شنبه، خرداد ۲۹، ۱۳۹۵

#ایران#iran# بیانیه ۱۷۰ تن از زندانیان سیاسی سابق، اساتید دانشگاه ها و فعالین سیاسی و حقوق بشری: جان زندانی سیاسی آرش صادقی در خطر است

جان زندانی سیاسی آرش صادقی در خطر است



 18.6.2016
 
 
خبرگزاری بام– ۱۷۰ تن از زندانیان سیاسی سابق، اساتید دانشگاه ها و فعالین سیاسی و حقوق بشری در بیانیه ای با اظهار نگرانی از وضعیت آرش صادقی زندانی سیاسی و همسر وی گلرخ ایرایی و دیگر زندانیان سیاسی از سازمان ملل متحد، تمامی‌ مجامع سیاسی و حقوق بشری و نیز دولت ها و پارلمان های جهانی‌ که اعتقاد عملی‌ به حقوق بشر دارند، خواستار عدم سکوت درباره وضعیت زندانیان سیاسی شدند.
 
متن کامل این بیانیه به شرح زیر می باشد:
 
ما زندانیان سیاسی سابق و نیز اساتید دانشگاه ها و فعالین و کنشگران مدنی و حقوق بشری در داخل و خارج ایران، نگران جان آرش صادقی‌ و ده‌ها تن‌ از دیگر زندانیان سیاسی و حقوق .بشری و نیز مذهبی و عقیدتی‌ هستیم که سالهاست با بدترین شرایط در زندان های رژیم ولی‌ فقیه بسر می برند و هرآن نیز با خطر شدید مرگ مواجه اند.
 
آرش صادقی‌ فعال مدنی و حقوق بشری وهنرمند خوش ذوق و حرفه‌ای که همواره بر مشی مبارزات دمکراتیک و مسالمت آمیز اصرار می ورزیده است و بارها نیز طعم زندان همراه با انواع شکنجه‌ها را چشیده است، متأسفانه یکبار دیگر هم نیز مورد خشونت و بی‌ مهری رژیم اسلامی غیر مردمی و غیر دمکراتیک قرار گرفته است بطوریکه در آخرین حکم با دریافت نوزده سال حبس از سوی قوه قضائیه با فجیع‌ترین شکل ممکن روانه زندان شده است.
 
آرش صادقی بعلت سرسختی در مبارزات و باور به حقوق بشر، هزینه‌های سنگینی را متحمل گشته است. هزینه‌هایی‌ چون از دست دادن عزیز‌ترین عضو خانواده یعنی مادر دلبندش را به صرف گناهی چون همراهی همیشگی‌ با خویش از دست داده است و عامل مرگ مادر او هم کسی‌ جز رژیم نبوده است.
 
آرش نه‌ تنها مادرش را در راستای مبارزه برای مردم ایران و حقوق بشر از دست داده است بلکه بارها نیز دیده شده است که او و همسر شجاع و مبارزش خانم گلرخ ایرایی در حالاتی بسیار تحقیر آمیز دستگیر و روانه زندان شده اند و سپس نیز مورد شکنجه‌های جسمی‌ و روانی‌ شدید قرار گرفته اند اما هیچگاه از مواضع انسانی‌ و حقوق بشری خویش عقب نشینی نکرده اند و به همین خاطر است که این زن و شوهر جوان به نماد شجاعت و استقامت شهره گشته اند.
 
 
لذا ما امضاکنندگان نامه نه‌ تنها به شدت نگران جان آرش صادقی‌ بلکه همچنین نیز نگران جان همسر او خانم گلرخ ایرایی بوده و هستیم چرا که او نیز در بیرون از زندان به واقع وضعی بهتر از شوهرش آرش در داخل زندان ندارد، چرا که ایران زندانی به مراتب بزرگتر از زندان‌های واقعی‌ در جا جای ایران برای منتقدان رژیم بشمار می‌رود.
 
ما امضاکنندگان این نامه نگران جان زندانی مقاوم مهندس حشمت الله طبرزدی هستیم که گویا زندان به خانه تحمیلی همیشگی‌ برای او تبدیل گشته است و به همین خاطر نیز او هفته‌ها است که در اعتصاب غذا بسر می‌برد و هر آن نیز احتمال مرگ او می‌رود لذا ما امضا کنندگان این نامه از او می خواهیم که هر چه زودتر به اعتصاب غذای خود پایان دهد چرا که ایران به وجود او نیاز دارد و نه‌ به مرده او که به واقع خواست همیشگی‌ رژیم بوده و است.
 
ما امضا کنندگان نامه نگران جان بانوی مقاوم نرگس محمدی هستیم که امروزه به نماد مقاومت شهره شده است.
 
ما امضا کنندگان نامه نگران جان زندانیان مدافع سرسخت مبارزات مدنی همچون محمد صدّیق کبودوند، بهاره هدایت، عیسی سحرخیز،ارژنگ داودی، ضیأ نبوی، نوید خانجانی، احمد دانشور مقدم، محسن دانشور مقدّم، آیت الله حسین کاظمینی بروجردی، احسان مازندرانی و آفرین چیت ساز، بهنام ابراهیم زاده، خالد حردانی، سعید حسین زاده، جعفر عظیم زاده و زندانیان اهل سنت محکوم به اعدام و دراویشی هستیم که یا در حمایت از همبندان و همفکران خویش در اعتصاب غذا بسر می برند و یا در زندان‌ها به امراض سخت دچار آمدند و سرسختانه با مرگ و زندگی‌ دست و پنجه نرم می کنند.
 
ما امضا کنندگان نامه نگران جان رهبران جامعه جهانی بهایی جمال الدین خانجانی، مهوش شهریاری، فریبا کمال آبادی، عفیف نعیمی، سعید رضایی، بهروز توکلی و وحید تیز فهم هستیم که به صرف تبلیغ مذهبشان سالهاست که در وضعیت بسیار اسفناکی در زندان بسر می برند، بطوریکه از ابتدایی‌‌ترین امکانات زند گی‌ که حق هر زندانی است نیز محروم می‌باشند اما هرگز از محرومیت و مرگ نهراسیده بطوریکه به سمبل مقاومت در جهان مبدّل گشته اند.
 
ما امضا کنندگان این نامه از آزادی زندانیان بنامی چون مصطفی تاجزاده، مهدیه گلرو، فائزه هاشمی رفسنجانی، اسماعیل عبدی، محمود بهشتی‌ لنگرودی و سعید رضوی فقیه که به فاصله کمی صورت پذیرفته است استقبال می کنیم، چرا که چنین آزادی از چنین شخصیت‌هایی‌ را لازم می دانیم اما کافی‌ نمی دانیم، چرا که آزادی واقعی‌ در یک نظام زمانی‌ شکل خواهد گرفت که هیچ نشانی‌ از مرگ و یا زندانی در آن نظام نباشد و هیچ توجیهی هم از نوع زندانی کردن و مرگ از سوی آن‌ نظام صورت نپذیرد.
 
ما امضا کنندگان نامه از سازمان ملل متحد، تمامی‌ مجامع سیاسی و حقوق بشری و نیز دولت ها و پارلمان های جهانی‌ که اعتقاد عملی‌ به حقوق بشر دارند می خواهیم ولو برای یکبار هم شده در برابر زندانیان سیاسی رنج دیده و ستم کشیده ایران، سیاست سکوت اختیار نکنند بلکه با حمایت‌ های انسانی‌ و اخلاقی‌ خویش برای حفظ جان زندانیان یاد شده و نیز صد‌ها زندانی دیگر در ایران بکوشند که همواره در برابر رژیم اسلامی غیر دمکراتیک ایران کوتاه نیامده و در حال مرگ تدریجی‌ هستند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر