July 5, 2015
مصاحبه با پناهندگان
سیاسی بسیار تامل برانگیز است. اکثر افرادی که به اتهامات امنیتی با نظام
حاکم در ایران درگیر میشوند به دنبال برداشتن خلائی هستند که شاید کمتر
کسی در ایران آن را احساس نکند، ولی گویا دیگران به ناچار و تحت اجبار با
آن کنار آمدهاند. مبارزین عرصه عدالت و آزادی در فقر موجود به هر دری
میزنند تا شاید ملتی را به خواست چندین و چند سالهشان برسانند. بی
عدالتی، تبعیض و سیاستهای غلط مبتنی بر ایدئولوژی همگی از عواملی به شمار
میروند که خلا موجود در ایران را روز به روز عمیقتر کرده و رنگ و بوی ضد
انسانی به آن بخشیده است. این خلا موجود در جامعه ایران که توسط فعالین
سیاسی، نقض حقوق بشر نام گرفته در مواردی متعدد از جمله: حکم اعدام و
آزادیهای مدنی فقر بسیار عمیقی را از خود بهجای گذاشته است. حال در این
وادی فعالیت حقوق بشری توسط حاکمیت نقض امنیت ملی خطاب شده بطوری که
پروندهسازی علیه یک فعال حقوق بشر یا مخالف سیاستهای نظام شرایطی را برای
فرد مذکور در جامعه ایجاد میکند که راهی جز مهاجرت در پیش رو نخواهد
داشت. این مهاجرت که نوعی اجبار تحت فشار حاکمیت قلمداد میشود ابتدای مسیر
پر پیچ و خم زندگی افرادی است که نه تنها هیچ تلاشی برای برهم زدن امنیت
ملی انجام ندادهاند بلکه بعضا روشنفکرانی هستند که حقخواهی ملت را طلب
دارند.
از این رو خبرگزاری بام، به عنوان
یکی از نهادهای حقوق بشری و مدافع دموکراسی، طی مصاحبهای که با آقای میثم
رودکی داشته است از فعالیتهای سیاسی ایشان و سختیهای پناهندگان سیاسی در
کشور ترکیه پرده برداشته است.
میثم رودکی ۳۴ ساله و متولد تهران
است. ایشان که طی فعالیتهای حقوق بشریاش چندین بار از سوی نهادهای امنیتی
جمهوری اسلامی بازداشت و روانه زندان شده بود در حال حاظر پناهنده ساکن
ترکیه است.
رودکی که ۴ سال است در ترکیه بسر
میبرد از دردهایش میگوید، از مشکلات مالی و بیماریهایش گرفته تا عدم
پذیرش پروندهاش از طرف کشور سوم، که این خود پروسه پناهندگیاش را بسیار
طولانی کرده است.
آقای رودکی برای اولینبار در چه سالی فعالیتهای سیاسی خود را آغاز کردید؟
در سال ۱۳۸۳ به عضویت حزب تازه تاسیس دموکرات ایران و جبهه دموکراتیک مردم ایران درآمدم.
طی اخباری که به ما رسیده شما چندین مرتبه سابقه بازداشت دارید. لطفا توضیحاتی در این زمینه عرض کنید؟
بله، در سال ۱۳۸۵ بخاطر فعالیتهای حقوق
بشری و دفاع از حقوق زنان، در میدان ۷ تیر تهران دستگیر شدم که این
بازداشت، موقت بود. در سال ۸۶ بخاطر عضویت در حزب دموکرات ایران و جبهه
دموکراتیک مردم ایران در منزل شخصیام بازداشت و به بند اطلاعات زندان اوین
منتقل شدم. برای آخرینبار نیز در سال ۸۸ بخاطر ارسال گزارش به سازمان ملل
و اعلام نقض حقوق بشر در ایران در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی
صلواتی ۳ سال حبس قطعی دریافت کردم که بعد از تحمل نیمی از حبس آزاد شدم.
بعداز آزادی از زندان به فعالیتهای خود ادامه دادید؟
بعدا ز آزادی متاسفانه بخاطر شرایط نامناسب
برای فعالین حقوق بشری و احتمال دوباره بازداشت بهناچار ایران را ترک
کردم. در حال حاظر پناهنده ساکن ترکیه هستم که در این کشور نیز به
فعالیتهای سیاسیام در حد دیپلماتیک ادامه دادم.
شما عرض کردید که در طی
فعالیتهایتان در ایران سابقه چندین بازداشت را بههمراه دارید. مختصرا
بفرمایید دوران محکومیت شما در کدام زندان سپری شده است؟
همه بازداشتها و بازجوییهای من در زندان اوین بود که در بند ۲۰۹ و بند ۳۵۰ و بند ۷ سالن چهار سپری شد.
در زندان اوین چه شکنجههایی رو متحمل شدید؟
من یکبار به خاطر توهین به آقای خامنهای
مدتی را از سقف آویزان بودم در ادامه نیز شکنجههای روحی بسیار را متحمل
شدم که شامل توهین، تحقیر و بی احترامی به خصوصیترین مسئله زندگیام بود
بطوری که یکبار بازجو به من گفت ما اجازه نمیدهیم در ایران کسی به آدم
حرامزادهای مثل تو زن بدهد و همان نیز شد و مرا آواره و دربدر کردند.
بیان داشتید که پناهنده ساکن ترکیه هستید. پرونده شما در کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در چه مرحلهای است؟
من تا به امروز ۴ سال است که در ترکیه ساکن
هستم و از طرف یو ان (un) قبولی گرفتم ولی مشکل من اینجاست که با وجود
۴ سال بلاتکلیفی و مصیبتهایی که در ترکیه با آن دست به گریبان بودم،
همچنان یو ان قادر به انتقال اینجانب به کشور سوم نیست. این در حالی است که
آلمان و آمریکا از قبول پروند من امتناع میکنند و دلیلش را مشکلات پزشکی و
امنیتی خطاب کردهاند که این به دور از قوانین حقوق بشر بوده و منصفانه
نیست.
منظور شما از مشکلات پزشکی چیست که مانع انتقال شما به کشور سوم شده است؟
متاسفانه بنده دارای یکسری مشکلات عصبی هستم
که در صورتم نمایان است و هر کسی در صورتم نگاه کند عصبی میشود
بهگونهای که صورتم نیاز به عمل جراحی دارد ولی بخاطر مشکلات مالی تامین
هزینه این عمل برایم مقدور نیست. شاید خودم هم نمیتوانم بیش از این در مورد
بیماریام توضیح بدهم چون علت اصلی این مشکلم را نمیدانم،فقط میدانم که
صورتم دائما عصبی است.
آیا از طرف نهادهای حقوق بشری در
ارتباط با کمک مالی برای رفع مشکل پزشکیتان یا کمک برای انتقال به کشور
سوم حمایتی از شما صورت گرفته است؟
در مورد کمک مالی برای انجام عمل جراحی هیچ
کمکی به من نشده است و با وجود اینکه این مشکل من عاملی مهم برای عدم
پذیرش کشور سوم بوده است شوربختانه شاهد سکوت نهادهای حقوق بشری بودهام.
ناگفته نماند زمانی که دولت ترکیه تصمیم به دیپورت من داشت فعالین حقوق بشر
در اروپا مانع دیپورت من شدند و هزینهای را پرداخت کردند تا توانستم
یکماه را پنهانی در ترکیه زندگی کنم که این تنها کمک صورت گرفته برای من
بوده است.
طبق اخبار رسیده بارهای بار در محیط کارتان از ناحیه کمر دچار مشکل شدهاید، با وصف شرایط موجود چگونه در ترکیه امرار معاش میکنید؟
متاسفانه باید عرض کنم بنده با توجه به
فعالیتهای سیاسی و حقوق بشریام بهناچار با بدترین شرایط جسمانی مشغول
سختترین کارها هستم بهنحوی که برای تامین خورد و خوراک روزانهام باید به
هرکاری دست بزنم، از کارگری ساختمان گرفته تا کار بلند مدت در رستوران.
بله، هم اکنون نیز که به عنوان ظرفشور در شرایط سخت کار میکنم، مکررا از
ناحیه کمر دچار آسیب شدهام. شما تصور کنید مجبور باشید ۱۲ ساعت را روی
پایت بایستی و شرایط بد جسمانیترا فدای دریافت حقوق ناچیزی کنی که این
حقوق کم هیچ امنیت خاطری برای زندگی در این کشور نیست.
رودکی که سوالات مرا با اندکی وقفه جواب
میدهد علاوه بر گلایههایش که تشریحا آورده شد درد و دلهای دیگری نیز
بیان میدارد که اندکی مرا متعجب میکند به گفته ایشان دولت ترکیه در روند
پناهندگی برایش مشکل تراشیده و گذشته از اینکه قصد دیپورتش به ایران را
داشته، حتی از دادن کیملیک(کارت شناسایی) به نامبرده خودداری نموده است که
این عوامل همگی بر مشکلاتش افزوده است. گرچه صحبتهای میثم رودکی در
ارتباط با نقش دولت ترکیه در عدم پذیرش کشور سوم و یا مشکلات جانبی دیگر
مورد تایید خبرگزاری بام نیست ولی این مصاحبه در وهله اول به عنوان گامی
برای شناخت ایشان، توسط فعالین حقوق بشر منتشر میشود. در ادامه نیز طی یک
گزارشی دیگر زوایای پنهان گفتههای آقای رودکی در ارتباط با کارشکنیهای
دولت ترکیه در پروسه پناهندگیاش را منتشر خواهیم کرد.
تنظیم کننده: عبدالرضا دهقان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر