چهارشنبه، تیر ۰۹، ۱۳۹۵

#ایران#iran# دلنوشته زندانی سیاسی رضا کاهه برای دوست و همبندیش بهنام ابراهیم زاده

دلنوشته زندانی امنیتی رضا کاهه برای دوست و همبندیش بهنام ابراهیم زاده
 
 29.6.2016


خبرگزاری بام– رضا کاهه زندانی امنیتی زندان رجایی شهر در دلنوشته ای برای بهنام ابراهیم زاده دوست و همبندیش نوشته است .

متن کامل این دلنوشته به شرح زیر می باشد:

 به دوست بسپار عزیزم بهنام ابراهیم زاده یادمه قدیما وقتی داداش بزرگم خواب بود بدون اینکه بیدار بشه، بدون اینکه عقل و چشمش با هم به کار بیفته جا به جاش می کردیم و زیرش و جارو برقی می زدیم!! انگار که یه تخته سنگ و حرکت دادیم. این آرامش و خیال به راستی از خستگی کار روزمره نبود از پر بودن و سرریز شدن حساب بانکیشم نبود. نمی دونم دقیقا اوناسیس کی بود ولی هر آدم پولداری و به اوناسیس نسبت می دادن درست مثل راکفلر خودمون! اما اون فرزند خونده راکفلر و اوناسیس هم نبود این آرامش حس می شد، نه تنها توی خونه ما و همسایه بقلی انگار که توی دهات فقیر هم همین طور بود.

همه با هم کار می کردیم اما با عشق و علاقه، خیلی وقت ها شب ها مادرم به بهانه سبک بودن معده مان آب دوغ خیار به شکممان می بست آنقدر خوشمزه بود که انگار داریم کباب قفقازی می خوریم. آره درسته آب دوغ خیار با طعم کباب قفقازی! یهو چطور شد که پول کباب قفقازی و داریم اما اونقدر آرامش خیال نداریم تا طعمش و حس کنیم؟! دلم برای اون آرامش تنگ شده…

 یهو چطور شد رسیدیم به اینجا اوایل صبر می کردیم، چون می گفتن خواست خداست اما بعدها که بهتر خدا رو شناختیم دیدیم که نه یه عده ای تا اونجا ما رو رو زمین کشیدند و انداختیم گردن خدا. دلم برای خدا خیلی خیلی می سوزه بیچاره خدا، احساس می کنم اوایل آدم ها به نقل از داریوش آشوری داره شبیه لائو تزو می شه که میگه دنیا شکفتنی است خود به خودی و بدون اراده اینکه خداوند بر جهان هستی فرمان نمی راند و خداوندگار نیست اراده نمی کند، اما همه چیز در هستی خود به او وابسته است 

و او آنها را وا نمی گذارد و برای کرده های خویش ادعایی ندارد و به همه چیز مهر می ورزد و آنها را می پروراند اما بر آنها سروری نمی کند، آره بعضی وقت ها قاضی القضات نداشتیم اما همه خطمون و می دونستیم حالا چندتا داریم و هیچی نداریم! القصه تازه فهمیدیم ما هم حقی داریم به عنوان یک انسان و یک ایرانی و این حق و خدا نمیده باید خودمون تلاش کنیم آره؛ درسته خودمون به یاد دوستانمون هدی صابر، رادپور، کرمی، شاهرخ زمانی، محسن دگمه چی، ستار بهشتی و همه اونایی که توی این مدت توی حبس توی زندان جون خودشون و سر راه افکار و عقایدشان گذاشتند…

رضا کاهه زندان رجایی شهر۷ تیرماه ۱۳۹۵

نوشین ارشادی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر