« - در
واقع حذف نوري مالكي و پايان رؤياهاي بيمارگونهو مشكوكش براي ادامه دور
سوم نخست وزيري، بهدليل فعاليت سياسي - تودهيي شديد در عراق صورت گرفت،
اما با اينحال ميتوان اين امر را به كرسي نشستن حقانيت و عادلانه بودن
موضوع ساكنان ليبرتي برشمرد و در نتيجه اين موضوع يك پيروزي براي اين آرمان
و شكست ديگري براي رژيم ايران و هر كس كه مثل مالكي در مسير اين رژيم حركت
ميكند يا دنبالهرو آن است محسوب ميشود.
رويارويي با ساكنان اشرف و ليبرتي و حذف فيزيكي و خاتمه دادن به موضوع
آنها، جزو وظايف اصلي بود كه رژيم ايران مالكي را متعهد به اجراي آن كرده
بود تا متقابلاً به حمايت از رژيم عراق براي حاكميت ادامه دهد، و روشن است
كه تلاشي نبود كه مالكي براي سركوب و اعمال فشار و حمله به ساكنان اشرف و
ليبرتي نكرده باشد، كسي كه 8سال حاكميت غيرانساني و استبدادي مالكي را مرور
كند، درمييابد كه ساكنان اشرف و ليبرتي از رفتارهاي قرونوسطايي و بسيار
وحشيانه دولت مالكي زيان ديدند بهنحويكه علاوه بر حملات خونبار عليه
ساكنان كه منجر به كشته شدن 116تن و مجروح شدن صدها تن و ربودن 7تن از
ساكنان شد، اين دولت كه در تمامي امور و كارهايش تابع رژيم ايران است، دست
به محاصره ظالمانه فراگيري عليه آنها زد كه تمامي جنبههاي انساني و مادي و
معنوي را شامل شد اين محاصره منجر به فوت 20تن گرديد كه علت آن نيز
تأثيرات همين محاصره بود محاصرهيي كه با پيشپا افتادهترين اصول
حقوقبشري در تعارض است، صرفنظر از تناقضش با اين واقعيت كه اين ساكنان
پناهندگان سياسي هستند كه مللمتحد آنها را بهرسميت شناخته است.بركناري مالكي و مجبور كردن او به دست كشيدن از حكومت، تنها يك شكست عادي براي خود مالكي نبود بلكه يك شكست سنگين يا به عبارت دقيقتر يك فضيحت سياسي براي رژيم ايران بود كه سرمايهگذاري زيادي روي مالكي كرده و از او بسان اسب تروا استفاده كرد تا تمامي جريانهاي ملي عراق را كه مخالف نفوذ او بودند بكوبد و ساكنان اشرف و ليبرتي را نيز از بين برده و پرونده آنها را ببندد، اما شكست سريعش در محقق كردن اهداف مشكوكش، نشان داد قضيه ساكنان اشرف و ليبرتي تنها موضوع گروهي از افراد مخالف نيست بلكه موضوع خلقي است كه از سركوب و ظلم يك رژيم ستمگر- كه از هر وسيلهيي براي تحقق اهداف مشكوكش استفاده ميكند- رنج ميبرند، از اينرو درخواستهاي مبرمي در برابر دولت جديد عراق قرار دارند كه بسياري از آنها فوري و مبرم هستند، اما آنهايي كه در ارتباط با ساكنان كمپ ليبرتي ميباشد نيازمند توجه ويژهيي است زيرا اين ساكنان در دوران حاكميت مالكي رنج بسيار كشيدهاند و در معرض ظلم و خسارت عظيمي قرار گرفتهاند كه جز با رفع اين ظلم از آنها نميتوان آن را توجيه كرد كه اين امر نيز جز با انجام اقدامات زير ممكن نيست:
-بهرسميت شناختن حقوق آنها بهعنوان پناهندگان سياسي بهرسميت شناخته شده در سطح جهاني.
- تبديل كمپ ليبرتي به مشابه كمپهاي پناهندگي نه مانند وضعيتي كه الآن مانند زندان است
-خروج نيروهاي پليس و نيروهاي امنيتي و سلاحها و تجهيزات آنها از داخل كمپ
-رساندن خدمات عمومي در درون كمپ به سطحي فراتر از سطح فاجعه آميز كنوني». ليلي محمود رضا
سايت سولاپرس- مصر 25 شهريور 1393ـ 16 سپتامبر 2014
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر