یکشنبه، بهمن ۱۱، ۱۳۹۴

#ایران#iran# نامه زندانی سیاسی پیروز منصوری در راستای بازداشت فرزندش


نامه زندانی سیاسی پیروز منصوری در راستای بازداشت فرزندش 31.1.2016
 
 
خبرگزاری بام– متن کامل نامه  محمد علی منصوری معروف به پیروز، زندانی سیاسی زندان رجایی 

متن کامل نامه به شرح زیر می باشد:

 اینجانب محمد علی منصوری ۹ سال است که در زندان هستم، همه کسانی که مدتی را در زندان بوده اند، به خوبی وضعیت فلاکت بار زندانیان و زندان را می دانند، یعنی به خوبی می دانند که چگونه زندان به یک موسسه انتفاعی تبدیل شده که چنانچه کسی بتواند از عهده مخارج آن از قبیل پول غذا، لباس، دارو، درمان و … برآید حتی زنده ماندن در زندان هم به راحتی میسر نیست. کار به آنجا رسیده که کلیه اقدامات و کارهای تاسیساتی و تعمیر و نگهداری ساختمان زندان، آب، لوله کشی آن، تهویه هوا، برق، آبگرمکن، کولر، شوفاژ و … حتی باز کردن مجاری فاضلاب های حمام و دستشویی و یا نشت و چکه آب از سقف سلول های زندان هم عمدتا از جیب خود زندانیان تامین می شود، و به خاطر همین عدم امکانات و حداقل ها در زندان، انبوهی از زندانیان به واقع نیازمند کمک و مساعدت می باشند، لذا اغلب زندانیان خیر و همه کسانی که قدری نسبت به هم نوعان خود احساس مسئولیت می کنند، دریغ نورزیده و در حد استطاعت خود به زندانیان دیگر کمک می کنند و یا اگر بتوانند تسهیلاتی برای کمک دیگران فراهم می کنند، چون حتی پول به حساب زندانی ریختن هم یا عملا امکان پذیر نیست (چون حساب بانکی ندارند) و یا برای هر انتقال انبوهی پورسانت می گیرند و …
در همین بند ۴ زندان رجایی شهر انبوهی از زندانیان، چه زمانی که خود در زندان بودند و یا حتی بعد از آزادی از زندان در اقصی نقاط جهان، کماکان کمک خود به زندانیان را ادامه داده اند از جمله کسانی که به این امر انسان دوستانه اقدام کرده اند تا آنجا که من شخصا به خاطر دارم و شاهد بوده ام آقایان: باستانی، رفیعی، حبیبی، طبرزدی، اصانلو، روحی، امیرخیزی، محمودیان، سحرخیز، و خیلی های دیگر که همین الان هم در زندان هستند، از هر کاری که از دستشان بر می آید دریغ نمی کنند خصوصا که برخی زندانیان یا خانواده هایشان، اساسا در ایران نیستند و یا در اقصی نقاط ایران امکان آمدن را ندارند… در چنین شرایطی من هم مثل همه دوستان دیگر، از آنچه از دستم برآمده دریغ نکرده و از آنجائیکه خودم هم در زندان هستم، آنجا خیلی از این کارها را از طریق فرزند (علیرضا منصوری) انجام داده ام … حال او را به همین دلیل دستگیر، به سلول انفرادی و زیر بازجویی برده اند، که چرا حساب بانکی مشترک با همسرت داری؟؟ چرا پول برای زندانیان می فرستی و یا آنهایی که در زندان کار می کنند از طریق تو پول برای خانواده هایشان می فرستند؟؟؟ (چون برخی از طریق کارهای دستی و خدماتی مقداری پول به خانواده کمک می کنند) که میزان پول ها هم از حقوق یک ماه یک کارگر هم تجاوز نمی کند…

حال خطاب من ابتدا به هم میهنانم در ایران است و سپس به کلیه انسان های شریف و نهادهای حقوق بشری از شورای حقوق بشر سازمان ملل، عفو بین الملل و گزارشگران بدون مرز و … و همین طور کلیه مجامع ، نهادها و سازمان های اسلامی از کنفرانس کشورهای اسلامی تا بین المجالس کشورهای اسلامی و خلاصه هر آنکس که دغدغه انسانی و یا دغدغه اسلامی و مذهبی دارد، همه و همه را خطاب قرار می دهم که به نظر شما ما چه باید بکنیم؟؟؟ این حکومت حتی کمک به هم نوعان و یا کمک قربانیان به یکدیگر را هم جرم قلمداد می کند و عاملان خیر و نیک خواه را هم به زنجیر و زندان می کشد، نمونه اش فرزند من (علیرضا منصوری) که به همین دلیل دستگیر شده …!!! و لابد این را هم اقدام علیه امنیت می گویند…

؟؟!! ولی من از همین جا در زندان به مسئولین این نظام جور و بیداد اعلام می کنم که اگر کمک به زندانیان جرم است، مجرم من هستم که نیازمندی زندانیان را دیده و از فرزندم خواسته ام که به جای من اینکار و یا آن کار را بکند و او تنها به عنوان فرزند وظیفه اش را در قبال من که پدرش هستم انجام داده است… پس سراغ من بیایید و من هستم که مجرم هستم و تازه در زندان و در چنگ خودتان هستم، چرا پسرم را گروگان گرفته اید؟؟؟ بعدا جزئیات را برای همه مجامع حقوق بشری و مجامع اسلامی منطقه ای و بین المللی ارسال می کنم.

پیروز منصوری- زندان رجایی شهر کرج – ۱۱ دیماه ۱۳۹۴

نوشین ارشادی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر