چهارشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۹۲

سخنراني شخصيت هاي برجسته سياسي در انستيتو نوبل- اسلو با حضور رئيس جمهور برگزيده مقاومت

تاریخ ایجاد در 07 اسفند 1392
كنفرانس در انستيتو نوبل- اسلو
با حضور رئيس جمهور برگزيدة مقاومت
محكوميت نقض حقوق بشر و موج اعدامها در ايران
فراخوان به تأمين امنيت مجاهدان اشرفي در ليبرتي
كميته‌هاي دوستان ايران آزاد در كشورهاي نورديك
24فوريه2014 (5اسفند92)
شل ماگنه بوندِويك نخست وزير نروژ ( 1997 – 2005)
گير هارده- نخست وزير ايسلند (2006-2009)
-------------
پارلمانترهاي كشورهاي نورديك:
ـ آزموند اوكراست- نروژ
ـ كيموساسي- فنلاند
ـ لارش آرنه استاگسِن- سوئد
ـ كريستين لوند- دانمارك
ـ كنت اولسون- سوئد
ـ لارش ريسه- نروژ
---------------
سور لودْگارد- محقق ارشد انستيتوي روابط بين‌المللي نروژ
----------------
طاهر بومدرارو پاتريك كندي
لارش ريسه- نماينده پيشين پارلمان نروژ
از طرف دوستان ايران آزاد در كشورهاي نورديك، ميخواهم به همه شما به گرمي خوشآمد بگويم كه به اين جلسه مهم آمديد. اين جلسه توسط انجمن ما ميزباني شده است. باعث افتخار ماست كه اين جلسه را در انستيتوي نوبل نروژ برگزار كنيم. بنابراين از كارگردان گيله ديس شكر ميكنم. ميخواهم به طور خاص به رئيس جمهور برگزيدة شوراي ملي مقاومت خانم رجوي خيرمقدم بگويم. همچنين ميخواهم به نخست وزير پيشين ايسلند گيرهارده خيرمقدم بگويم. و هم چنين به محقق انستيتوي سياست خارجي نروژ، سور لودگارد و همچنين خيرمقدم بگويم به نخست وزير پيشين كشور خودمان نروژ، شل ماگنه بوندويك كه اكنون در اينجا حضور دارند. اولين سخنران، نخست وزير گيرهارده از ايسلند خواهد بود.

گيرهارده- نخست وزير پيشين ايسلند
با تشكر فراوان، لارش.
خانم رجوي عزيز، نخست وزير بندويك، آقاي لونستارد، رئيس مؤسسه نوبل، خانمها و آقايان، دوستان عزيز،
مفتخرم كه اينجا در اين ساختمان مربوط به مؤسسه نوبل باشم، يعني در مؤسسه جهاني مشهور نوبل، براي اين جلسه كه مربوط به مسائل ايران است، حضور داشته باشم. از ميهمانوازي اين مؤسسه تشكر ميكنم و از كميتة دوستان ايران آزاد هم كه ابتكار تشكيل اين جلسه به دست گرفتند، سپاسگزارم
شوراي ملي مقاومت ايران، كه دربرگيرندة گروههاي مختلف ايرانيان خارج از كشور است، در سالهاي اخير از توجهات و حمايتهاي فزايندهيي در سراسر جهان به طور خاص در اروپا و آمريكا برخوردار بوده است.
حمايتهاي جديدي از جانب رهبران و سياستمداران بسيار شناخته شده و مورد احترام در اروپا و آمريكا و ساير مكانها صورت گرفته است. اين حمايتها شامل جوامع فرهنگي ، متخصصان روابط بين المللي، علاوه بر اين، حمايت گروههاي ايراني درخارج كشور را شامل مي شود. اين حمايت در زماني صورت مي گرد كه رژيم تهران تلاش خود را براي بي اعتبار كردن و زير سؤال بردن اپوزيسيون و رهبر آن خانم رجوي را تشديد كرده است.
بنابراين اجازه بدهيد كه بگويم اين افزايش حمايتها تصادفي نيست و تعجب آور هم نيست، زيرا شوراي ملي مقاومت تنها آلترناتيو دموكراتيك ممكن عليه ديكتاتوري مذهبي حاكم بر ايران را نمايندگي ميكند. رژيمي كه در تلاش براي دستيابي سريع به سلاح اتمي است و نه تنها يك تهديد منطقه يي بلكه يك تهديد جهاني است.
براي من چند سال پيش در يكي از اجلاسهاي شوراي اروپا در جلسه يي كه شوراي ملي مقاومت برنامه 10 ماده يي خانم رجوي براي ايران آينده را ارائه كرد و من آن را مطالعه كردم و با آن آشنا شدم، بسيار روشنگرانه بود. زيرا اين سند در اصل يك پلاتفرم سياسي است كه يقين دارم هر حزبي در جوامع دموكراتيك در غرب مي تواند در آن ثبت نام و آن را تأييد كند. ازجمله حزب خودم در كشورم. اين طرح انتقال صلحآميز قدرت به دولتي را تأمين ميكند كه مردم ايران را نمايندگي كرده و با انتخابات آزاد و عادلانه تحت حاكميت قانون انتخاب شده باشد. صورت مسأله در اينجا مشروعيت است كه رهبري در انتخابات آزاد و عادلانه انتخاب شود و اكثريت مردم را نمايندگي كند. اين برنامه همچنين خواستار ارائه حقوق جهانشمول بشر مثل حق بلامنازع آزادي بيان، آزادي تجمعات، ويك قوه قضائية مستقل و البته آزادي مذاهب و در واقعيت يك حاكميت مبتني بر جدايي دين از دولت را در بر ميگيرد. حقوق پايه يي انسان كه برخي از كشورها آن را دارا مي باشند، شامل به طور مشخص حق برابري زن و مرد در همه ابعاد درجامعه.
همچنين بخشي ديگري از اين برنامه اين است كه ايران بايد يك كشور غير اتمي باشد و مجازات اعدام منع شود. در واقع اين يك تغيير بسيار كيفي در كشوري است كه رژيم آن تا كنون در طي دو ماه بيش از 100 تن از مخالفانش را در ايران اعدام كرده است.
بنابراين خواست تغيير رژيم در ايران نه بر اساس هر گونه بي حرمتي به مذاهب يا امثالهم است بلكه خواست تغيير رژيم براي حاكميت دموكراتيك و بر اساس حقوق پايه يي انسان است.
همه نشانهها دال بر اين است كه اين رژيم در تهران نميتواند بيش از هر رژيم ديكتاتوري سركوبگر ديگر مورد اعتماد قرار گيرد. تا آنجا كه به مسأله هسته يي بر ميگردد، نقش اپوزيسيون در افشاي گزارشهاي مربوط به برنامه هسته يي و سايتهاي هسته يي و غيره نمي تواند فراموش شود.
خانمها و آقايان مسأله تغيير رژيم در ايران البته كه يك مسأله سياسي بسيار مهم در عرصه بينالمللي است كه دولتها بايد با واقعگرايي و هوشياري، و همچنين عزم و اصرار، با آن برخورد كنند، به عبارت ديگر با اعمال تحريم اگر ضرورت داشته باشد. اين هدف با ديالوگ و الزامات سياسي در چارچوب سنت و مرام انستيتو نوبل مي تواند و بايد تحقق بگيرد.
دومين مسألهيي كه مايلم به آن بپردازم بسيار سياسي و انساندوستانه مربوط به حدود 3 هزار ايراني در تبعيد است كه اكنون در شرايطي مشابه زندان در كمپي خارج از بغداد نگهداري ميشوند كه سابقاً يك پايگاه نظامي آمريكايي بوده و به طور كاملاً نامناسب يا حتي از روي كنايه، كمپ «آزادي» ناميده شده است. شايد همه نفرات اين جمعيت با سابقه اين موضوع آشنا نباشند. بنابراين براي آن عده افراد من اين موضوع را خيلي خلاصه توضيح ميدهم.
از اواسط سالهاي دهه 1980،  بعد از پايان جنگ ايران و عراق، حدود 3500 ايراني به صورت مسالمت آميز در كمپي  نزديك مرز هاي ايران و عراق به نام كمپ اشرف مستقر بودند. آنها مخالفان رژيم ملاها حاكم بر ايران بودند و تصميم گرفتند كه به صورت مسالمت آميز در كمپ اشرف مستقرباشند. بعد از اشغال عراق توسط آمريكا در سال 2003، دولت آمريكا به تك تك افراد در اين كمپ يك تضمين مكتوب شخصي امنيتي در ازاي تحويلدهي سلاح آنها ارائه كرد. وقتي آمريكا عراق را ترك كرد، دولت عراق اين مسئوليت را برعهده گرفت اما متأسفانه به تعهدات خود پايبند نبوده است. حتي بدتر از اين، حملات مكرر توسط نيروهاي عراقي صورت گرفت، و البته دولت عراق در حال حاضر رابطه بسيار نزديكي با رژيم ايران دارد. بعد از حملات پي در پي عليه اشرف كه در آن بيش از 100 تن كشته شدند، ساكنان اشرف كمتر از دو سال پيش در توافقي كه از حمايت ملل متحد برخوردار بود، و در يك اقدام حسن نيت كه خانم رجوي با آن موافقت كرد، به كمپ ليبرتي منتقل شدند.
 كمپ ليبرتي از حفاظت بسيار كم و شرايط وخيم بهداشتي و پزشكي برخوردار است. حملات پي در پي باعث كشته ها و مجروحين بيشتر شده است. يك حمله در سال گذشته عليه افراد باقيمانده در اشرف، كه براي حفاظت از اموال در آنجا بودند، بيش از 50 كشته برجاي گذاشت و برخي از نفرات با دستان بسته به قتل رسيدند. 52 تن به قتل رسيدند و 7 تن به عنوان گروگان ربوده شدند، كه هنوز گروگان هستند، شامل 6زن و يك مرد. اعتقاد بر اين است كه اين افراد در اختيار مقامات عراقي هستند. آنها ممكن است با استرداد به رژيم ايران مواجه باشند كه به احتمال قوي در آنجا به صورت صحرايي اعدام خواهند شد كه اين از سياستهاي رژيم ايران است. البته كاملاً غير قابل قبول و غير قابل پذيرش است. ملل متحد در وظايف خود در اين موضوع شكست خورده و نبايد از ياد برد كه آمريكا داراي بيشترين مسئوليت در اين رابطه است، و مسئوليت آمريكا بيش از هر كشور يا سازمان ميباشد.
ملل متحد اكنون يك نماينده جديد براي اين وضعيت منصوب كرده است. يك خانم محترم از آمريكا با انبوهي تجربه بينالمللي كه تاحدي اميد ايجاد ميكند. اما مسأله كليدي كنوني خارج كردن همگي اين افراد است و همگي آنها از استاتو پناهندگي رسمي برخوردارند كه توسط كميساريا تأمين شده است.
بنابراين همة ما بايد تمام تلاش خود را بكنيم. همچنين دوستان ايران آزاد، ميتوانند توجه خود را متمركز هدفي بزرگتر كنند، يعني تغيير رژيم در ايران بر اساس همان پايهيي كه در ابتداي سخنانم به آن اشاره كردم.
با تشكر فراوان
از توجه شما متشكرم

لارش ريسه- نماينده پيشين پارلمان نروژ
با تشكر زياد از آقاي هولده  باعث افتخار ماست كه تعداد زيادي از نمايندگان پارلمان كشورهاي نورديك در اينجا حضور دارند، از كشورهاي سوئد، دانمارك، فنلاند، ايسلند و نروژ تا سخنرانيهاي خود را ايراد كنند. همچنين مفتخريم كه پاتريك كندي در اين جا حضور دارد و در انتظار شنيدن سخنراني ايشان هم هستيم. ما بر روي وضعيت حساس ايران متمركز هستيم. خوشحاليم كه اين جلسه را در انستيتوي نوبل برگذار ميكنيم. در حقيقت آلفرد نوبل، كه آخرين سالهاي زندگي خود را در آذربايجان سپري كرد، روزي مقاله يي خواند كه از او ياد كرده بود.
اما او از خواندن اين مقاله آنقدر تكان خورد كه تصميم گرفت جوايز نوبل و از جمله جايزة صلح نوبل را تأسيس كند. اين جوايز اكنون در اين انستيتو اداره ميشوند. ما شاهد وضعيت حساسي در خاورميانه هستيم و ميدانيم كه رژيم ايران نقشي اساسي در اين وضعيت دارد. آنها به بسياري از كشورها مثل عراق، سوريه، لبنان و حتي به يمن و افغانستان تروريسم صادر ميكنند. وضعيت اين كشورها تحت تأثير رژيم ايران است. ما ميخواهيم در اين جلسه بر روي اين موضوع متمركز شويم. همچنين ميخواهيم بر روي وضعيت حقوق بشر در داخل ايران متمركز شويم. ما اكنون شاهد افزايش اعدامها بيش از گذشته هستيم. تنها در ماه گذشته و از شروع سال جديد، 130 نفر در ايران اعدام شدهاند. شايد ما شاهد اعدامهاي بيشتري در چين باشيم چرا كه چين تنها كشوري است كه اعدامهاي بيشتري از ايران دارد، اما چين جمعيت بيشتري دارد كه 20 برابر جمعيت ايران است. بنابراين اين يك تحول غم انگيز است كه اعدامها افزايش يافته است. از طرف ديگر وضعيت پناهندگان در كمپ اشرف و اكنون كمپ ليبرتي را داريم. حدود 3000 نفر در آنجا سكونت دارند كه 900 تا 1000 تن از آنان زنان هستند. آنها حفاظت شده هستند. اما 5 با كشتار عليه آناان صورت گرفته است. در سپتامبر 52 تن قتل عام شدند. ما داريم در مورد نخبگان جامعة ايران صحبت ميكنيم كه در بسياري از موارد داراي تحصيلات عالي هستند و محقق و هنرمند هستند. آنها كساني هستند كه ميتوانند رهبراني در ايران آزاد باشند. آنها مورد حمله رژيم ايران قرار ميگيرند.
هيچ كسي در اين اتاق به اندازه رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران، خانم رجوي دراين مورد آگاهي ندارد و باعث افتخار ماست كه امروز ايشان در اينجا حضور دارند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر