جمعه, 11 فروردين 1396
كانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها 11فروردین ۹۶: بنا بر
خبر و گزارش رسیده، عسلویه و شهرهای جنوبی ایران، دچار وضعیت فاجعه بار
اقتصادی و بیکاری و زیست محیطی شده اند و عسلویه شهری شده است مرگبار و مرگ
آفرین برای کارگران، جوانان و محرومان. گزارش رسیده زیر را بخوانید:
اینجا جنوب، اینجا عسلویه، اینجا دشت آزادگان، اینجا ماهشهر، اینجا آبادان و اما اینجا عسلویه پایتخت انرژی ایران است!
اینجا آلودگی است و فقط آلودگی، آلودگی زمین و هوا و دریا. اینجا هر نفسی که فرو می رود دی اکسید نیتروژن است و اکسیدهای سولفور والبته اندکی اکسیژن. شدت آلودگی در منطقه آن قدر بالاست که دیگر هیچ پایگاه انتقال خونی درکشور حاضر به گرفتن خون مردم این دیار نیست…
بخش عمده ای از کارگران که نه تنها حق آلودگی که حقوقهایشان را هم سه ماه به سه ماه می گیرند و بومیانی که ساکنان همیشگی این دیارند به مرگ تدریجی محکوم اند.
اینجا حتی می توانید باران اسیدی را که در کتابهای جغرافیا خوانده اید را به شکل قطرات مرگ ببینید.
بیکاری و بیگاری جوانان بومی در شهرهای نفت و گازخیز جنوب از دشت آزادگان گرفته تا آبادان و ماهشهر، خود حکایت تلخ دیگری است که گفتنش را در این نگاره مجال نیست فقط همین یک جمله بس که، اینجا دیگر مردم با هم مهربان نیستند!
غیر بومیان شاغلی را که گویی به این منطقه تبعیدشان کرده اند و از مردم بومی طلبکارند و بومیان بیکاری را که غیر بومیان شاغل در منطقه را به چشم یک متجاوز نظاره می کنند که البته فرهنگ بومی منطقه در تقابل با دیگر فرهنگهای وارداتی در حال قربانی شدن است.
آمار بالای اعتیاد و فحشا و دیگر بزه های اجتماعی روی دیگر سکه شهرهای مهاجرپذیر نفت خیز و گاز جنوب است.
اگر در جنوب هتل های چند ستاره و کمپ های ورزشی مجهز و دهکده های ساحلی گردشگری زیبا را دیدید بدانید که دست مردم محلی کوتاه و امکانات رفاهی بر نخیل بلند است.
مردم این منطقه فقط این امکانات را که برای از ما بهتران غیر بومی و آقازاده هاست می بینند و حسرت می خورند.
آری! اینجا عسلویه شهر مرگباری برای کارگران و محرومان است!
https://telegram.me/CanoonJb
اینجا جنوب، اینجا عسلویه، اینجا دشت آزادگان، اینجا ماهشهر، اینجا آبادان و اما اینجا عسلویه پایتخت انرژی ایران است!
اینجا آلودگی است و فقط آلودگی، آلودگی زمین و هوا و دریا. اینجا هر نفسی که فرو می رود دی اکسید نیتروژن است و اکسیدهای سولفور والبته اندکی اکسیژن. شدت آلودگی در منطقه آن قدر بالاست که دیگر هیچ پایگاه انتقال خونی درکشور حاضر به گرفتن خون مردم این دیار نیست…
بخش عمده ای از کارگران که نه تنها حق آلودگی که حقوقهایشان را هم سه ماه به سه ماه می گیرند و بومیانی که ساکنان همیشگی این دیارند به مرگ تدریجی محکوم اند.
اینجا حتی می توانید باران اسیدی را که در کتابهای جغرافیا خوانده اید را به شکل قطرات مرگ ببینید.
بیکاری و بیگاری جوانان بومی در شهرهای نفت و گازخیز جنوب از دشت آزادگان گرفته تا آبادان و ماهشهر، خود حکایت تلخ دیگری است که گفتنش را در این نگاره مجال نیست فقط همین یک جمله بس که، اینجا دیگر مردم با هم مهربان نیستند!
غیر بومیان شاغلی را که گویی به این منطقه تبعیدشان کرده اند و از مردم بومی طلبکارند و بومیان بیکاری را که غیر بومیان شاغل در منطقه را به چشم یک متجاوز نظاره می کنند که البته فرهنگ بومی منطقه در تقابل با دیگر فرهنگهای وارداتی در حال قربانی شدن است.
آمار بالای اعتیاد و فحشا و دیگر بزه های اجتماعی روی دیگر سکه شهرهای مهاجرپذیر نفت خیز و گاز جنوب است.
اگر در جنوب هتل های چند ستاره و کمپ های ورزشی مجهز و دهکده های ساحلی گردشگری زیبا را دیدید بدانید که دست مردم محلی کوتاه و امکانات رفاهی بر نخیل بلند است.
مردم این منطقه فقط این امکانات را که برای از ما بهتران غیر بومی و آقازاده هاست می بینند و حسرت می خورند.
آری! اینجا عسلویه شهر مرگباری برای کارگران و محرومان است!
https://telegram.me/CanoonJb
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر