سه شنبه, 07 مرداد 1393 16:27
كانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتي ها 5 مرداد 93: در تاریخ
1/5/1393 بهنام ابراهیم زاده عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکل
های کارگری و از همکاران جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان توانست تلفنی
با خانواده اش صحبت کند ولی همچنان او در انفرادی 209 قرار دارد و ملاقات
به خانواده اش نمی دهند.
در مراجعه اعتراضي همسر اين فعال كارگران و دفاع از كودكان كار،به نماينده دادستاني خدابخشي از وي سوال كرده است كه به چه دليل وي را در انفرادي محبوس كرده ايد و يا چرا مستمراً اين خانواده را تحت فشارهاي روحي و رواني و نگراني قرار ميدهيد. اين جنايتكار هيچ پاسخي به اعتراض همسر اين زنداني نداشته و فقط گفته است ”تا ببينيم چه ميشود”
همسر بهنام ابراهيم زاده به خدابخشي گفته است: هر روز ما تحت استرس و نگرانی و انتظار هستیم، پسرم، تنها فرزند ما بیمار است و هر روز از طرف شما ها تحت فشار قرار دارد، و دیگر به خاطر ناراحتی های روحی که با اذیت و آزار بهنام به او وارد می کنید، مداوای بیماریش جواب لازم را نمی دهد ، 6 نفر مامور من و پسرم را بیش از سه ساعت بازداشت کردند و اجازه ندادند به خانه مان برویم و ما را تحت نظر به سبک گرو گان گیری به خانه برده و خانه ما را زیر و رو کردند و وسایل ما را با خود بردند و هنوز هم نمی دهند، و هیچ جوابی هم نمی دهید ، آقای خدا بخشی، ما مشکلات خود را به چه کسی بگوییم؟ نه قانون را رعایت می کنید، نه به خانواده احترام می گذارید، نه از خدا می ترسید ، نه به پسر بیمار م توجه می کنید ، چرا اینقدر برای ما مشکل ایجاد می کنید؟ چرا به یک کارگری که تمام جرمش این است که به کودکان خیابان و کودکان کار خواندن نوشتن یاد می داد و از نان شب کارگران حرف می زد، اینقدر ظلم می کنید؟
آیا می شود زندگی یک کارگر بیگناه وخانواده اش را نابود کرد و منتظر شد که ببینیم چه میشود؟
همسر اين زنداني به خدابخشي گفته است، نيازي نيست ببينيد چه ميشود، فقط قانوني خودتان را رعايت كنيد، آيا انتظار معجزه داريد؟
در مراجعه اعتراضي همسر اين فعال كارگران و دفاع از كودكان كار،به نماينده دادستاني خدابخشي از وي سوال كرده است كه به چه دليل وي را در انفرادي محبوس كرده ايد و يا چرا مستمراً اين خانواده را تحت فشارهاي روحي و رواني و نگراني قرار ميدهيد. اين جنايتكار هيچ پاسخي به اعتراض همسر اين زنداني نداشته و فقط گفته است ”تا ببينيم چه ميشود”
همسر بهنام ابراهيم زاده به خدابخشي گفته است: هر روز ما تحت استرس و نگرانی و انتظار هستیم، پسرم، تنها فرزند ما بیمار است و هر روز از طرف شما ها تحت فشار قرار دارد، و دیگر به خاطر ناراحتی های روحی که با اذیت و آزار بهنام به او وارد می کنید، مداوای بیماریش جواب لازم را نمی دهد ، 6 نفر مامور من و پسرم را بیش از سه ساعت بازداشت کردند و اجازه ندادند به خانه مان برویم و ما را تحت نظر به سبک گرو گان گیری به خانه برده و خانه ما را زیر و رو کردند و وسایل ما را با خود بردند و هنوز هم نمی دهند، و هیچ جوابی هم نمی دهید ، آقای خدا بخشی، ما مشکلات خود را به چه کسی بگوییم؟ نه قانون را رعایت می کنید، نه به خانواده احترام می گذارید، نه از خدا می ترسید ، نه به پسر بیمار م توجه می کنید ، چرا اینقدر برای ما مشکل ایجاد می کنید؟ چرا به یک کارگری که تمام جرمش این است که به کودکان خیابان و کودکان کار خواندن نوشتن یاد می داد و از نان شب کارگران حرف می زد، اینقدر ظلم می کنید؟
آیا می شود زندگی یک کارگر بیگناه وخانواده اش را نابود کرد و منتظر شد که ببینیم چه میشود؟
همسر اين زنداني به خدابخشي گفته است، نيازي نيست ببينيد چه ميشود، فقط قانوني خودتان را رعايت كنيد، آيا انتظار معجزه داريد؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر