آرش هنرور شجاعی دست به اعتصاب غذا زد
خبرگزاری هرانا- آرش هنرور شجاعی زندانی عقیدتی پس از تعیین قرار وثیقه سنگین دست به اعتصاب غذا زد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران،آرش هنرورشجاعی که در شرف پایان اولین
دوره محکومیت چهار ساله و شروع دومین دوره محکومیت پانزده ماهه ی خویش در
زندان اوین می باشد پس از آنکه قرار وثیقه یک میلیاردی از سوی دادگاه صادر
شد دست به اعتصاب غذا زد.
آرش هنرور شجاعی اخیرا از سوی زندان در
بیمارستان لقمان بستری بوده است، همچنین وی بارها در طول مدت چهار سال
محکومیتش به علت مشکلات قلبی و مغزی تحت مراقبتهای ویژه در چندین بیمارستان
قرار گرفته بود.
گفتنی است هنرور شجاعی که به سبب اتهاماتی
از قبیل اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام، توهین به بنیانگذار
جمهوری اسلامی و نقض حکم لباس روحانیت در زندان اوین به سر می برد، از سوی
پزشکی قانونی جمهوری اسلامی دارای نامه ی تائید عدم تحمل کیفر می باشدعدم رسیدگی پزشکی به وضعیت علی احمد سلیمان
خبرگزاری هرانا – مسئولان زندان ارومیه از رسیدگی پزشکی به وضعیت علی احمد سلیمان ممانعت به عمل می آوردند.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، این زندانی تبعه عراق که به اتهام عضویت
در حزب پ ک ک ترکیه در زندان ارومیه محبوس است از بیماری دیسک کمر رنج می
برد.
این زندانی سیاسی در پاییز سال ۸۴ در
منطقه ی مرزی ترگەور از توابع شهرستان ارومیه بازداشت و برای چندین ماه در
بازداشتگاه حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران تحت بازجویی شدید و در مواردی هم
ضرب و شتم شدید قرار گرفته است. این زندانی سیاسی بعدا از سوی شعبه یک
دادگاه انقلاب ارومیه به ریاست قاضی درویشی به اتهام عضویت در پژاک به ۵
سال حبس تعزیزی و از بایت ورود غیرقانونی به کشور به ۶ ماه حبس محکوم شد.
وی هم چنین در مهرماه سال ۹۱ به
جرم ارتباط با رسانه های بیگانه و دفتر احمد شهید تحت اتهام تبلیغ علیه
نظام از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب ارومیه به یک سال حبس تعزیری محکوم شده
است.
علی احمد سلیمان از ناحیه چشم نیز احساس ناراحتی میکند و نیاز به عمل جراحی دارد.
قابل ذکر است، شعبه پنجم دادگاه عمومی
ارومیه در حالی این زندانی سیاسی را در اسفند ماه سالجاری به اتهام قتل دو
عضو سپاه به اعدام محکوم کرد. وی در جریان دادگاه از حق اختیار وکیل نیز محروم بوده است و به دلیل تابعیت خارجی هیچ فردی در ایران پرونده وی را دنبال نمیکند.
بیخبری از وضعیت یک شهروند کرد پس از ۵۰ روز
خبرگزاری هرانا – از سرنوشت محمود جنگی شهروند کرد اهل ارومیه که ۵۰ روز پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد اطلاعی در دست نیست.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمود جنگی شهروند کرد اهل ارومیه ۵۰
روز پیش در منزل خود توسط ماموران اداره اطلاعات شهر مزبور بازداشت و به
مکان نامعلومی منتقل شد.
پس از بازداشت این شهروند ارومیهای که به
نظر میرسد به دلایل سیاسی صورت گرفته وی هیچگونه تماسی با بستگان خود
نداشته و هیچ اطلاعی از محل نگهداری و سرنوشت وی در دست نیست.
یک منبع مطلع در این خصوص به گزارشگر
هرانا گفت: «پس از آنکه محمود جنگی در منزلش دستگیر شد تلاشهای خانواده او
برای اطلاع از وضعیت فرزندشان تاکنون بینتیجه بوده و مسئولان اداره
اطلاعات حاضر به پاسخگویی در مورد چرایی دستگیری و محل نگهداری او نیستند.»
گفتنی است، از اتهامات وارده و علت بازداشت این شهروند کرد هیچ اطلاعی در دست نیست.
بازداشت و بلاتکلیفی یک شهروند مهابادی پس از ۵ ماه
خبرگزاری هرانا – رحیم رشی شهروند مهابادی ۶۶ ساله پس از گذشت ۵ ماه از بازداشت، همچنان در بلاتکلیفی بسر میبرد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، رحیم رشی شهروند کرد اهل مهاباد در اول
اسفند ماه سال ۱۳۹۲ توسط نیروهای امنیتی شهر مزبور بازداشت و پس از ۱۵ روز
نگهداری در سلول انفرادی به زندان عمومی شهر مهاباد منتقل شد.
یکی از نزدیکان این زندانی سیاسی سالخورده
به گزارشگر هرانا گفت: «ماموران امنیتی به مقابل منزل رحیم رشی رفته و به
وی گفتند برای توضیحاتی کوتاه شما را به اداره اطلاعات خواهیم برد که
تاکنون ۵ ماه به طول انجامیده است.»
وی در ادامه گفت: «علت بازداشت رحیم رشی
عضویت پسرش در یکی از احزاب کردی مخالف نظام بوده و در واقع بازداشت وی به
نوعی گروگانگیری برای بازگشت پسرش محسوب میشود.»
این منبع همچنین عنوان داشت: «رحیم رشی در
مردادماه سال ۱۳۸۹ نیز بازداشت شده بود و در آن زمان به مدت ۴۳ روز دست به
اعتصاب غذا زد که بعد از آن دچار ناراحتی کلیه شده است.»
رحیم رشی یک بار تاکنون به دادگاه انقلاب مهاباد منتقل شده ولی از اتهامات که به وی وارد شده اطلاع دقیقی در دست نیست و وی همچنان
بصورت بلاتکلیف در زندان بسر میبرد.
نامه چهار زندانی محکوم به اعدام اهلسنت از سلول انفرادی
خبرگزاری هرانا – حامد احمدی، کمال ملایی، جمشید دهقانی و جهانگیر دهقانی چهار زندانی اهلسنت محکوم به اعدام که از نیمه شب جمعه ۲۳ خرداد ماه در پی انتقال به زندان قزلحصار جهت اجرای حکم اعدام دست به اعتصاب غذا زدند، در طی نامهای مینویسند: «میخواهیم شرح حال و دلتنگی خود را توسط این مظلومیت نامه به آگاهی تمام دنیا برسانیم بله در کشوری که خود را مدعی اسلام و زمامدار حکومت امام علی (ع) میداند و در ماهی که همه مسلمانان دنیا روزه میگیرند و به روزه داران احترام میگذارند و برای آنها سحری و افطاری آماده میکنند؛ ما ۴ زندانی سنی کرد در زندان قزل حصار با آب سحری و افطاری میکنیم و تا به حال هیچ مسئولی برای پیگیری مشکل ما یا علت چهارمین بار اعتصاب غذا در طول یکسال گذشته پیش ما نیامده است.»
متن کامل این نامه که یک نسخه از آن در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته را در زیر میخوانید:
به نام خدا
با سلام و عرض ادب و احترام حضور مردم شریف ایران خصوصا آنهایی که برای رساندن صدای ما و خانوادههایمان از هیچ کمکی دریغ نکردهاند و دلسوزانه پیگیر پرونده ما بوده و هستند.
امروز جمعه تاریخ ۲۳ تیر هزار و سیصد و نود و سه مصادف با بیستمین روز ماه مبارک رمضان٬ ما ۴ زندانی عقیدتی اهل سنت کرد که در سی و ششمین روز اعتصاب غذای خود در وضعیت جسمی روحی و روانی بدی به سر میبریم و رمقی برایمان باقی نمانده و تا به حال چند بارپزشک واحد حال ما را وخیم اعلام کرده و بارها بیهوش و زیر سرم رفتهایم؛ میخواهیم شرح حال و دلتنگی خود را توسط این مظلومیت نامه به آگاهی تمام دنیا برسانیم.
بله در کشوری که خود را مدعی اسلام و زمامدار حکومت امام علی (ع) میداند و در ماهی که همه مسلمانان دنیا روزه میگیرند و به روزه داران احترام میگذارند و برای آنها سحری و افطاری آماده میکنند؛ ما ۴ زندانی سنی کرد در زندان قزل حصار با آب سحری و افطاری میکنیم و تا به حال هیچ مسئولی برای پیگیری مشکل ما یا علت چهارمین بار اعتصاب غذا در طول یکسال گذشته پیش ما نیامده است.
عزیزان تاریخ ۲۴ خرداد برای چهارمین بار و همزمان با تحولات منطقه در عراق و سوریه و به انتقام جنگ داخلی عراق و سوریه در حالیکه ما ایرانی هستیم و هیچ ربطی به آنها نداریم؛ ما را برای اعدام به سلول با پابند بردند. در حالیکه هیچ اعدامی با پابند برای اعدام در سلول نگهداری نمیشود.
ما نیز بدون هیچ ترسی از مرگ و به امید اینکه دیگر از دست این همه در به دری٬ ظلم و شکنجه خود و خانوادههایمان نجات پیدا میکنیم؛ آرام در سلول خوابیدیم؛ به انتظار ساعت ۴ صبح٬ ما که روز قبلش اعتصاب غذای خود را در اعتراض به حکم ظالمانه اعدام اعلام کرده بودیم؛ ساعت ۱۱ و نیم شب به ما اعلام شد که حکم اعدام متوقف شده و ما را روز بعد به سلول قرنطینه واحد ۳ قزل حصار٬ جایی که ۱۵ ماه بدون هیچ دلیلی بعد از اعدام ۶ نفر از همپروندههایمان فقط برای ایجاد فشار روحی و روانی بر ما و خانوادههایمان نگهداری میشدیم؛ انتقال دادند و ما نیز دراعتراض به ظلمی که بر ما و خانوادههایمان روا داشته میشود و به علت نگهداری در زندان مواد و همچنین لغو حکم اعدام و برگزاری دادگاه عادلانه و علنی با حضور وکیل اختیاری که حق هر شخصی است؛ به اعتصابمان ادامه دادیم و در اوایل که خانوادههایمان به تهران برای پیگیری کارمان آمده بودند با برخورد انسانی افرادی روبرو شدند؛ که با آنها احساس همدردی کرده و در این قضیه بدون هیچ تعصب مذهبی و قومی و با دیدگاهی واقع بینانه احساس مسئولیت کردند؛ که این دلگرمی شد که ما بدانیم هنوز کسانی هستند که میخواهند صدای مظلومینی باشند که صدایشان را در گلو خفه کردهاند و نمیخواهند کسی آنها را ببیند یا بشناسد یا از پروندههایشان سر در بیاورد.
بله دلسوزان٬ با فشارهایی که بوجود آمد؛ بعد از شش سال به ما اجازه دادند که وکیل بگیریم. ولی چه وکیلی؟ وکیلی که حق ندارد پرونده را ببیند و تا به حال چند بار درخواست ملاقات با ما را داشته ولی اجازه نمیدهند و اعاده دادرسی هم در دیوان عالی کشور قبول نمیکنند.
کجای کارمیلنگد؟ ما هم میخواهیم بگویم که اعترافات اجباری با شکنجههای جسمی٬ روحی و روانی شدید و تهدید به تجاوز جنسی جدی٬ تهدید به آوردن خانواده و زن و بچه به اطلاعات و خیلی موارد دیگر و با چشم بند چند برگه را مهر کردن و حدود دو سال نگهداری در سلولهای اطلاعات سنندج و همدان و تهران٬ این محتویات پرونده ما است. ل
ازم به ذکر است که ما بارها با به خطر انداختن جان خود و با پخش فیلم٬ مصاحبه با رسانههای مختلف و نامه نگاری اعلام کردهایم که ما بیگناه هستیم و خانوادههایمان بارها مهر تأیید بر آن گذاشتهاند و بارها اعلام کردهایم که به هیچ گروه یا جماعت خاصی تعلق نداشتهایم و تکفیری و تندرو نیستیم و حتی در بیرون از زندان همدیگر را نمیشناختهایم و داخل جامعه و جزء مردم عادی بودهایم و همه ما یا در خانه و یا سر کار دستگیر شدهایم فقط جرم ما ارتباط با مسجد و عقیده امان هست و اعتراض مسالمت آمیز به توهینهایی بوده که در سال ۸۷ توسط آخوند بیژن دانشمند مجله سبز شماره ۱۳ ابراهیم حاتمی کیا و آخوند جویباری به جامعه اهل سنت بوده است که آن هم حق هر اقلیتی است که مادامی که به عقایدش توهین میشود اعتراض کند.
آنها هیچ دادگاهی نشدند و بالعکس ما به اتهام محاربه و اقدام علیه امنیت ملی به اعدام محکوم شدیم. در یک سناریوی از پیش طراحی شده که به خیال خام خودشان ایجاد رعب و وحشت در بین جوانان اهل سنت قرار گرفتیم.
دریغ از اینکه اعدام و شکنجه و ایجاد رعب و وحشت فقط مردم را جسورتر میکند و کینه و بغضی در جامه بوجود میآورد که آتش زیرخاکستری میشود که روزی به خرمن کاه میزند.
حالا هم که در اعتصابیم نه به دلیل ترس از مرگ باشد بلکه به علت حقوق ضایع شده و ظلمی است که بر ما و خانوادههایمان روا داشته میشود.
پس از توقف حکم اعدام٬ چرا باید دریک سلول تاریک و با دو پتوی کثیف در زندان مواد نگهداری شویم و به هر صورت ممکن ما و خانوادههایمان را مورد آزار و اذیت و فشارهای روحی و روانی قرار بدهند.
آری قبل از آنکه خانوادههایمان به سنندج برگردند آقای نصیریپور دادیار اجرای احکام شعبه ۱ اوین که قاضی اجرای حکم اعدام ما میباشد؛ به خانواده هایمیان زنگ میزند و میگوید برگردید حتما به رجایی شهر انتقالشان میدهیم و اگر برنگردید فرزندانتان را اعدام میکنیم و خانوادهها را تهدید به بازداشت میکند و با تهدید و قول دروغ خانوادهها را برگردانده آیا انسانیت چطور حکم میکند و این کسانی که ادعای واهی دفاع از مظلومین را میکنند تا چه زمانی خود را به خواب میزنند؟
ظلم از این بزرگتر که در کشور خود و در میان ملت خود٬ هیچ حقی نداشته باشی؟ سران حکومت و قوههای سه گانه تا کی میخواهند کار زیردستانشان را توجیه کنند؟ و در مقابل ظلم آنها و نیروهای امنیتی ساکت بمانند؟
نصیحت من به شما زمامداران حکومت در این ماه مبارک رمضان این است که به خدا همه در مقابل این ظلمی که روی میدهد مسئولید. و باید در قیامت جوابگو باشید و بدانید که حکومت در کفر میماند اما در ظلم نه٬ و همیشه ظلم در اوج قدرت پاره میشود. و دنیا و مقام دنیا به هیچکس وفا نکرده است.
سالروز شهادت امام علی (ع) نزدیک است بنگرید که امام علی با قاتلش چطور برخورد کرد و با مخالفین حکومتش چطور سازش و تعامل کرد.
شما هم قدری به خود بیایید و دست از اعدامهای ظالمانه و سرکوبهای ناروا بردارید و با ملت و مردم خود با عطوفت برخورد کنید آیا اعتراض مسالمت آمیز نسبت به توهین به عقایدمان جرم است؟
آیا اینکه میگوئیم ما را در زندان مواد نگهداری نکنید و اگر جرمی مرتکب شدهایم چرا برایمان دادگاهی علنی و عادلانه با حضور وکیل مدافع اختیاری خود نمیگذارید؛ جرم است؟ چرا باید در یک دادگاه فرمالیته و ساختگی در کمتر از ۱۰ دقیقه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست آخواند محمد مقیسه به اعدام محکوم شویم و حق اعتراض نداشته باشیم.
پس مقایسه کنید که شما با ما بیگناهان چه طور برخورد میکنید.
پس از رئیس قوه قضائیه به عنوان عالیترین مقام قضائی خواستاریم که دستور لغو حکم اعدام را داده و برای تشکیل یک دادگاه عادلانه و علنی با حضور وکیل مدافع اقدام نماید؛ تا اگر جرمی مرتکب شدهایم تمام دنیا بداند و اگر بیگناهیم چرا این همه زجر و شکنجه؟ به چه تاوانی آیا عقیده جرم است؟ ما به عنوان یک ایرانی تشکیل چنین دادگاهی را حق خود میدانیم.
لازم به ذکر است که ما بر اساس ماده ۱۸۶ محکوم به اعدام شدهایم و در قانون جدید این ماده حذف شده است. طبق ماده ۱۰ قانون جدید حق توقف حکم و بر گشت پرونده به دیوان عال کشور برای نقض حکم و رسیدگی مجدد پرونده داریم. حال از تمام روزه داران دنیا و خصوصاً کشور عزیزمان ایران میخواهیم که برای احساس همدردی با ما و خانوادههایمان که شش سال است زیر سختترین شکنجهها و فشارهای روحی و روانی و مخصوصا در این ماه مبارک رمضان و در گوشه سلول تاریک که روز را به خاطر روزه گرفتن با گرسنگی و تشنگی و شب را تا سحر با گرسنگی و بیخوابی دست و پنجه نرم میکنیم؛ یک روز را با آب سحری و افطاری کنید و در میان دعاهایتان مخصوصا در این شبهای قدر ما و خانوادههای رنجدیدهمان را فراموش نکنید و در آخر کمال تشکر و سپاس فراوان از تمام عزیزان و دلسوزانی که از ما دفاع و با خانوادههایمان همدردی کردند و در مقابل مشکلات ما و خانوادههایمان احساس مسئولیت نشان دادند را داریم و تقاضامندیم از تمامی سازمانهای بین المللی و نهادهای حقوق بشری و وکلای مستقل و شخصیتهای مؤثر چه در ایران و چه در خارج از کشور بدون تعصب و با دیدی باز به پرونده جوانان اهل سنت نگاه کنند و تا رسیدن به حقوق ضایع شده ما و خانوادههایمان از هیچگونه کمک و تلاشی دریغ ننمایند. و از تمام رسانهها تقاضا مندیم که این مظلومیت نامه را به گوش جهانیان و حق طلبان و مدافعان مظلومین دنیا برسانند.
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی
با کمال تشکر از طرف ۴ زندانی عقیدتی کرد اهل سنت زندان قزل حصار
جمشید و جهانگیر دهقانی٬ کمال ملایی٬ حامد احمدی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر