یکشنبه، تیر ۲۱، ۱۳۹۴

اینک با خورشیدی در دستم



‎ ‎
بارش صدای تو
حس باران است
و من
نیایش خاک و باران را
در رواق سکوت
با تولد نوین واژه‌ها ایستاده‌ام.
کوچه باغ خاطره
نم‌نم بارش صدای توست
و کوچه
معطر از غنچه‌های اقاقی کلامت.

صدای تو بی‌پاسخ نخواهد ماند
نگاه کن!
این منم
در آستانه‌ی قرن
با خورشیدی در دستانم.

نگاه کن!
وقتی زندگی لرزید و خمود و پژمرد
و قلبم
در حسرت آرزوهایم ترک می‌خورد
صدای تو
زندگی را
آغاز بارش آهنگی‌ست!

من از تو جوانه زدم
شکفتم
گل دادم.
نگاه کن!
کلام زندگی در من است
من با تو
زندگی را
فراسوی مرز بودن آموختم... ‎
‎ مجاهد شهید بهروز ثابت ـ مهر 86

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر