گزارشی از خبرگزاری سایت کلمه : قرار بود اموال باد آورده خاندان پهلوی توسط انقلابیها مصادره
شود، این سنت همه انقلابها است که میراث گذشته را یک شبه تقسیم کنند، گاه
این میراث به رهبران نورسیده میرسد و گاه در میان شور انقلابی میان بسیاری
تقسیم میشود. در انقلاب ۵۷ قرار بود این میراث به دست مستضعفان برسد،
درست شبیه بلوشویکها بعد از سقوط تزار که میخواستند عدالت را یک شبه به
همه دنیا صادر کنند، سرنوشت بنیاد مستضعفان تلخ است، بنیاد مستضعفان که نه
یک نهاد دولتی است و نه یک نهاد خصوصی! بلکه موسسهای عمومی است که دولت
اجازه دخالت در امور آن را ندارد و در قبال عملکردش تنها میبایست به مقام
رهبری ایران پاسخگو باشد، حالا سرنوشت تاریکی پیدا کرده است و با از دست
دادن کارکردهای اولیه خود تبدیل به یک بنگاه و یا یک کارتل اقتصادی
پرفساد شده است. درست در روزهایی که هنوز زمستان سرد ۵۷ به پایان نرسیده
با دستور امام خمینی بنیاد مستضعفان برای مصادره اموال خاندان پهلوی و برخی
ثروتمندان تشکیل میشود ریاست آن ابتدا بر عهده علینقی خاموشی بود. مردی
که بعدها راهش را عوض میکند و ۳۰ سال تمام کلیددار بخش خصوصی ایران شد
اما در همین دوران کوتاه اتفاقاتی بزرگ افتاد و حاشیههای زیادی برای این
نهاد نوپای انقلابی به وجود آمد.
مصادرههای اشتباه
مصادره اموال بسیاری از تجار و صنعتگران دوران پهلوی شروع میشود، بسیاری از انقلابیها با حرارت زیاد و به نام بسط عدالت در جامعه هر کسی را که صاحب صنعت یا کارخانهای است را خلع ید میکنند، صنعتگران و مدیران مجبور به ترک سمتهای خود میشوند و شوراهای کارگری مسئولیت کارخانهها را بر عهده میگیرند و فاجعه بزرگی برای صنایع کشور ایجاد میکنند و در اثر بیتجربگی بسیاری از کارخانهها از مسیر تولید خارج میشوند. مهمترین آنها شاید کارخانه مینو خسروشاهیها باشد که با فشار بنیصدر رییسجمهور وقت از بند دال مصادره خارج شد و در اختیار صنایع ملی و دولت قرار گرفت و حالا تنها برندی از آن باقی مانده و یک کارخانه ناکام لقب دارد.
حبیبالله عسگراولادی دراینباره میگوید: «ما خیلی سعی کردیم که اموال کسانی که به ناحق مصادره شده بود، بازگردانده شود، مانند آقای ایروانی، لاجوردی و برخوردارها. ما برای این افراد اقدام میکردیم، ولی برای کسان دیگری مانند هژبر یزدانی کاری نکردیم. در دهۀ ۶۰ شمسی، چند سالی پس از انقلاب و در شرایطی که کشور در شرایط جنگی قرار داشت، دولت اعلام کرد که سرمایهدارانی که از ایران رفتهاند در صورت تمایل میتوانند به ایران بازگردند و اینچنین بود که تلاشهایی برای احیای فعالیتهای اقتصادی گروهی از این افراد آغاز شد.» در این میان برخی سعی میکنند اموالشان را پس بگیرند. بخصوص آنهایی که در زمره صنعتگران هستند و رابطه خاصی نیز با دربار نداشتهاند. یکی از آنها قاسمیه صاحب صنایع کارخانۀ روغن نباتی قو بود که تلاش بسیاری برای بازپسگیری اموالش انجام داد. عسگراولادی میگوید: «البته هاشمی تلاشهای زیادی کرد تا اموال بسیاری باز گردد که مهمترینش یکی از فعالان فولاد در کشور بود.» طنز تلخ و دردآور تاریخ این بود که صدها هزار راس گوسفند هژبر یزدانی در بیابان رها شده بود تا پرچم عدالت کاخ هژبر را به کوخ تبدیل کند.
ساعت صفر
وقتی چرخدندههای حکومت شاه شکست، اموال بسیاری توقیف گردید، صنعت درست به نقطه اول خود بازگشت و ساعت صفر، در جو بیاعتمادی و سوتفاهمها، یک نهاد انقلابی تمام اموال و ثروتها را درون خود بلعید، بسیاری چون حبیبالله ایلقانیان صاحب پاساژ و کارخانه پلاستیکسازی پلاسکو نتوانستند دادخواهی کنند و در آتش انقلابیها تمام دستاوردشان به تل خاکستری تبدیل شد تا امروز که آخرین نماد سرمایهگذاری و مدیریت انقلابی بنیاد مستضعفان آوارهای ساختمان پلاسکو باشد. هر چند تنها این کارخانجات و صنایع نبود که مصادره شد بلکه بسیاری از نهادهای فرهنگی چون سینماها و حتی انتشارات امیرکبیر هم در فهرست طویل مصادره قرار گرفت.
سرنوشت مصادرهکنندگان
مدتی بعد از فروکش کردن تب انقلاب، میرحسین موسوی جای خاموشی را در مصدر مدیریت بنیاد مستضعفان گرفت، حالا دیگر خبری از اقدامات انقلابی نیست و میرحسین و قبل او کوتاه مدتی محمدعلی رجایی سعی میکنند از این میراث به جایمانده، به سود مستضعفان استفاده کنند هر چند شرایط بحرانی و جنگ مهلتی به آنها نمیدهد تا بتوانند سامان درستی به بنیاد مستضعفان بدهند اما کمحاشیهترین و درخشانترین دوره بنیاد در زمان مدیریت میرحسین شکل میگیرد، دوران مدیریت محسن رفیقدوست هم با حاشیههای فراوان در واگذاری شرکتهای زیرمجموعه بنیاد مستضعفان روبرو است. رفیق دوست دراینباره میگوید: «شرکتهای زیرمجموعه بنیاد به ضرردهی افتاده بود لذا ۶۰۰ شرکت را واگذار کردم.»
ناکامی در تحقیق و تفحص از بنیاد مستضعفان
آبان ۱۳۹۲ زمزمههای تحقیق از فساد احتمالی در بنیاد مستضعفان شنیده شد، مقداد نجفنژاد از احتمال وقوع فساد گسترده در بنیاد مستضعفان خبر داد، پردهبرداری از فساد بنیاد اما مدت زمان زیادی دوام نیافت و مدتی بعد نجفنژاد در مصاحبهای چنین گفت: «بنیاد مستضعفان هیچ همکاری با مجلس نمیکند و رفتار به شدت بدی را با ما دارد وای بحال مردم!»
حتی کار به جایی رسید که جنبش عدالتخواه دانشجویی که یک تشکل دانشجویی نزدیک به دولت احمدینژاد میباشد در بیانیهای چنین نوشت: «چندی پیش نماینده جنبش عدالتخواهی طی سخنانی در محضر رهبر انقلاب گفت: عدم پاسخگویی، موضوع پیگیریهای ما از بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی است. یکسری سئوالات و ابهامات درباره عملکرد بنیاد وجود دارد که به دلیل پاسخگو نبودن مسئولین بنیاد به سبک مسئولین سه قوه با وجود طی مراحل مطالبه و نامهنگاریهای محرمانه و علنی و درخواست دیدار حل نشد. اینکه آیا بنیاد صرفا یک بنگاه اقتصادی است؟ آیا تغییر ماموریت رخ داده در بنیاد قانونی است؟ کمک به محرومین و مستضعفین چه میزان از فعالیتهای بنیاد را شامل میشود؟» با وجود جنجال فساد در بنیاد مستضعفان اما پرونده بررسی این سازمان انقلابی به محاق رفت و در تیر ماه ۹۳ این نعمتزاده وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت روحانی بود که به ناکارآمدی بنیاد مستضعفان اشاره کرد و مصادره اموال صاحبان صنایع را امری اشتباه دانست و گفت: «خاطرات برخی مدیرعاملان و صنعتگران پیش از انقلاب را که بخوانید متوجه میشوید چگونه کار میکردند. برخی از مصادرهها به ناحق بود و زمانی هم که وزیر شدم نامه نوشتم که عملکرد برخی از این مدیران را بررسی کردم و مصادره کارخانهها و اموال آنها درست نبوده است.»
فاجعه پلاسکو و رونمایی از یک کارتل فساد
بعد از فاجعه پلاسکو باز هم بنیاد مستضعفان بر سر زبانها افتاد، نهادی که حتی حاضر نبود بر سر میزان قصور و بیتوجهی خود از حادثه دیدگان عذرخواهی نیز بنماید و مسئولیتی برای املاک سودآور خود قائل شود، و حتی به صورت تاسفباری از ساخت مجتمعی بزرگتر و پرسودتر در آینده در محل پلاسکو خبر داد. درحالیکه مدتها است شرکتها و کارخانههای نساجی وابسته به بنیاد مستضعفان به زیاندهی افتاده و بنیاد بجای ورود به تولید و واگذاری سهام به مردم وارد بخش پر زرق و برق واردات و عرضه محصولات در فروشگاهها و نهادهای وابسته به خود شده است، پلاسکو آخرین نتیجه از کارنامه یک کارتل پر فساد اقتصادی است، که تنها به سودآوری غیرشفاف در اقتصاد پر پیچ و خم و از پا افتاده ایران مشغول است سازمانی انقلابی که در یکی از آخرین شاهکار های خود به نزدیک به ۴ میلیارد دلار خودرو لوکس پورشه را وارد ایران کرده است که در سال ۹۲ از این محموله به عنوان بزرگترین و عجیبترین واردات تاریخ اقتصاد ایران نام برده شده است جایی که مصطفی افضلیفرد سخنگوی وقت کمیسیون اصل نود مجلس میگوید: «این خودروها را با ارز مرجع و تعرفه گمرکی وارد کردهاند و با ارز آزاد فروخته شده است و ما به تفاوت آن به حساب دولت پرداخت نشده است».
بنیاد مستضعفان همچنان به جاروکشی اقتصاد ایران مشغول است این سازمان اقتصادی حالا نقش پدرخوانده واردات بیرویه در کشور را بازی میکند، بنیاد مستضعفان با حذف تکستارههای اقتصاد ایران حالا به یک نهاد پر ضرر برای کشور تبدیل گردیده که حاضر نیست نحوه عملکرد خود را برای کسی فاش کند.
منابع:
خانواده آزمایش همچنان به دنبال اموال مصادره شده، پایگاه خبری خرداد، ۷ تیر ۱۳۹۲
تکستارهها، روزنامه دنیای اقتصاد، ۱۱ بهمن ۱۳۸۹
خبر گزاری ایسنا
خبرگزاری قدس آن لاین
مصادرههای اشتباه
مصادره اموال بسیاری از تجار و صنعتگران دوران پهلوی شروع میشود، بسیاری از انقلابیها با حرارت زیاد و به نام بسط عدالت در جامعه هر کسی را که صاحب صنعت یا کارخانهای است را خلع ید میکنند، صنعتگران و مدیران مجبور به ترک سمتهای خود میشوند و شوراهای کارگری مسئولیت کارخانهها را بر عهده میگیرند و فاجعه بزرگی برای صنایع کشور ایجاد میکنند و در اثر بیتجربگی بسیاری از کارخانهها از مسیر تولید خارج میشوند. مهمترین آنها شاید کارخانه مینو خسروشاهیها باشد که با فشار بنیصدر رییسجمهور وقت از بند دال مصادره خارج شد و در اختیار صنایع ملی و دولت قرار گرفت و حالا تنها برندی از آن باقی مانده و یک کارخانه ناکام لقب دارد.
حبیبالله عسگراولادی دراینباره میگوید: «ما خیلی سعی کردیم که اموال کسانی که به ناحق مصادره شده بود، بازگردانده شود، مانند آقای ایروانی، لاجوردی و برخوردارها. ما برای این افراد اقدام میکردیم، ولی برای کسان دیگری مانند هژبر یزدانی کاری نکردیم. در دهۀ ۶۰ شمسی، چند سالی پس از انقلاب و در شرایطی که کشور در شرایط جنگی قرار داشت، دولت اعلام کرد که سرمایهدارانی که از ایران رفتهاند در صورت تمایل میتوانند به ایران بازگردند و اینچنین بود که تلاشهایی برای احیای فعالیتهای اقتصادی گروهی از این افراد آغاز شد.» در این میان برخی سعی میکنند اموالشان را پس بگیرند. بخصوص آنهایی که در زمره صنعتگران هستند و رابطه خاصی نیز با دربار نداشتهاند. یکی از آنها قاسمیه صاحب صنایع کارخانۀ روغن نباتی قو بود که تلاش بسیاری برای بازپسگیری اموالش انجام داد. عسگراولادی میگوید: «البته هاشمی تلاشهای زیادی کرد تا اموال بسیاری باز گردد که مهمترینش یکی از فعالان فولاد در کشور بود.» طنز تلخ و دردآور تاریخ این بود که صدها هزار راس گوسفند هژبر یزدانی در بیابان رها شده بود تا پرچم عدالت کاخ هژبر را به کوخ تبدیل کند.
ساعت صفر
وقتی چرخدندههای حکومت شاه شکست، اموال بسیاری توقیف گردید، صنعت درست به نقطه اول خود بازگشت و ساعت صفر، در جو بیاعتمادی و سوتفاهمها، یک نهاد انقلابی تمام اموال و ثروتها را درون خود بلعید، بسیاری چون حبیبالله ایلقانیان صاحب پاساژ و کارخانه پلاستیکسازی پلاسکو نتوانستند دادخواهی کنند و در آتش انقلابیها تمام دستاوردشان به تل خاکستری تبدیل شد تا امروز که آخرین نماد سرمایهگذاری و مدیریت انقلابی بنیاد مستضعفان آوارهای ساختمان پلاسکو باشد. هر چند تنها این کارخانجات و صنایع نبود که مصادره شد بلکه بسیاری از نهادهای فرهنگی چون سینماها و حتی انتشارات امیرکبیر هم در فهرست طویل مصادره قرار گرفت.
سرنوشت مصادرهکنندگان
مدتی بعد از فروکش کردن تب انقلاب، میرحسین موسوی جای خاموشی را در مصدر مدیریت بنیاد مستضعفان گرفت، حالا دیگر خبری از اقدامات انقلابی نیست و میرحسین و قبل او کوتاه مدتی محمدعلی رجایی سعی میکنند از این میراث به جایمانده، به سود مستضعفان استفاده کنند هر چند شرایط بحرانی و جنگ مهلتی به آنها نمیدهد تا بتوانند سامان درستی به بنیاد مستضعفان بدهند اما کمحاشیهترین و درخشانترین دوره بنیاد در زمان مدیریت میرحسین شکل میگیرد، دوران مدیریت محسن رفیقدوست هم با حاشیههای فراوان در واگذاری شرکتهای زیرمجموعه بنیاد مستضعفان روبرو است. رفیق دوست دراینباره میگوید: «شرکتهای زیرمجموعه بنیاد به ضرردهی افتاده بود لذا ۶۰۰ شرکت را واگذار کردم.»
ناکامی در تحقیق و تفحص از بنیاد مستضعفان
آبان ۱۳۹۲ زمزمههای تحقیق از فساد احتمالی در بنیاد مستضعفان شنیده شد، مقداد نجفنژاد از احتمال وقوع فساد گسترده در بنیاد مستضعفان خبر داد، پردهبرداری از فساد بنیاد اما مدت زمان زیادی دوام نیافت و مدتی بعد نجفنژاد در مصاحبهای چنین گفت: «بنیاد مستضعفان هیچ همکاری با مجلس نمیکند و رفتار به شدت بدی را با ما دارد وای بحال مردم!»
حتی کار به جایی رسید که جنبش عدالتخواه دانشجویی که یک تشکل دانشجویی نزدیک به دولت احمدینژاد میباشد در بیانیهای چنین نوشت: «چندی پیش نماینده جنبش عدالتخواهی طی سخنانی در محضر رهبر انقلاب گفت: عدم پاسخگویی، موضوع پیگیریهای ما از بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی است. یکسری سئوالات و ابهامات درباره عملکرد بنیاد وجود دارد که به دلیل پاسخگو نبودن مسئولین بنیاد به سبک مسئولین سه قوه با وجود طی مراحل مطالبه و نامهنگاریهای محرمانه و علنی و درخواست دیدار حل نشد. اینکه آیا بنیاد صرفا یک بنگاه اقتصادی است؟ آیا تغییر ماموریت رخ داده در بنیاد قانونی است؟ کمک به محرومین و مستضعفین چه میزان از فعالیتهای بنیاد را شامل میشود؟» با وجود جنجال فساد در بنیاد مستضعفان اما پرونده بررسی این سازمان انقلابی به محاق رفت و در تیر ماه ۹۳ این نعمتزاده وزیر صنعت، معدن و تجارت دولت روحانی بود که به ناکارآمدی بنیاد مستضعفان اشاره کرد و مصادره اموال صاحبان صنایع را امری اشتباه دانست و گفت: «خاطرات برخی مدیرعاملان و صنعتگران پیش از انقلاب را که بخوانید متوجه میشوید چگونه کار میکردند. برخی از مصادرهها به ناحق بود و زمانی هم که وزیر شدم نامه نوشتم که عملکرد برخی از این مدیران را بررسی کردم و مصادره کارخانهها و اموال آنها درست نبوده است.»
فاجعه پلاسکو و رونمایی از یک کارتل فساد
بعد از فاجعه پلاسکو باز هم بنیاد مستضعفان بر سر زبانها افتاد، نهادی که حتی حاضر نبود بر سر میزان قصور و بیتوجهی خود از حادثه دیدگان عذرخواهی نیز بنماید و مسئولیتی برای املاک سودآور خود قائل شود، و حتی به صورت تاسفباری از ساخت مجتمعی بزرگتر و پرسودتر در آینده در محل پلاسکو خبر داد. درحالیکه مدتها است شرکتها و کارخانههای نساجی وابسته به بنیاد مستضعفان به زیاندهی افتاده و بنیاد بجای ورود به تولید و واگذاری سهام به مردم وارد بخش پر زرق و برق واردات و عرضه محصولات در فروشگاهها و نهادهای وابسته به خود شده است، پلاسکو آخرین نتیجه از کارنامه یک کارتل پر فساد اقتصادی است، که تنها به سودآوری غیرشفاف در اقتصاد پر پیچ و خم و از پا افتاده ایران مشغول است سازمانی انقلابی که در یکی از آخرین شاهکار های خود به نزدیک به ۴ میلیارد دلار خودرو لوکس پورشه را وارد ایران کرده است که در سال ۹۲ از این محموله به عنوان بزرگترین و عجیبترین واردات تاریخ اقتصاد ایران نام برده شده است جایی که مصطفی افضلیفرد سخنگوی وقت کمیسیون اصل نود مجلس میگوید: «این خودروها را با ارز مرجع و تعرفه گمرکی وارد کردهاند و با ارز آزاد فروخته شده است و ما به تفاوت آن به حساب دولت پرداخت نشده است».
بنیاد مستضعفان همچنان به جاروکشی اقتصاد ایران مشغول است این سازمان اقتصادی حالا نقش پدرخوانده واردات بیرویه در کشور را بازی میکند، بنیاد مستضعفان با حذف تکستارههای اقتصاد ایران حالا به یک نهاد پر ضرر برای کشور تبدیل گردیده که حاضر نیست نحوه عملکرد خود را برای کسی فاش کند.
منابع:
خانواده آزمایش همچنان به دنبال اموال مصادره شده، پایگاه خبری خرداد، ۷ تیر ۱۳۹۲
تکستارهها، روزنامه دنیای اقتصاد، ۱۱ بهمن ۱۳۸۹
خبر گزاری ایسنا
خبرگزاری قدس آن لاین
-------------------------------------
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر