بزرگراه
جنوب افغانستان که کابل پایتخت را به غزنی، قندهار و هلمند و بالاخره هرات
وصل میکند و از دو مسیر (مرکز و شاهراه حلقهای جنوب تا غرب) میگذرد، در
سالهای اخیر قربانیهای زیادی گرفته و به قول خیلیها به "جاده مرگ" مسمی
شده است.
یا به دلیل انفجار مینهای کنار جادهای و درگیریهای
نظامی یا هم دزدیهای مسلحانه، گروگانگیریها و بی احتیاطی رانندهها. اما
تازگیها ماجراهای این بزرگراه، چهره بدل کرده و بیشتر افراد مسلحاند که
به طور هدفمند به کشتار و توقف مسافران و عابران میپردازند.رویدادی که دو ماه پیش در همین بزرگراه اتفاق افتاد و در نتیجه آن دست کم ۳۱ شهروند افغان به چنگ افراد ناشناس افتاد و هنوز از سرنوشت آنها خبری نیست، بزرگراه جنوب را بیشتر از هر زمانی خوفناک کرده است. در این جا به ماجراهای اخیری که در این بزرگراه اتفاق افتاده از زبان منابع دست اول و شاهدان عینی میخوانید:
بیلتون، جوانی که کشته شد
بیلتون ۲۲ ساله، هفت ماه پیش که تازه مدرسه را به پایان رسانده بود، در کابل عروسی کرد، برای تامین زندگی، دل را به بزرگراه جنوب زد تا با باربری و حمل و نقل کالا چرخ زندگیاش از کار نیافتد. راهی که بیلتون رفت اما راه پر خطری بود که به مرگش انجامید.زینتالله برادر بزرگش میگوید که موتر باری بیلتون در نوبت منتظر بود و بعد از نوروز نوبتش رسید و زنگ زد که میرود هرات. زینتالله آخرین تماسی که از برادرش دریافت کرد از ترازوی تناژ بلند میدانشهر ولایت وردک در شصت کیلومتری کابل بود.
او میگوید: "ساعت پنج عصر زنگ زد که مسئولان ترازو، او را برای دو ساعت توقف دادهاند، گفت که سه هزار افغانی پول خواستهاند و گفت فردا که هرات رسیدم زنگ میزنم." زینتالله ادامه میدهد: "فردا گل صبح تلفن زنگ خورد و خیالم جمع شد که رسیده، اما تا دقت کردم دیدم که زنگ، زنگ بیلتون نبود، کاکایم زنگ زد و گفت بیا بیرون، پنج صبح از خانه بیرون شدم و گفت که بیلتون شهید شده است."
در آن شب بیلتون با دوازده نفر دیگر کشته شد. چهار راننده، یک زوج و یک کودک هم در جمع این کشته شده ها بود. اما داغی که این رویداد به خانواده بیلتون گذاشت، عمیق بود؛ غمی را تازه کرد که خانوادهاش به سختی فراموش کرده بود.
سال پیشتر از این رویداد خانواده زینتالله در همین راه فرزند دیگری را هم قربانی داده بود. برادر بزرگتر بیلتون که ۳۳ سال داشت، در سال ۲۰۱۳ در همین مسیر، جایی که بیلتون کشته شد، تیرباران شده بود. بیلتون همبس/اتوبوس برادر بزرگتر را به کار انداخته بود که راه به جایی نبرد. زینتالله که هر دو برادرش را در این مسیر از دست داده میگوید که هر دو برادرش شبیه به هم کشته شده بودند، گلولهها سرهای برادرانش را هدف گرفته بود.
بیوه دو برادر با چهار کودک حالا در یک خانه در کابل زندگی میکنند. بسی که چرخ اصلی زندگی خانواده را میچرخاند، در سرای بزرگی در غرب کابل، متوقف است و خانواده بیلتون جرات نمیکند از این بس بیش از این استفاده کند، چرا که به نظر خانواده "موتر خونخوار شده."
رکود کار شرکتهای مسافرتی
بیلتون یکی از چندین رانندهای است که به کام بزرگراه کابل-قندهار فرو رفته است. محمد امین مسئول شرکت ترانسپورتی که بیلتون در آن کار میکرد، میگوید که بیلتون در مسیرهای هرات و قندهار و نیمروز در رفت و آمد بود.او میگوید که بین کابل تا هرات حدود هزار کیلومتر فاصله است که همه این فاصله "نا امن است و نیروهای امنیتی قادر به تامین امنیت آن نیستند."
آقای امین میگوید که بزرگراه جنوب همواره نا امن بوده اما در دو ماه گذشته، به حدی ترسناک شده که خیلیها حتی جرات سفر نمیکنند.
او میگوید که قبلن روزی دو تا سه بس پر از مسافر (هر کدام با حدود ۵۵ مسافر) به طرف قندهار حرکت میکرد اما حالا "در دو روز یک بس هم پر نمیشود و ما با وجودی که کرایه را پایین آوردیم ولی هیچ کسی سفر نمیکند."
برای افرادی مثل محمد امین روزگار سخت شده، اگر امنیت شاهراه کابل قندهار بهبود نیابد، دهها شرکت مسافرتی مثل او سقوط میکند و تعداد زیادی از رانندههای خط، بیکار میشوند.
راه از شروع پر خطر است، از همین میدان وردک و غزنی که در فاصله بسیار نزدیکی از پایتخت واقع اند. نقاطی مثل شیخ آباد، سالار و شاهجوی در این مسیر نقاطی است که وقتی رانندهها عبور میکنند، دعا و حدیث میخوانند و موی بدن شان "سیخ میشود."
آنهایی که پول دارند به سادگی از راه زمینی منصرف می شوند و از طریق شرکت های هوایی سفر میکنند اما آنهایی که پول ندارند یا باید قرض و وام کنند و پول بلیط هواپیما را که پنج تا ده برابر پول زمینی است، فراهم کنند یا هم خطرات راه زمینی را قبول کنند و با پول کم و ترس زیاد با بس سفر کنند.
سوسن عطایی از شهروندان هرات که زیاد بین کابل و هرات سفر دارد، به محمد قاضیزاده خبرنگار بیبیسی گفته که آرزوی سفر زمینیاش از هرات به کابل تا حالا تحقق نیافته است.
خانم سوسن گفته: "تا اکنون نتوانستهام زمینی به کابل بروم. با آنکه از هواپیما میترسم و سفر هوایی را خوش ندارم و دوست دارم زمینی سفر کنم. اما به دلیل مشکلات امنیتی هرگز جرات نکردهام زمینی سفر کنم و زیبایی های طبیعی ولایتهای دیگر را ببینم."
رانندهای که از رانندگی دست کشیده
نمایندگی دفتر غزنیپیما در منطقه موسوم به کمپنی کابل، این روزها مشتری ندارد. کسی جرات نمیکند با این شرکت رفت و آمد کند. چرا؟ چون حدود دو ماه پیش افراد ناشناس ۳۱ مسافر این شرکت را که در نواحی زابل به طرف کابل در حرکت بود، ربودند و تا حالا که حالاست خبری از سرنوشت آنها نیست.مسئولان این شرکت ناراحت اند و تمایلی به صحبت با رسانهها ندارند.
در سرای بزرگ (ترمینالی) که در منطقه کمپنی کابل است، ده ها شرکت ترانسپورتی دفتر دارند و از آنجا همه روزه ساعت ۵ صبح و در وعده های مختلف، موترهای/ماشینهای کوچک و بزرگ به ولایت های جنوبی حرکت میکنند.
در این سرای هیچ شرکتی یافت نمیشود که خاطره بدی از بزرگراه کابل قندهار نداشته باشد.
محمد سلیم نماینده یکی دیگر از شرکتهای مسافری نیز اخیرا یکی از رانندههایش را در همین بزرگراه کابل-قندهار از دست داد. مردان مسلح ناشناس راننده را از موتر پایین کردند و کشتند.
سهراب راننده یکی از شرکت های مسافری است که به دلیل وخامت امنیت در بزرگراه جنوب موقتا از رانندگی دست کشیده است. سهراب را در کنار بس مسافری خالی اش در ترمینال جنوب در کابل دیدم.
او میگوید که تنها ترس و مشکل نا امنی در راه نیست بلکه "پاسگاههای پلیس پول میخورند، دزدان راه میگیرند و شورشیان هم میکشند، رانندهها و مسافران بین سه خطر کلان قربانی میشوند به شکلی."
سهراب چهار همکارش را در همین بزرگراه جنوب از دست داده است، او میگوید که مدتی است در این راه سفر نمیکند.
رانندهها میگویند که خطرناک ترین بخش راه در شروع سفر است، در اطرف ولایتهای میدان وردک و غزنی که در فاصله خیلی نزدیک از پایتخت واقع اند.
پلیس و شاهراه، تلاش و ناکامی؟
افزایش نا امنی در بزرگراه جنوب کل دستگاه نظامی و امنیتی افغانستان را تکان داده و انتقادهای شدیدی را علیه نیروهای امنیتی متوجه کرده است.برای همین نیروهای دولتی برای جلوگیری از تکرار حوادث خونبار و گروگانگیریها دست به کار شده اند.
صدیق صدیقی سخنگوی وزارت داخله/کشور افغانستان میگوید که به دنبال ناآرامی های اخیر در بزرگراه جنوب، وزارت داخله طرحی را به شورای امنیت ملی فرستاده که مورد تایید قرار گرفته است.
طرحی که آقای صدیقی از آن حرف میزند، جزئیاتش به رسانه ها درز نکرده و وزارت امور داخله هم به دلیل این که می خواهد اقدامات امنیتی مخفی بماند چیزی در مورد آن نمیگوید.
اما میگوید که راه اندازی عملیات نظامی برای پاک سازی محلات از وجود شورشیان، ایجاد پاسگاه های جدید در امتداد شاهراه و هماهنگی بین فرماندهی های پلیس در ولایات جز این برنامه است.
او میگوید که در یکی دو ماه گذشته چندین عملیات نظامی در نقاطی که آسیب پذیر بود راه اندازی شده تا راه برای مسافران و عابران و راننده ها هموار شود.
صدیقی میگوید: "ما مشغول اجرای این طرح بزرگ هستیم که مشمول توجه به کمیت و قدرت و جابهجایی نیروهای بیشتر در شاهراه ها است. در حال حاضر از تمام گزینهها و امکانات در مسیر شاهراهها و فرماندهیهای پلیس استفاده می کنیم."
ما یکی از راه کارهایی را که در یک ماه گذشته روی دست گرفتیم، این بود که در نقاط آسیب پذیری که در آن مردم از حضور مخالفان شکایت کردند، عملیات کردیم و نتایج خوبی داشتیم و با مردم کار میکنیم که مشکلات را بیابیم.
تعداد پاسگاهها زیاد شده، نمیتوانم تعداد آن را بگویم ولی به قدر کافی پاسگاه های تازه و بیشتر نیروهای پلیس ایجاد شده است. هر فرماندهی پلیس مسئولیت دارد که در نقاط مربوط خود متوجه شاهراهی که از آن ولایت میگذرد، باشد.
او همچنین از شهروندان افغان میخواهد که اگر در هرجایی از بزرگراه با مشکلی برخوردند با پلیس ۱۱۹ تماس بگیرند تا پلیس گشت خود را فورا بتواند به محل برساند.
اما این طرح ها و برنامه های وزارت امور داخله چنگی به دل مسافران و رانندهها نمیزند و بسیاری از آنها فکر میکنند که شورشیان همچنان یک گام جلوتر از نیروهای امنیتی هستند.
2.5.2015
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر