معامله هسته ای ایران، بدترین توافق در تاریخ دیپلماسی آمریکا
واشینگتن پست 3 ژوئيه 2015
شیطان در جزئیات نیست. آن کل مفهوم معامله ایران، باور خارق
العاده پرزیدنت اوباما است که او، به تنهایی، می تواند به تنش زدایی با رژیم
اسلامی متعصب که هدف بنیادین آن پاک سازی خاورمیانه از فساد سمی قدرت و نفوذ
آمریکا است دست یابد.
در راه رسیدن به تمایل خود برای تبدیل ساختن ایران به یک
قدرت منطقه ای موفق و پذیرفته شده و نرمال، اوباما تصمیم میگیرد که مذاکرات هسته
ای را به دست بگیرد. در آن زمان تهران تحت سیستم سخت تحریمهای بین المللی که طی یک
دهه ایجاد شده بود در وضعیت وخیمی بود – ریال در حال سقوط بود، تورم سر به آسمان
برداشته بود، اقتصاد منقبض شده بود.
سپس به جای اینکه از تلاشهای کنگره برای سخت تر کردن
تحریمها برای افزایش فشار بر روی ملاها، اوباما مذاکرات را با شل کردن تحریمها آغاز
و میلیاردها دلار به اقتصاد ایران تزریق کرد (اقتصادی که در ۲۰۱۴ شروع به رشد کرد)،
و از پیش به حق ایران برای غنی سازی اورانیوم اذعان کرد.
از آنزمان تا کنون همه چیز رو به پایین بوده است. اوباما که
برای یک معامله میراثی مستاصل بود نقش آه و فغان كننده را بازی کرده است و از تمامی
خطوط قرمزی که دولت او اعلام کرده بود برای یک معامله قابل قبول ضروری است، عبور
کرد.
بازرسی ها: میباید هر زمان هر کجا بدون مانع میبود. اکنون:
حفره کامل. "دسترسی نامحدود" تبدیل شده است به "دسترسی مدیریت
شده". بازرسان هسته ای مجبورند برای بازرسی با ایرانی ها مذاکره کرده و تایید
بگیرند که به آنها اجازه رد کردن یا تاخیر حیاتی برای مخفی کردن هر گونه فعالیتهای
سری میدهد.
برای دادن عطر و طعم به درجه تسلیم ما، دولت آمریکا در این
یکی نقش وکیل رژیم ایران را ایفا کرد و توضیح داد که "آمریکا به هر کسی اجازه
رفتن به یکایک سایتهای نظامی را نمیدهد بنابراین این مناسب نیست." به غیر از
پوچی اخلاقی برابر ساختن امریکا با کلام مهمترین حامی تروریسم در جهان، اگر ما
میخواستیم مانند طوطی موضع رژیم ایران را تکرار کنیم، چرا ۱۹ ماه منتظر ماندیم تا
این کار را بکنیم بعد از آنکه مکررا پافشاری کردیم که دسترسی آزادانه برای هر گونه
سیستم بازرسی ضروری است؟
پاسخگویی در قبال فعالیتهای هسته ای گذشته: توافق موقت
کنونی که طی مذاکرات ۱۹ ماه گذشته حاکم بوده است دقیقا این را میخواهد. تهران هیچ
چیزی ارائه نداده است. دولت [آمریکا] پافشاری کرده است که این حساب ضروری است زیرا
ما چگونه میتوانیم پیشرفتهای آینده غیر قانونی برنامه هسته ای ایران را راستی آزمایی
کنیم اگر هیچ پایه ای وجود نداشته باشد؟
بعد از آنکه به طور مدام خواهان دسترسی به دانشمندان، طرح
ها و تاسیسات تسلیحاتی سازی شد، جان کری دو هفته قبل با ظرافت این نیاز را رد کرد
و گفت که او بر روی آینده تمرکز دارد و به گذشته نچسبیده است و اینکه در هر صورت
ما آگاهی مطلق از برنامه هسته ای ایران داریم، گافی که کارکنان وزارت خارجه مجبور
شدند چندین روز را صرف رفع و رجوع آن کنند.
به ما گفته شد جای نگرانی نیست. حسابرسی بعد از آنکه معامله
نهایی امضا شود انجام میگیرد. که این مسخره است. اگر رژیم ایران در مورد روشنگری
کارهای گذشته تحت تحریمهای کنونی باج نداده اند با کدام منطقی آنها بعد از آنکه
تحریمها برداشته شود از آن تبعیت خواهند کرد؟
کاهش تحریمها: این کاهش میبایستی تدریجی و مرحله ای باشد در
حالی که طی زمان آژانس بین المللی انرژی اتمی تبعیت رژیم ایران را مورد تایید قرار
میدهد. اکنون ما ۱۵۰ میلیارد دلار پاداش از پیش پرداخت شده امضای معامله را آزاد
میکنیم. این ۲۵ برابر بودجه سالیانه سپاه پاسداران است و آنقدر کافی است که به نسلی
از تشدید خشونت رژیم ایران از یمن تا لبنان تا بحرین سوخت برساند.
با این حال سه ماه پیش، اوباما در مورد کاهش تحریمها ابراز لاقیدی
کرد. او گفت که این موضوع مور بحث نیست. موضوع واقعی بازگشت تحریمها است که باید
دوباره برقرار شود اگر ایران موردی را نقض کند.
خلاصه خوب. ایران در نقض موارد یافت نخواهد شد. رژیم بازرسی
ها خنده دار است و پروسدور بروکراتیک پایان ناپذیر. علاوه بر این، هیچ کسی تصور
میکند که روسیه و چین تحریمها را دوباره برقرار کنند؟ یا شرکتهای بیشمار اروپایی
که در حال آماده شدن برای پیوستن به جویندگان طلا در ایران هستند روزی که این
معامله امضا شود به سادگی دور زده و به خانه میروند؟
تحریمهای غیر هسته ای: دولت پافشاری کرد که گفتگوهای هسته
ای تحریمهای جداگانه ای که به دلیل تجاوز و تروریسم رژیم ایران اعمال شده را تحت
تاثیر قرار نخواهد داد. آن آنزمان بود. اکنون دولت میگوید که همه چیز برداشته
خواهد شد.
در مجموع، فهرست تسلیمها نفس گیر است: بازرسی نقطه ای،
افشای فعالیتهای هستهای گذشته، برداشتن تدریجی تحریمها، حفظ تحریمهای غیر هسته
ای.
چه چیزی باقی مانده است؟ یک مدرک تسلیم از نوع ارائه شده
توسط کشورهای مغلوب تحت پیگرد صلح. این را در نظر بگیرید: قویترین قدرت اقتصادی و
نظامی روی زمین با پشتیبانی از پنج قدرت جهانی دیگر مسلح به آنچه که یک رژیم خرد
کننده تحریمها بود در آستانه امضای بدترین توافق بین المللی در تاریخ دیپلماتیک
آمریکا است.
چطور به اینجا رسید؟ با هر امتیازی که داده شد اوباما و کری
روشن ساختند که برای یک معامله مستاصل هستند. و آنها آن را خواهند گرفت. اوباما
میراث خود را خواهد گرفت. کری نوبل خود را خواهد گرفت و ایران بمب را خواهد گرفت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر