روز
17خرداد، منتظرالمهدی سخنگوی نیروی سرکوبگر انتظامی رژیم خبر داد که از
روز 17خرداد، در 110 نقطه ساحلی در استانهای گلستان، گیلان و مازندران،
طرحی را در دستور کار گذاشتند که به گفتهی این مزدور: «بستر مناسبی را
برای تخلیه هیجان مثبت جوانها» ایجاد میکند. این محیطهای بهاصطلاح
«تفریحی!» که حالا قرارگاههای امنیتی انتظامی در آن راهاندازی شده، قرار
است که دستگاههای مرتبط با مزدوران انتظامی نظام را پشتیبانی کند و
تلویزیون آخوندها رسماً اعلام کرده است که هدف از اینکار «ایجاد امنیت»
البته برای نظام است!
مدتی پیش در جریان خیزش جوانهای شجاع بعد از بازی فوتبال در تبریز، روزنامه حکومتی آرمان طی مقالهیی «خواستار آموزش جوانان برای تخلیه هیجانهای آنها» شده بود! اما حالا معلوم میشود که آموزش، اسم مستعار سرکوب و کنترل بیشتر بوده و دوباره به سرکوب و زور حتی در محیطهای تفریحی و ساحلی روی آوردند.
اما واقعیت مسأله چیست؟ و چرا در آشفته بازار ناشی از انواع بحرانها که نظام را احاطه کرده است، محیطهای تفریحی جوانان برای نظام اینقدر مهم و خطرناک شده است؟ بهطوریکه با وجود وضعیت خفگی مطلق اقتصادی، اینچنین با صرف هزینههای کلان در 110 نقطه قرارگاه میزنند و نیروهایشان را بهحالت آمادهباش در میاورند؟ و چرا تفریح جوانان هم برای نظام به امری امنیتی تبدیل شده است؟
جواب را آخوند روحانی در صحبتهایی که روز 17 خرداد تحت عنوان «روز محیط زیست» داشت، بیان کرد. روحانی از بین انبوه بحرانهای نظام، فقط به بحران اقتصادی اشاره کرده و اقتصاد ایران آخوند زده را به بیماری تشبیه کرد که تب کرده و روی تخت بیمارستان افتاده و نفسهای آخرش را میکشد. بعد هم بیتعارف حل بحرانهایی مثل «بیکاری جوانها» را مشروط به برداشتن تحریمها کرد و رسماً گفت که بدون حل این مسأله نظام سرپا نخواهد شد!
بنابراین میتوان بهراحتی نتیجه گرفت، در حالی که تب فراگیر، طوری سرتاپای نظام را گرفته است که به قول روحانی اصلاً «نمیتواند تکان بخورد» و نمیدانند «با چه مصیبتی باید درستش» کنند، باز هم یکی از اصلیترین نقاط خطر از جانب جوانهاست. بهطوری که از هر تجمع کوچک آنها، حتی در محیطهای تفریحی پراکنده و دور از مراکز شهرها وحشت دارند. چون میدانند که تنها جرقهیی میتواند بهانفجار ختم بشود و آتش زیر خاکستر را شعلهور سازد که آن زمان دیگر قابل مهار نخواهد بود.
مدتی پیش در جریان خیزش جوانهای شجاع بعد از بازی فوتبال در تبریز، روزنامه حکومتی آرمان طی مقالهیی «خواستار آموزش جوانان برای تخلیه هیجانهای آنها» شده بود! اما حالا معلوم میشود که آموزش، اسم مستعار سرکوب و کنترل بیشتر بوده و دوباره به سرکوب و زور حتی در محیطهای تفریحی و ساحلی روی آوردند.
اما واقعیت مسأله چیست؟ و چرا در آشفته بازار ناشی از انواع بحرانها که نظام را احاطه کرده است، محیطهای تفریحی جوانان برای نظام اینقدر مهم و خطرناک شده است؟ بهطوریکه با وجود وضعیت خفگی مطلق اقتصادی، اینچنین با صرف هزینههای کلان در 110 نقطه قرارگاه میزنند و نیروهایشان را بهحالت آمادهباش در میاورند؟ و چرا تفریح جوانان هم برای نظام به امری امنیتی تبدیل شده است؟
جواب را آخوند روحانی در صحبتهایی که روز 17 خرداد تحت عنوان «روز محیط زیست» داشت، بیان کرد. روحانی از بین انبوه بحرانهای نظام، فقط به بحران اقتصادی اشاره کرده و اقتصاد ایران آخوند زده را به بیماری تشبیه کرد که تب کرده و روی تخت بیمارستان افتاده و نفسهای آخرش را میکشد. بعد هم بیتعارف حل بحرانهایی مثل «بیکاری جوانها» را مشروط به برداشتن تحریمها کرد و رسماً گفت که بدون حل این مسأله نظام سرپا نخواهد شد!
بنابراین میتوان بهراحتی نتیجه گرفت، در حالی که تب فراگیر، طوری سرتاپای نظام را گرفته است که به قول روحانی اصلاً «نمیتواند تکان بخورد» و نمیدانند «با چه مصیبتی باید درستش» کنند، باز هم یکی از اصلیترین نقاط خطر از جانب جوانهاست. بهطوری که از هر تجمع کوچک آنها، حتی در محیطهای تفریحی پراکنده و دور از مراکز شهرها وحشت دارند. چون میدانند که تنها جرقهیی میتواند بهانفجار ختم بشود و آتش زیر خاکستر را شعلهور سازد که آن زمان دیگر قابل مهار نخواهد بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر