درگیری مردم مهاباد و سردشت - فریناز خسروانی
خیزش
مردم و جوانان مهاباد که دامنه آن از شهرهای منطقه و حتی مرزهای کشور
فراتر رفته، رژیم را بهشدت به مخمصه انداخته و وحشتزده کرده است. حرفها و
موضعگیریهای سردمداران نظام نشان میدهد که قیام مهاباد بهشدت دستگاه
سرکوب آخوندها را بهم ریخته است. کارگزاران رژیم یک به یک به میدان آمدند و
اساساً روی یک نکته متمرکز بودند؛ اینکه جنایتکاری که مسبب این قتل بوده،
از مأموران وزارت اطلاعات نبوده است.
رادفر معاون استانداری رژیم در استان آذربایجان غربی با ضد و نقیضگویی و هراس از خیزش مردم مهاباد گفت: «خاطی احتمالی بلافاصله دستگیر شده و اقدامات قانونی در مورد ایشان انجام شده است… این فرد هیچ وابستگی به دولت و نهادهای امنیتی ندارد، صرفاً یک نفر بخش خصوصی است که جهت مشاوره با هتل در جهت درجهبندی هتل، مهمان هتل بودهاست». (تلویزیون رژیم ۱۸/۲/۹۴).
رژیم برای آن که هم روی این جنایت سرپوش بگذارد، انتشار اخبار و گزارشهای این جنایت را هم به معاندان و گروهکها نسبت دهد و هم بهطور احمقانهای آن را به کشورهای خارجی مانند عربستان ربط داد و از قول یکی از سایتهای زنجیرهیی وزارت اطلاعات آمار و ارقام داد: «یکی از نشریات داخلی نوشت تحلیل جملات کلید واژههای «مهاباد» و «کردستان» در صفحه اجتماعی توییتر نشان میدهد که 56% از این اخبار را کاربرانی از عربستان منتشر کردهاند، همچنین کاربران آمریکا با 10% و ترکیه، انگلیس، فرانسه و کانادا هم در مجموع 15% اخبار این حادثه را منتشر کردند. تنها 7% کاربران توییتر از ایران بودند» (تلویزیون رژیم۱۹/۲/۹۴).
دستگاه تبلیغاتی رژیم کوشید مسأله را یک حادثه و ناشی از یک مسأله شخصی جلوه دهد که گروههای معاند آن را بزرگ کردهاند و بهمنظور در بردن مأمور اطلاعاتی عامل قتل، از هیچ رذالتی در حق دختر مقتول و خانواده وی خودداری نکرد. در همین رابطه یک، پاسدار جنایتکار «منتظر المهدی» معاون اجتماعی نیروی انتظامی گفت: «هیچ رد پایی از مظنونان انتظامی و امنیتی در این پرونده نمیباشد» وی سپس داستانی سر هم کرد که گویا مقتول با فرد مظنون ارتباط داشته و وقتی مدیر هتل به مادر او اطلاع میدهد و او متوجه میشود که مادرش در راه آمدن به هتل است، میخواسته از طریق بالکن هتل خود را از یک اتاق به اتاق دیگر برساند که پایش سر خورده و به پایین پرتاب شده و فوت کرده است (تلویزیون رژیم۱۹/۲/۹۴).
معلوم نیست که دختر مقتول که کارمند هتل بوده و به ساختمان آشنایی کامل داشته، برای ترک اتاق چرا به جای در، از طریق بالکن اقدام کرده است؟!: این پاسدار جنایتکار سپس ادعا کرد «عامل اصلی حادثه هتل تارا دستگیر و اعتراف کرده است». اما در عینحال شبکههای معاند را مجرم اصلی دانست. به این ترتیب معلوم نیست اگر قتل فریناز، حادثه و بر اثر اشتباه خودش بوده، متهم به چه چیز اعتراف کرده است؟! و اگر فیالواقع مجرم است، جرم «شبکههای معاند» چیست؟!
حرف آخوند اژهای سخنگوی قوه قضاییه در این مورد و جرم اتفاق افتاده نیز، قابل تأمل و وقیحانه است.
آخوند اژهای ابتدا به رسانههای حکومتی ایراد میگیرد که «وقتی اتفاقی میافتد چرا گاهی ناخودآگاه این جریان را… در سطح بسیار وسیعی نشر میدهیم و برای مردم (بخوانید برای رژیم) مخاطره ایجاد میکنیم؟ و… آن را آنقدر منتشر میکنیم و پر و بال میدهیم؟!». آخوند اژهای در مورد متهم که گفته میشود دستگیر شده، بر خلاف آنچه که قبلاً گفته میشد که فریناز خودش از بالکن هتل سقوط کرده، میگوید: «این که متهم این پرونده، اجمالاً تقصیر دارد، در این قضیه فیالجمله روشن است».
«اجمالاً تقصیر دارد» یعنی چه؟ معلوم نیست اگر متهم هیچ رابطهای با وزارت اطلاعات ندارد، چرا هیچ اسم و عکس و مشخصات او منتشر نمیشود؟ و بالاخره مقصر و مجرم هست یا نه؟ آیا اگر او یک فرد عادی بود، رژیم آخوندی به همین اندازه درباره او رازداری به خرج میداد؟
جالب است که در این میان ظاهراً تنها دغدغه تلویزیون رژیم و ایادی و کارگزاران رژیم، از یک سو خسارات مادی است که به هتل وارد شده و از سوی دیگر کاهش تعداد گردشگران!
مجری تلویزیون به فرموده میگوید: «شهر آرامتر شده است اما مسئولان شهر، نگران وضعیت توسعه آن و بهویژه کاهش تعداد گردشگران میباشند».
و احمدی نماینده مجلس ارتجاع، همین سناریو نوشته شده را قرقره میکند: «ما وظیفه داریم رسیدگی بکنیم، ولی ما در بحث توریستی و اقتصادی نیاز مبرم داریم که عزیزانی بیایند در مهاباد، خریدهایی انجام بدهند، اینکه این تصور پیش بیاید که امنیت از مهاباد سلب شده، لطمه میزند… خواهشم از مردم این است که در حفظ آرامش شهر به ما کمک بکنند».
واقعیت این است که دغدغه اصلی رژیم، نه مسأله اقتصادی و گردشگری، بلکه ترک برداشتن امنیت شکننده رژیم و شعله کشیدن خیزشی است که زمینه و بستر خیزشهای دیگر شده و دامنه آن از شهرهای کردستان نیز فراتر رفته است.
رادفر معاون استانداری رژیم در استان آذربایجان غربی با ضد و نقیضگویی و هراس از خیزش مردم مهاباد گفت: «خاطی احتمالی بلافاصله دستگیر شده و اقدامات قانونی در مورد ایشان انجام شده است… این فرد هیچ وابستگی به دولت و نهادهای امنیتی ندارد، صرفاً یک نفر بخش خصوصی است که جهت مشاوره با هتل در جهت درجهبندی هتل، مهمان هتل بودهاست». (تلویزیون رژیم ۱۸/۲/۹۴).
رژیم برای آن که هم روی این جنایت سرپوش بگذارد، انتشار اخبار و گزارشهای این جنایت را هم به معاندان و گروهکها نسبت دهد و هم بهطور احمقانهای آن را به کشورهای خارجی مانند عربستان ربط داد و از قول یکی از سایتهای زنجیرهیی وزارت اطلاعات آمار و ارقام داد: «یکی از نشریات داخلی نوشت تحلیل جملات کلید واژههای «مهاباد» و «کردستان» در صفحه اجتماعی توییتر نشان میدهد که 56% از این اخبار را کاربرانی از عربستان منتشر کردهاند، همچنین کاربران آمریکا با 10% و ترکیه، انگلیس، فرانسه و کانادا هم در مجموع 15% اخبار این حادثه را منتشر کردند. تنها 7% کاربران توییتر از ایران بودند» (تلویزیون رژیم۱۹/۲/۹۴).
دستگاه تبلیغاتی رژیم کوشید مسأله را یک حادثه و ناشی از یک مسأله شخصی جلوه دهد که گروههای معاند آن را بزرگ کردهاند و بهمنظور در بردن مأمور اطلاعاتی عامل قتل، از هیچ رذالتی در حق دختر مقتول و خانواده وی خودداری نکرد. در همین رابطه یک، پاسدار جنایتکار «منتظر المهدی» معاون اجتماعی نیروی انتظامی گفت: «هیچ رد پایی از مظنونان انتظامی و امنیتی در این پرونده نمیباشد» وی سپس داستانی سر هم کرد که گویا مقتول با فرد مظنون ارتباط داشته و وقتی مدیر هتل به مادر او اطلاع میدهد و او متوجه میشود که مادرش در راه آمدن به هتل است، میخواسته از طریق بالکن هتل خود را از یک اتاق به اتاق دیگر برساند که پایش سر خورده و به پایین پرتاب شده و فوت کرده است (تلویزیون رژیم۱۹/۲/۹۴).
معلوم نیست که دختر مقتول که کارمند هتل بوده و به ساختمان آشنایی کامل داشته، برای ترک اتاق چرا به جای در، از طریق بالکن اقدام کرده است؟!: این پاسدار جنایتکار سپس ادعا کرد «عامل اصلی حادثه هتل تارا دستگیر و اعتراف کرده است». اما در عینحال شبکههای معاند را مجرم اصلی دانست. به این ترتیب معلوم نیست اگر قتل فریناز، حادثه و بر اثر اشتباه خودش بوده، متهم به چه چیز اعتراف کرده است؟! و اگر فیالواقع مجرم است، جرم «شبکههای معاند» چیست؟!
حرف آخوند اژهای سخنگوی قوه قضاییه در این مورد و جرم اتفاق افتاده نیز، قابل تأمل و وقیحانه است.
آخوند اژهای ابتدا به رسانههای حکومتی ایراد میگیرد که «وقتی اتفاقی میافتد چرا گاهی ناخودآگاه این جریان را… در سطح بسیار وسیعی نشر میدهیم و برای مردم (بخوانید برای رژیم) مخاطره ایجاد میکنیم؟ و… آن را آنقدر منتشر میکنیم و پر و بال میدهیم؟!». آخوند اژهای در مورد متهم که گفته میشود دستگیر شده، بر خلاف آنچه که قبلاً گفته میشد که فریناز خودش از بالکن هتل سقوط کرده، میگوید: «این که متهم این پرونده، اجمالاً تقصیر دارد، در این قضیه فیالجمله روشن است».
«اجمالاً تقصیر دارد» یعنی چه؟ معلوم نیست اگر متهم هیچ رابطهای با وزارت اطلاعات ندارد، چرا هیچ اسم و عکس و مشخصات او منتشر نمیشود؟ و بالاخره مقصر و مجرم هست یا نه؟ آیا اگر او یک فرد عادی بود، رژیم آخوندی به همین اندازه درباره او رازداری به خرج میداد؟
جالب است که در این میان ظاهراً تنها دغدغه تلویزیون رژیم و ایادی و کارگزاران رژیم، از یک سو خسارات مادی است که به هتل وارد شده و از سوی دیگر کاهش تعداد گردشگران!
مجری تلویزیون به فرموده میگوید: «شهر آرامتر شده است اما مسئولان شهر، نگران وضعیت توسعه آن و بهویژه کاهش تعداد گردشگران میباشند».
و احمدی نماینده مجلس ارتجاع، همین سناریو نوشته شده را قرقره میکند: «ما وظیفه داریم رسیدگی بکنیم، ولی ما در بحث توریستی و اقتصادی نیاز مبرم داریم که عزیزانی بیایند در مهاباد، خریدهایی انجام بدهند، اینکه این تصور پیش بیاید که امنیت از مهاباد سلب شده، لطمه میزند… خواهشم از مردم این است که در حفظ آرامش شهر به ما کمک بکنند».
واقعیت این است که دغدغه اصلی رژیم، نه مسأله اقتصادی و گردشگری، بلکه ترک برداشتن امنیت شکننده رژیم و شعله کشیدن خیزشی است که زمینه و بستر خیزشهای دیگر شده و دامنه آن از شهرهای کردستان نیز فراتر رفته است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر