دوشنبه 2آذر 94
بهناز زینالی خواهر شهید مفقود قیام سعید زینالی در شنبه شب بعد از دستگیری پدرش بر ادامه مقاومت تأکید کرده و چنین نوشته است:
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده می‌ترسانی
ما گر ز سر بریده می‌ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم
این بار پدرم...
امروز طبق قرار شنبه‌ی هر هفته، پدرم برای پرسیدن سؤال هفده ساله‌ی خود که سعید من کجاست؟ مقابل زندان اوین رفته بود.
عکس سعید را به سینه فشرده بود که بازداشت شد. با لبخندی به پهنای صورت گفت که: بهتر، می‌روم تو و حرفم رو می‌زنم، اصلأ من برای همین اینجام... .
خانواده‌ی زینالی ایستاده‌تر از آن است که با چنین برخوردهایی کوتاه بیاید. این را باید در این هفده سال متوجه شده باشید.
برای خانواده‌ی ما غم دوری دیگر بس است حیا کنید و پدرم رو آزاد کنید.
بهناز زینالی خواهر شهید مفقود قیام سعید زینالی در شنبه شب بعد از دستگیری پدرش بر ادامه مقاومت تأکید کرده و چنین نوشته است:
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده می‌ترسانی
ما گر ز سر بریده می‌ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی‌رقصیدیم
این بار پدرم...
امروز طبق قرار شنبه‌ی هر هفته، پدرم برای پرسیدن سؤال هفده ساله‌ی خود که سعید من کجاست؟ مقابل زندان اوین رفته بود.
عکس سعید را به سینه فشرده بود که بازداشت شد. با لبخندی به پهنای صورت گفت که: بهتر، می‌روم تو و حرفم رو می‌زنم، اصلأ من برای همین اینجام... .
خانواده‌ی زینالی ایستاده‌تر از آن است که با چنین برخوردهایی کوتاه بیاید. این را باید در این هفده سال متوجه شده باشید.
برای خانواده‌ی ما غم دوری دیگر بس است حیا کنید و پدرم رو آزاد کنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر