پنجشنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۹۶

#ایران# دومین نامه سرگشاده زندانی عادی «احمدی» برای رساندن صدایش

دومین نامه سرگشاده زندانی عادی «احمدی» برای رساندن صدایش




پنج شنبه, 10 فروردين 1396

كانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها 10فروردین ۹۶: در پایان اسفند ماه سال ۹۵، نامه سرگشاده ای از زندانی عادی آقای احمدی از زندان گوهردشت کرج منتشر کردیم که در آن به بی قانونی و فشارهایی که در زندان به زندانیان اعمال می شد پرده برداشته و اقدام به یک اعتصاب غذای ۱۷روزه کرده بود.
این زندانی در نامه ی سرگشاده دیگری با شرح جزئی از مشکلات زندانیان و اجحاف مسئولین و دست اندرکاران زندان در حق آنها، دو نامه ای که برای رسیدگی به ادارات بازرسی و حفاظت اطلاعات کل زندانها نوشته بوده و توسط آقای مردانی از ارسال آنان جلوگیری بعمل آمده را به امید رسیدن به دست مسئولان در اختیار خبرگزاری هرانا گذاشته است که متن کامل نامه این زندانی رنجدیده و معترض به قرار زیر می باشد:
“گه گاه شاهد اتفاقاتی هستیم که ورای تصور و باورمان از محیط زندان می باشد، آن هم زندانی که نامش تغییر کرده و به ندامتگاه و گاهی نیز به نام دانشگاه خوانده می شود. زندانی که معلوم نیست باید در آن متنبه شد و یا تحریک و تهییج به جرائم و خطاهای آتی در زندانی که شاهد رفتار نابخردانه ی بعضی مسئولین خواهیم بود که این خود نشانگر این موضوع می باشند. شاید هستند افرادی که در جای خود قرار ندارند. آیا نباید ایشان بنا بر دانش و آگاهی نسبت به سمتی که به آنان واگذار می شود، انتخاب شوند و یا تنها داشتن بعضی روابط و یا اکتفا به سوابق سنوات برای واگذاری پست کافی است؟
آیا نمی توان همان ‌گونه که برای ما زندانیان سخت گیری و گاهی اوقات اعمال فشار و قدرت نمایی صورت می گیرد، برای مسئولین و افراد دارای سمت و پست پرسنلی نیز مراقبت و در صورت احراز خطا تنبیه و مجازات در نظر گرفته شود. نه برای بنده مقصر؛ که برای دیگر هم‌بندی‌ها نیز جای سوال است: آیا از یک زندانی کوچکترین تخلفی مشاهده شود، همان ‌گونه با او برخورد می شود که با یک پرسنل مقابله خواهد شد؟ جواب این سوال هر آنچه که هست قطعا آن نیست که ما در زندان می بینیم.
چرا که برای بنده و هم‌ بندیان اثبات شده که سیاهی تنها در دست آلوده‌ی ما سیاه رنگ است و همین سیاهی در دستان رجال و ر‌ؤسا چیزی بحز سفیدی و پاکی نیست و این ما هستیم که در باب این آلودگی ها بازخواست و مواخذه می شویم. چرا بعد از اعتراض یک زندانی به اجحافی که در حقش صورت می گیرد، فورا شرایط تغییر می‌کند و پست‌هایی که باید مستقل از سازمان عمل کنند، به درخواست رئیسان و تنها به جهت حل و رفع مشکلات پیش آمده به آن ورود کرده و سعی در رفع آن دارند. حال اگر این‌ قدر حقانیت داشته و هیچ‌ گونه اجحافی نکرده اند، پس این همه تکاپو برای چیست؟
بنده با علم به این که همین چند خط نیز باعث کدورت مسئولین محترم خواهد شد، اما می‌گوییم تا شاید جای بعضی مسئولین بالاتر از این زندان توان و یارای رسیدگی، بررسی و در صورت اثبات مقابله با این معضل را در اولویت قرار دهند. قطعا هستند افرادی عالم و آگاه و با میزان کارایی بالا که در خود می بینند تا به این مهم رسیدگی کنند و حتما مستحضر و معطل خواهند بود که چه اتفاقاتی رخ داده، می دهد و همیشه در جریان خواهد بود.

این ‌که با سلیقه مشخص یک مسئول (پایین ترین پست اداری تا مدیر زندان) اجحاف در حق زندانی صورت گیرد، حال آن‌ که این زندانی زمانی خطایی کرده و نه خودش می داند و نه اینکه برای او مشخص می کنند که تا چه زمانی باید توان گذشته را بدهد. و با کوچکترین اتفاق این رای و نظر بر می گردد و به طرق مختلف و با اعلام از طرف بعضی کارمندان به زندانی گفته می شود: باشد تا به وقتش! حال باید دانست که این جمله چیست آیا یک تهدید است یا یک تلنگر به اینکه حواس جمع باشد. البته و انشاءالله ما زندانیان بر این باور خواهیم بود که این تلنگری هست از استاد به شاگرد. چرا که کار دیگری از دستمان بر نمی آید و همه چشم و امیدمان به این است که شاید روزی روزگاری مسئولی که هر چند با درد ما از نزدیک آشنا نیست اما قادر باشد با علم و آگاهی از نوع شغل و پست خود مشکلات ما را درک و انشاءالله گامی در رفع این مشکلات بردارد.
والسلام
زندانی: احمدی
زندان رجایی‌شهر کرج”

https://telegram.me/CanoonJb

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر