هاشم خواستار، کنشگر سیاسی و مدنی و مسؤل کانون صنفی فرهنگیان خراسان، با انتشار پیامی فرهنگیان کشور را به اعتصاب و همایش های سراسری در روز 17 اردیبهشت 1394 فراخواند.
تشکل ها و کنشگران صنفی دیگری از فرهنگیان کشور نیز از اعتراض همگانی روز 17 اردیبهشت پشتیبانی کرده اند. بناست در این روز معلمان سراسر کشور از ساعت 9 بامداد در برابر ادارات آموزش و پرورش گردهم آیند.
متن پیام هاشم خواستار در این باره چنین است:
همكاران فرهنگی! از 17 ارديبهشت 94 برای ثبت در تاريخ حماسه ای ديگربسازيم!
همكاران گرامی! کارگران و مردم زحمتکش ایران!
فروردين 94 را در حالی به پايان رسانديم كه مجلسیان ولايت مدار ودولتيان ، هيچ توجهی به خواسته های برحق ما معلمان نكردند.
حاكمان چنان در فساد غرق شده اند كه در تاريخ ايران سابقه نداشته
اخيرا به يكی از مدارس مشهد براي ديدن همكاران شاغل رفتم
به من گفتند: آقای خواستار زمانيكه شما بازنشسته نشده بوديد، در زنگ تفريح چنانچه حرفی بر عليه دولت و حاكميت زده ميشد تعداد اندكی اعتراض ميكردند
اما اكنون ديگر هيچ كس اعتراض نمی كند
آهای حاكمان: ميدانيد اين يعنی چه ؟ آنوقت همكاران معلم ما بداقی ها وباقری ها وهاشمی ها و . . . و وكيل افتخاری معلمان عبد الفتاح سلطانی را به زندان می اندازند و در حبس نگه ميداريد.اينها قهرمانان ملی ايران زمين هستند.تازه بعد از پايان 5 سال حبس به آقايان محمد داوری وعبدااله مومنی ، اجازه ی بازگشت به معلمی نمی دهند. چه چيز را می خواهيد اثابت كنيد ؟ در سال 83 در بازداشتگاه اطلاعات در سلول انفرادی بر روی ديوار فردی 6 خط كشيده و نوشته بود "جرم بوق زدن" فهميدم كه طرف بخاطر بوق زدن 6 روز بازداشت بوده.با خود گفتم هر زمان يكسال تمام شود يك خط خواهم كشيد. اكنون به شما ميگويم: نه از سلول های انفرادی شما هراس داريم ونه از حبس واعدام ميترسيم. درحاليكه رهبری از كرسی آزاد انديشی ميگفت، در زندان هم راحتم نمی گذاشتند ومرتب مرا از بندی به بند ديگر تبعيد ميكردند. سعادت ما از سعادت ملت جدانيست، منافع ما از منافع ملی جدا نيست. كشور در بحران های عميقی به سر ميبرد كه سابقه نداشته. اعتياد، فقر، تورم، بيكاری، تجاوز، رانت، فساد، رشوه، طلاق، فحشا و ... محصول حكومت های ضد مردمی وتماميت خواه است. 260 ميليارد دلار كه به هر ايرانی بيش از10 ميليون تومان ميرسید را برای تاسيسات اتمی هزينه كردید كه اكنون اين تاسيسات بايد پارك اتمی شود، تا كودكان در آنها سانتريفوژ بازی والله كلنگ بازی كنند. در 17 ارديبهشت 94 دور هم جمع ميشويم تا صدای اعتراضمان را به حاكمان ناشنوا رسانده وخواب خفتگان را آشفته سازيم، وبرگ زرين ديگری از تاريخ ايران را رقم بزنيم، تا نسلهای آينده ما را سرزنش نكنند كه معلمان خواب بودند. ديدارمان 17 ارديبهشت 94 در مراكز استانها اداره ی كل و شهرستانها اداره ی آموزش وپرورش از ساعت 9 صبح تا 12 ظهر
سيد هاشم خواستار نماينده ی معلمان در كانون صنفی فر هنگيان خراسان
زنده باد زندان تا بر قراری دموكراسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر