و تند حاوی واقعیت مهمی است
رژیم آخوندی با توجه به ریشههای جنبش دانشجویی در تاریخ ایران، از همان ابتدا برای سیطره بر دانشگاهها نیروی فعال و جوان کشور طرح و برنامه داشت. خمینی صراحتاً اعلام کرد هر چه فساد است زیر سر دانشگاههاست. سپس برای اعمال کنترل بر دانشگاهها بهاصطلاح انقلاب فرهنگی کردند و بعد از قلع و قمع و تصفیه گسترده اساتید و دانشجویان، مجدد دانشگاه راهاندازی شد و با تأسیس دانشگاه تربیت مدرس سعی کردند، اساتید مورد تأیید را در دانشگاهها بگمارند اما در این سیاست نیز شکست خوردند. مشخصاً در دوران احمدینژاد مسأله دانشجویان ستارهدار به میان آمد تا دانشجویانی که با نظام هماهنگ نیستند نتوانند در مدارج علمی بالاتر وارد بشوند. ضمن اینکه تصفیه گسترده اساتیدی که از همان دانشگاه تربیت مدرس درآمده بودند ادامه یافت. در ضدیت با جامعه دانشگاهی خامنهای به صراحت در سال 88 گفت ”در علوم انسانی چیزهایی که دانشجویان یاد میگیرند خلاف اندیشههای اسلامی است ”
بنابراین مسأله در یک کلام، مسأله تسلط و کنترل بر دانشگاهها بهعنوان کانون جنبش و حرکت اجتماعی است. دست چین کردن برای بورسیهها و یا اخراج و بگیر و ببند دانشجویان و ستارهدار کردن آنها و تصفیه اساتید، همه و همه در راستای تسلط وکنترل بر این نهاد عظیم است و اگر خامنهای برخلاف معمول این طور علنی وارد میشود دلیل بر اهمیت مسأله برای نظام آخوندی و وحشتی است که از دانشجویان شجاع دارند. ضمن اینکه نشان میدهد که سرمنشا و سرچشمه همه این مسایل در دانشگاهها و اعطای بورسیههای آنچنانی خود وی بوده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر