کارگران مردم آزاده و تشکل های کارگری
به
دنبال اعلام اعتصاب غذا از سوی اسماعیل عبدی معلم زندانی و جعفر عظیم زاده
کارگر زندانی در تاریخ ۱۰/۲/۹۵ هر چند اسماعیل عبدی بعد از مدتی با قرار
وثیقه از زندان آزاد شد، اما جعفر عظیم زاده تا این تاریخ هنوز در اعتصاب
غذا بسر می برد و به دلیل بی توجهی مسئولان مربوطه جان این انسان شریف و
مقاوم در خطر جدی است.
با اعلام اعتصاب غذا از سوی جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی رفته رفته پرده از چهره تعدادی از گرایشات موجود در جامعه برداشته شده و حقیقت از میان ابرهای تیره و تار نمایان شد.
افرادی که در چند سال اخیر خود را بنام فعال کارگری و سیاسی به جامعه معرفی کرده بودند و داد و فریاد راه انداخته بودند که به کار جمعی و خرد جمعی اعتقاد دارند و طرفدار طبقه کارگر هستند. آهسته آهسته چهره واقعی اشان آشکار شد. من گمان نمی کردم که حمایت ما در خصوص اعتصاب غذای جعفر عظیم زاده که پرچمدار یک خواسته به حق و مشخص است ، ضرری برای این اشخاص که خود را با جنبش کارگری تداعی می کردند، داشته باشد. اینک دیده می شود که حمایت از اعتصاب زندانیان سیاسی و یا همراه بودن با آنان، منافع تعدادی از این افراد را به خطر انداخته و قلم فرسایی کرده و اعلام می نمایند که جعفر عظیم زاده رهبر و وارث ما نیست و....
بلی این درست است که جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی رهبر و وارث ما نیستند و همه ما نیز بر این امر واقفیم.واما سئوال من از شما ها این است. آیا خواسته های جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی هم خواست شما نیست؟
اگر واقعا" خواست شما ها نیست اعلام کنید و رو به جامعه بگوید که خواست زندانیان اعتصابی غیر مشروع و هیچ ربطی به شما وهمفکرانتان ندارد و برخورد قوه قضائیه با کارگران و زندانیان سیاسی درست و مشروع است.
همه ما شاهد آن هستیم که ده ها نفر اززندانیان سیاسی بعد از اتمام احکام تحمیلی از زندان آزاد نشده اند و پرونده جدید برایشان تشکیل شده است.صدها کارگرفقط بخاطر اعتراض به وضعیت کار و معیشت خود بازداشت و پرونده امنیتی برای آنان تشکیل داده و به زندان های سنگین محکوم و یا آنان را به جریمه نقدی و شلاق محکوم کرده اند.
همه ما می داینم که هر کارگری اقدام به تشکیل تشکل کارگری کند، در قدم اول او را از کار اخراج و مورد تعقیب نهادهای امنیتی کشور قرار می گیرد.
در این مورد صدها پرونده برای کارگران معترض در مراجع قضایی و امنیتی تشکیل شده ودارای پرونده مفتوح شده اند.
از همه مهمتر همه ی ما اطلاع داریم که آن دستمزدی که از سوی شورای عالی کار تعینب شده سه فقره زیر خط فقر است و در مقابل مسئولان دولتی حقوق های نجومی دریافت می کنند و.....
بلی آقایان انقلابی و آقایانی که به خرد جمعی اعتقاد دارید، ولی در عمل ضد خرد جمعی هستید. بالای سر شما ها و دوستانتان یک عده انسان فداکار با مشت های آهنین ایستاده اند و اقدامات ضد کارگری شما ها را عقیم کرده اند. یعنی شما ها در طول ۵۱ روز اعتصاب غذای جعفر عظیم زاده یک بار هم به فضای مجازی سرکی نکشیده اید؟ تعجب می کنم !!! چون شما ها مثل کرم فضای مجازی همیشه حضور دارید و امروز در برابر این واقعیت سکوت کرده اید.
ما ،خوب میدانیم شماها از چه چیزی نگران هستید. شماها عملا نمی توانید دوش به دوش این افراد فداکار وانقلابی قدم بردارید و به همین خاطر به مخالفت برخواسته اید.
واقعا" جای بسی تاسف است که این همه جرم و جنایت از دید شما ها پنهان است . ولی ....
در پایان باید عرض کنم که جعفر عظیم زاده رهبر من نیست، اما خواستی که جعفر عظیم زاده رو به جامعه سرمایه داری و مسئولان مربوطه اعلام کرده است، خواست من و همه کارگرانی است که برای برابری مبارزه می کنند. بر همین اصل و با تمام توان از خواست جعفر عظیم زاده حمایت کرده و خواستار لغو اتهام امنیتی از پرونده کلیه کارگران و معلمان کشور هستم.
زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
محمود صالحی
۳۰/۳/۹۵
با اعلام اعتصاب غذا از سوی جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی رفته رفته پرده از چهره تعدادی از گرایشات موجود در جامعه برداشته شده و حقیقت از میان ابرهای تیره و تار نمایان شد.
افرادی که در چند سال اخیر خود را بنام فعال کارگری و سیاسی به جامعه معرفی کرده بودند و داد و فریاد راه انداخته بودند که به کار جمعی و خرد جمعی اعتقاد دارند و طرفدار طبقه کارگر هستند. آهسته آهسته چهره واقعی اشان آشکار شد. من گمان نمی کردم که حمایت ما در خصوص اعتصاب غذای جعفر عظیم زاده که پرچمدار یک خواسته به حق و مشخص است ، ضرری برای این اشخاص که خود را با جنبش کارگری تداعی می کردند، داشته باشد. اینک دیده می شود که حمایت از اعتصاب زندانیان سیاسی و یا همراه بودن با آنان، منافع تعدادی از این افراد را به خطر انداخته و قلم فرسایی کرده و اعلام می نمایند که جعفر عظیم زاده رهبر و وارث ما نیست و....
بلی این درست است که جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی رهبر و وارث ما نیستند و همه ما نیز بر این امر واقفیم.واما سئوال من از شما ها این است. آیا خواسته های جعفر عظیم زاده و اسماعیل عبدی هم خواست شما نیست؟
اگر واقعا" خواست شما ها نیست اعلام کنید و رو به جامعه بگوید که خواست زندانیان اعتصابی غیر مشروع و هیچ ربطی به شما وهمفکرانتان ندارد و برخورد قوه قضائیه با کارگران و زندانیان سیاسی درست و مشروع است.
همه ما شاهد آن هستیم که ده ها نفر اززندانیان سیاسی بعد از اتمام احکام تحمیلی از زندان آزاد نشده اند و پرونده جدید برایشان تشکیل شده است.صدها کارگرفقط بخاطر اعتراض به وضعیت کار و معیشت خود بازداشت و پرونده امنیتی برای آنان تشکیل داده و به زندان های سنگین محکوم و یا آنان را به جریمه نقدی و شلاق محکوم کرده اند.
همه ما می داینم که هر کارگری اقدام به تشکیل تشکل کارگری کند، در قدم اول او را از کار اخراج و مورد تعقیب نهادهای امنیتی کشور قرار می گیرد.
در این مورد صدها پرونده برای کارگران معترض در مراجع قضایی و امنیتی تشکیل شده ودارای پرونده مفتوح شده اند.
از همه مهمتر همه ی ما اطلاع داریم که آن دستمزدی که از سوی شورای عالی کار تعینب شده سه فقره زیر خط فقر است و در مقابل مسئولان دولتی حقوق های نجومی دریافت می کنند و.....
بلی آقایان انقلابی و آقایانی که به خرد جمعی اعتقاد دارید، ولی در عمل ضد خرد جمعی هستید. بالای سر شما ها و دوستانتان یک عده انسان فداکار با مشت های آهنین ایستاده اند و اقدامات ضد کارگری شما ها را عقیم کرده اند. یعنی شما ها در طول ۵۱ روز اعتصاب غذای جعفر عظیم زاده یک بار هم به فضای مجازی سرکی نکشیده اید؟ تعجب می کنم !!! چون شما ها مثل کرم فضای مجازی همیشه حضور دارید و امروز در برابر این واقعیت سکوت کرده اید.
ما ،خوب میدانیم شماها از چه چیزی نگران هستید. شماها عملا نمی توانید دوش به دوش این افراد فداکار وانقلابی قدم بردارید و به همین خاطر به مخالفت برخواسته اید.
واقعا" جای بسی تاسف است که این همه جرم و جنایت از دید شما ها پنهان است . ولی ....
در پایان باید عرض کنم که جعفر عظیم زاده رهبر من نیست، اما خواستی که جعفر عظیم زاده رو به جامعه سرمایه داری و مسئولان مربوطه اعلام کرده است، خواست من و همه کارگرانی است که برای برابری مبارزه می کنند. بر همین اصل و با تمام توان از خواست جعفر عظیم زاده حمایت کرده و خواستار لغو اتهام امنیتی از پرونده کلیه کارگران و معلمان کشور هستم.
زندانی سیاسی آزاد باید گردد.
محمود صالحی
۳۰/۳/۹۵
اتحادیه آزاد کارگران ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر